خنده و گریه در پرواز 613 / روایت رضایی از حادثه پرواز 613 حدس می زدم مردم عصبانی، بخواهند ناراحتی شان از مسئولین را با من در میان گذاشته و گره های دل خود را باز کنند. وارد ترمینال که شدم بسیاری از مسافرین مرا که دیدند اطرافم جمع شدند و هر کسی چیزی می گفت. خانمی می گفت: آقای رضایی چرا اینجا دکتر نیست؟ آقایی می گفت: آقا امام رضا کمکمان کرد.