شخصيت ها / علمای شیعه / سید احمد پیشوا / متن / مقالات / آیت اله پیشوا و مردم کازرون
عباس تقی نژاد
از برای وعـظ و خـطبه جـناب پـیـشـوا
ساختمانی دلکش و خوش مرکزی آماده شد
این بیت از قطعه شعری است که مرحوم عبدا... بحرانی (مرآت الشعرا) به هنگام تجدید بنای مسجد جامع نو (شهدا) کازرون در سال 1378 هجری حدود پنجاه سال پیش سروده بود و در کتیبه کاشی کاری مسجد در دو سمت ورودی شبستان جنوبی نصب است. در آن سال ها آیت الله پیشوا که جوانی تازه از نجف برگشته بود در کازرون سکنی گزیده و با همتی بلند مسجد جامع نو را که ویران شده بود از نو ساخت.طی سال های متمادی که در این مسجد نماز می گزاردیم نام پیشوا همواره دوست داشتنی و گاه دست نیافتنی می نمود.
ریش سفیدان مسجد از او به نیکی یاد می کردند و از سخنرانی های گرم و آتشین او خاطره ها داشتند. و این ولع ها را برای زیارت ایشان افزون تر می ساخت. متاسفانه در آن سال ها هیچ گاه این توفیق دست نداد و این حسرت بر دل ما پابرجا ماند. این اواخر که کتاب مساجد کازرون را برای چاپ آماده می کردم نیاز به اطلاعاتی بود که آیت الله پیشوا باید در اختیارم می گذاشت و همین جسارت مرا برای ارتباط با ایشان زیاد کرد. در اولین تماسی که با ایشان داشتم جز بزرگواری و فروتنی ندیدم. سؤالاتم را یکی یکی و با حوصله پاسخ گفتند و آنجا که نمی دانست با شجاعت می گفتند "به من حق بده که ندانم" و همین موجب شد ارتباط استقرار یابد و ارادت افزون.
پس از چاپ کتاب، اولین نسخه را برای حضرت ایشان ارسا ل کردم و اگر چه تعداد قابل توجهی از کتاب های در کازرون، شیراز و تهران پخش شده بود و افراد زیادی آن را خوانده بودند، اما تنها کسی که برای قدردانی و سپاس از چاپ کتاب با این حقیر تماس گرفت آیت الله پیشوا بود و این اتفاق مبارک در صبح یک روز جمعه به وقوع پیوست و من صدای گرم ایشان را از پشت سیم های تلفن و از شیراز دریافت کردم و از این همه بزرگ منشی شرمنده شدم.
در آخرین سفری که در آذرماه به شیراز رفتم با ایشان تماس گرفتم که فرمودند در خانه منتظرت هستم و این بهترین آرزوی برآورده نشده من بود. حدود دو ساعت با ایشان اختلاط کردیم و ایشان با بزرگواری از من پذیرایی کردند. با ناراحتی که برای چشم هایش پیش آمده بود قادر به مطالعه به صورت معمول نبود و حاجت خود را برای مطالعه از مانیتور و دستگاهی دیگر برآورده می کرد و این کار با مشقت فراوان همراه بود. نکته ای که برایم جالب بود این که در حال مطالعه مساجد کازرون بود که نشان از علاقه قلبی ایشان به زادگاهشان کازرون داشت.
می فرمود: دوست دارم به دو شهر سفر کنم سفری به مشهد برای زیارت آقا علی بن موسی الرضا (ع) و سفری به کازرون برای دیدن همشهریان عزیز.
سه کتاب منتشر شده را به من اهدا فرمودند و برای دیدارهای بعد قرار گذاشتیم که اجل از ما دریغ داشت...
آیت الله پیشوا هر چند برای نسل های گذشته کازرون چهره ای شناخته شده است به همان میزان نسل های جوان توفیق آشنایی با این چهره را نداشته اند از این رو به صورت مختصر به معرفی ایشان می پردازم تا ان شاءا... فرصتی در خور ایشان فراهم شود.
آیت الله حاج سیداحمد پیشوا فرزند حاج سید محمد صادق پیشوا (بحرالعلوم) در سال 1311 شمسی در کازرون متولد شد. در سال 1325 ش در چهارده سالگی برای تحصیل در حوزه علمیه نجف اشرف به این شهر عزیمت کرد.
استادان ایشان در دوره سطح آقا میرزا باقر زنجانی، میرزا حسن یزدی و استاد محمد تقی جعفری و در درس خارج، آیت الله العظمی حکیم و آیت الله العظمی خویی بودند. ایشان پس از مراجعت به کازرون ضمن اقامه نماز جماعت، به تدریس علوم شرعی نیز پرداخت.
از شاگردان ایشان در این دوره می توان به حجت الاسلام ایمانی امام جمعه بوشهر و حجت الاسلام بنیادی امام جمعه کازرون اشاره کرد.
وی در سال 1348 با مشورت مراجع تقلید وقت به شیراز مهاجرت کرد و به تدریس علوم دینی پرداخت. در این سالها با سخنرانی های متعددی در شیراز و سایر شهرهای استان فارس کانونی برای آگاه سازی مبارزان و دیگر اقشار مردم بر ضد رژیم پهلوی بود.
آیت الله پیشوا که پیشتر مسجد جامع نو کازرون را ساخته بود در شیراز نیز به ساخت بنیاد مهدی که مجموعه ای وسیع شامل مسجد،مدرسه علمیه ،کتابخانه،صندوق قرض الحسنه و ... است همت گماشت و خود مدیریت آن را به عهده گرفت.
آیت الله پیشوا به چند زبان زنده دنیا تسلط داشت و این امکان را برای او فراهم کرده بود تا در مسافرت های خارج از کشور بتواند با مخاطبان ارتباط رودر رو برقرار کند.
کتاب های شهید عدالت، خالی بر گونه انسان و در ساحل نیل از وی منتشر شده است. روحش شاد و راهش مستدام.
منبع : گلبانگ