|
پیش از این، این تصویر در هفته نامه بیشاپور هم منتشر شده بود.
محسن عباسپور : چند وقت پیش از طریق یکی از دوستان مطلع شدم توله پلنگی در یکی از روستاهای کازرون مشاهده شده. با پیگیری از طریق یکی از دوستان ارزشمندم متوجه شدم این توله پلنگ توسط شخصی به نام آقای وحید فرامرزی در روستای قصرعلی در منطقه جره و بالاده کازرون تحویل اداره محیطزیست شده. با همکاری همان دوست عزیز و به هر طریقی که بود آقای فرامرزی را پیدا کرده و از چند و چون قضیه جویا شدم. ایشان ماجرا را این طور تعریف کردند: «ساعت 5بعدازظهر 18 شهریور در باغم خواب بودم که خانمم مرا بیدار کرد و گفت حیوان عجیبی زیر یکی از درخت ها خوابیده. وقتی رفتم دیدم جسه حیوان از گربه بزرگتر است و چون نمی دانستم چه جور جانوری است نزدیک نرفتم. برای اطلاع از میزان هوشیاری آن به آرامی چند سنگ به طرفش پرتاب کردم. ابتدا واکنش نشان نداد، اما پس از گذشت چند دقیقه بلند شد و به طرف یکی از درختان نخل رفت. من هم چند نفر از اهالی را خبر کرده و قفسی آوردیم و حیوان را گرفتیم. پس از آن بود که از طریق شورای روستا و بخشداری محل با اداره محیطزیست تماس گرفتیم و آنها هم با یک خودرو نیسان آمدند و حیوان را بردند.»
البته قبل از اینکه ماجرا را از زبان آقای فرامرزی بشنوم با یکی از کارشناسان اداره محیط زیست کازرون صحبت کرده بودم و او می گفت: «توله پلنگ را پس از تحویل از اهالی به کازرون منتقل کردیم و مقداری غذا به حیوان دادیم و این قلاده را به شیراز منتقل کردیم، ولی آنجا به دلیل شدت جراحات داخلی، حیوان دوام نیاورد و مرد.»
گرچه اهالی منطقه جره و بالاده طی چند سال گذشته کمتر چنین صحنهای را دیدهاند، اما باتوجه به وجود زیستگاه حیات وحش در نزدیکی این منطقه و به ویژه همسایگی آن با منطقه کوهمره سرخی که تاکنون گونه های متعددی از جمله پلنگ و خرس در آن مشاهده شده، تکرار مشاهده این گونه دور از انتظار نیست.
آقای فرامرزی در حین صحبتهایش به نظر برخی هم روستایی هایش مبنی بر نگهداری و فروش این توله پلنگ اشاره کرد و من با زبان بی زبانی به ماجراهای تأسف باری که در پی وجود چنین دیدگاه هایی به وجود می آید پی بردم. به خصوص اینکه تقریباً به یاد ندارم سازمان محیط زیست و سایر ارگان های مربوطه در آن منطقه اقدام فرهنگی یا حتی فعالیت های حفاظتی قابل توجهی را انجام داده باشند. و اگر ترس از بیماری احتمالی این حیوان نبود، چه بسا همان توله پلنگ نادر نیز سر از اداره محیط زیست در نمی آورد.
مشکلی که در این جریان بیش از همه آزاردهنده به نظر می رسد، عدم وجود چارچوبی حساب شده در پذیرش جانورانی از این دست که توسط انسان پیدا می شوند. دوستم در اداره حفاظت محیط زیست که اطلاعات مربوط به توله پلنگ را می داد می گفت ما از انتشار چنین اخباری واهمه داریم چراکه این احتمال وجود دارد که برخی با شناسایی زیستگاه جانور، در پی شکار بربیایند. از طرفی هم مطمئناً عدم اطلاع رسانی صحیح به خصوص به اهالی منطقه و همچنین سانسور کردن خبرهای از این دست، زیستگاه را از دید عمومی مخفی کرده و چه بسا همین مسئله زمینه را برای سواستفاده های بیشتری چه توسط شکارچیان و چه توسط برخی ارگان های دولتی فراهم آورد.