|
خواهر شهيد: زمانی که علی نظر در جبهه شیمیایی شد و از ناحیه چشم و صورت صدمه دیده بود . به مدت دو هفته در بیمارستان تهران بستری بود و ما متوجه نشدیم تا شبی که او از بیمارستان برگشت و به منزل آمد . سرش را بالا نمی گرفت چون سر به زیری عادت همیشگی و از شاخصه های اصلی او بود . فکر می کردیم طبق عادت سرش را بالا نمی آورد ، تا اینکه از توی کیف او متوجه بسته دارویی و قطره های چشمی او شدم . با نگرانی پرسیدم این بسته های دارو برای چیست ؟ با کمال خونسردی گفت : چیزی نیست یک کم چشمانم درد گرفته و بعد از برگشتن او به جبهه بود که از دوستانش شنیدیم او شیمیایی شده و چندین روز چشمانش بینایی نداشته و در بیمارستان بستری بوده است . پزشکان به او گفته بودند که تا هر موقع با مرگ طبیعی از دنیا برود از جبهه شهداء خواهد بود که او خود برای رسیدن به لقاء یار عجول تر از این حرف ها بود .