كلام، كليد ارتباط انساني در عرصه زندگي اجتماعي است و صيانت از گنجينه گويشهاي ايران ضروري به نظر ميرسد.
"عبدالنبي سلامي" پژوهشگر ارشد فرهنگ و مردم و مؤلف مجموعه كتابهاي "گنجينه گويش شناسي فارس" با بيان اين مطلب به خبرنگار خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) گفت: صيانت از كلام و گويش هاي فرهنگ ساز مؤثرترين عامل انتقال تاريخ و فرهنگ بشري، از نسلي به نسل ديگر است و نگهداري اين عامل وظيفه مراكزي است كه رسالت خود را بر اين پايه قرار داده اند.
وي در ادامه افزود: با توجه به نفوذ وسايل ارتباط جمعي كه تا پستوي ذهن مردم روستاهاي اين مرز و بوم كهن رسوخ كرده و هر آينه بيم آن است كه با القاي فرهنگ غير بومي، فرهنگ بومي را از ميدان علايق بدر كند. بنابراين بايد با تلاش همه جانبه و بسيج همگاني، براي حفظ و حراست از هر آنچه تا كنون از آسيب زمان مصون مانده است، سياستگذاري و برنامه ريزي شود.
"سلامي" خاطرنشان كرد: متاسفانه تا كنون آن چنان كه بايد، در زمينه گويش شناسي كه يكي از محورهاي دانستههاي فرهنگي است اقدام رسمي و عملي صورت نگرفته و به همين دليل روز به روز شاهد و ناظر مرگ صدها عنصر از عناصر فرهنگي هزاران ساله قوم كهن ايراني هستيم كه چه آسان از دست مي روند.
پژوهشگر ارشد فرهنگ و مردم افزود: با به كار بستن طرحي نو و برنامهريزي دقيق پژوهشي و بسيج گروهي آموزش ديده براي انجام اقدامات يكدست و هماهنگ، ميتوان در يكايك واژههاي اين طرح و اطلاعات مربوط به هر گويش، با سفر و حضور در روستاهاي فارس، شنيده و ضبط و ثبت شده است زمينه گردآوري علمي گويشهاي مختلف و متنوع مناطق مختلف ايران گامي مؤثر برداشت.
وي در ادامه به طرح بانك اطلاعات گويش شناسي ايران كه حدودا از سال 81 به فرهنگستان پيشنهاد شده است پرداخت و يادآور شد: گنجينه گويششناسي فارسي حاصل طرحي است كه براي گردآوري گويشهاي سراسر ايران تدوين شده است. اين طرح، سال 81 به فرهنگستان زبان و ادب فارسي فرستاده شد و بعد از گذشتن حدود يك سال و نيم، مقدمات تحقيقات آن به وجود آمد و براي به اجرا درآمدن آن، استان فارس به عنوان منطقهاي با گويشهاي بسيار متنوع انتخاب شد.
مؤلف "گنجينه گويش شناسي فارس" ابراز داشت: در اين مجموعه 9 گويش از نه شهر و روستا در كنار هم قرار دارند و ما با دو ساختار دستوري مواجهيم، يكي ساختار زبان فارسي مثل گويشهاي عبدويي، كازروني، لري ممسني و كلاني و ديگر ساختار گويشهاي كهن بازمانده از زبان فارسي ميانه با ساخت "ارگتيو" در زمانهاي گذشته كه شامل فعلهاي متعددي مانند گويشهاي دواني، دهلهاي، كندهاي، كوزرگي و ماسرمي كه تعدادي از اين گويشها اختصاصا در يك روستا تكلم ميشود و بعضي ديگر در واقع نماينده گويشهاي روستاي هم جوار هستند. مثل گويشهاي دهلهاي در بخش كمارج، كه در روستاهاي پير مهلت و تنگ مناره نيز تكلم ميشود.
پژوهشگر ارشد فرهنگ و مردم به كتاب اول گنجينه گويش شناسي فارس اشاره كرد و گفت: در كتاب اول كه در سال 1383 منتشر شد، حدود 2300 واژه و صد جمله از نه گويش به صورت مقايسهاي ارائه شده است. اين گويشها شامل اين مجموعه به هفت جلد خواهد رسيد و اگر استان فارس را به پايان برسانيم الگويي براي گردآوري گويشهاي ديگر استانهاي ايران ميشود گويشهاي دَواني، دَهلِهاي، عَبدويي، كازروني، كَلاني (لُري)، كَندهاي، كوزَرگي، مَمَسَني و ماسَرمي مي شود.
وي در ادامه به دفتر دوم اين مجموعه پرداخت و اذعان داشت: دفتر دوم اين مجموعه كه در سال 1384 به چاپ رسيد، در بردارنده مواد نه گويش ديگر، يعني بَنافي، پاپوني، دو سيراني، ريچي، سُمغاني، كَلاني(تاجيكي)، گُرگَنايي/ گاوكشكي، مُسقاني و نوداني است.
"سلامي" به جلد سوم كتاب اشاره كرد و گفت: همچنين جلد سوم كتاب كه در سال 1385 منتشر شد گويشهاي بَلياني، بيرُوَكاني، حَياتي، دادِنجاتي، لُردارنگاني، دُرونَكي/مِهبودي، دِژگاهي/ گُوري(گَبري)، كُرُشي و كُروني را شامل ميشود.
وي همچنين خاطرنشان كرد: در جلد سوم تعداد واژهها به 2550 شمار رسيده است كه نسبت به جلد اول، 250 واژه افزوني دارد. اين واژهها در جاي خود در كتاب گنجانده شدهاند و ترتيب واژههاي هر جلد به صورت موضوعي ارائه شده است.
مؤلف كتاب "گنجينه گويش شناسي فارس" اذعان داشت: در پايان هر سه جلد كتاب تعداد زيادي عكسهاي روشن و گويا افزوده شده كه تعداد عكسهاي جلد اول 82، شمار عكسهاي جلد دوم 135 و شمار عكسهاي مجلد سوم حدود 185 قطعه است.
وي يادآور شد: اين مجموعه به هفت جلد خواهد رسيد و اگر استان فارس را به پايان برسانيم الگويي براي گردآوري گويشهاي ديگر استانهاي ايران ميشود و زمينه تحقيق براي زبانشناسان، گويششناسان و مردمشناسان فراهم خواهد شد.
"سلامي" به شيوه نگارش اين مجموعه پرداخت و گفت: شيوه روش تحقيق در اين مجموعه، ميداني و به صورت نوشتاري، گفتاري، ضبط صيانت از كلام و گويش هاي فرهنگ ساز مؤثرترين عامل انتقال تاريخ و فرهنگ بشري، از نسلي به نسل ديگر است واژگان و جملات صورت گرفته است. يكايك واژههاي اين طرح و اطلاعات مربوط به هر گويش، با سفر و حضور در روستاهاي فارس، مستقيما از زبان گويشوران بومي كه هنوز با واژگان قديم گويش زادگاهشان مأنوسند شنيده و ضبط و ثبت شده است.
"حسن رضايي باغ بيدي" معاون گروه گويششناسي در مقدمه كتاب "گنجينه گويششناسي فارس" آورده است: اين دفتر اولين مجموعهاي است كه گويشهاي ايراني را به صورت تطبيقي در معرض ديد و نظر فرهيختگان قرار ميدهد، كه گامي براي درانداختن طرحي نوست.
وي در ادامه ميافزايد: "گنجينه گويششناسي فارس" مجموعهاي از طرح بزرگ بانك اطلاعات گويششناسي ايران است كه زير نظر گروه گويششناسي فرهنگستان زبان و ادب فارسي به اجرا درخواهد آمد.
معاون گروه گويششناسي، درباره هدف انتشار اين مجموعه ميگويد: هدف از انتشار اين دفتر و دفترهاي ديگري كه پس از اين منتشر خواهد شد، صرفا ارائه مواد خام از گويشهاي اصيل ايراني است كه ميتواند از جنبههاي مختلف آوايي، صرفي، نحوي، واژگاني و معنايي مورد بررسي دقيق قرار گيرد و پژوهشگران عرصههاي گوناگون و به خصوص زبانشناسي (همزماني و تاريخي) و مردم شناسي را به كار آيد.
"رضايي باغ بيدي" به مؤلف اين كتاب نيز اشاره ميكند و مينويسد: "عبدالنبي سلامي"، با تحمل سختيهاي فراوان، گوشه و كنار استان پهناور فارس را درنورديده و با صرف وقت بسيار و با دقتي در خور ستايش اطلاعات مندرج در اين دفتر را از طريق مصاحبه حضوري با گويشوران گردآورده است.