|
شهید ابوالقاسم دوستی در سال 1340 در خواجه جمالی در یک خانواده مذهبی پا به عرصه وجود نهاد . از سن هفت سالگی به مدرسه راه یافت . تحصیلات تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی در خشت گذراند ولی به علت عدم وجود دبیرستان در خشت مجبور به ترک تحصیل شد . وی در خانواده ای مذهبی بدنیا آمده بود و او همان اوان کودکی تحت تربیت شدید اسلامی قرار گرفت . او از همان اوایل نوجوانی در محرومیت زیست و از درد مستضعفان آگاه شد . نوجوانی خود را با کار و تحصیل سپری کرد و با اوج گیری انقلاب او نیز در صف مجاهدان و مبارزان بر علیه طاغوت قرار گرفت و با بر پایی مجالس سخنرانی در آگاه کردن اهالی روستای خشت کوشش فراوان کرد و اصولاً این انقلاب را همین مستضعفان همین قشر رنج کشیده ها زحمت کشها و درد مندان و مظلومان و همانهایی که در خفقان و در زیر یوغ استعمار و بندگی و بردگی ظالمان به گردنشان بود . این ها قدر آزادی و رهایی از زیر یوغ استعمار را می دانند و همین طبقه محروم آغازگر انقلاب خونبار و تدام بخش این انقلابند . او نیز به مانند دیگر مجاهدان راه الله به ندای پیامبر گونه امام امت لبیک گفت و به یاری حسین زمان شتافت و برعلیه حکومت جبار و ستمگر یزیدی پهلوی به مبارزه برخاست و بعد از پیروزی انقلاب نیز برای پاسداری از انقلاب به صفوف پاسداران انقلاب پیوست و در راه پیشبرد اهداف عالیه انقلاب با تمام وجود کوشا بود و همیشه هدفی جز پیشبرد مکتب شهادت فی سبیل الله نداشت و جز به رضای خدا نمی اندیشید . راه اسلام را با عشق آغاز کرد زیرا راهی است که عقل در مقابل آن احساس حقارت می کند . وی روزها با فعالیت های زیاد در سپاه انجام می داد و شب هنگام که وقت استراحتش بود عاشقانه به راز و نیاز با معشوقش می پرداخت و نماز شب را به جای می آورد و همیشه با شرکت فعال خود در مساجد این سنگر مسلمین مشت محکمی بر دهان ض انقلابیون می کوبید و همیشه از طریق ارشاد و راهنمایی با گروههای منحرف برخورد می کرد . وی شخصی متعهد به اسلام و مسئول بود و دشمنان انقلاب از چنین اشخاص خدمت گزار هراس دارند و همیشه سعی در کشتن چنین افرادی می کنند وی در تاریخ 15/6/1360 در درگیری با ضد انقلابیون به درجه رفیع شهادت نائل آمد و چه عاشقانه دیدار معشوق شتافت و در پایان سپاس بیکران آن معبود و آن معشوق که جانها داده اند عاشقان او .
روحش شاد ، يادش گرامی و راهش پر رهرو باد