نكتهي اول: اينكه در مدت 23 سال كه تقريباً يك مدتي است كه در ميان ائمة كشور يا بي نظير است يا كم نظير است (يعني موردي را نداريم در سطح كشور كه فردي اين مقدار در يك جا مسووليت اقامة جمعه داشته باشد بله اشخاصي بوده اند كه قبل از پيروزي انقلاب هم امام جمعه بوده اند وگرنه در جاهاي ديگر معمولاً مدت كم تر است) در اين مدت طولاني فراز و نشيب هاي فراواني بوده، پستي و بلندي هاي بسيار زيادي بوده و طبعاً در اين پستي و بلنديها مواضع گوناگوني اتخاذ ميشده كه اين مواضع گوناگون هر كدام بر اساس موقعيت و وضعيت خاص عصر و زمان بوده، نكته اي را كه ميخواهم عرض بكنم اين است كه در اين مدت بيست و چند سال هموار مصالح ديني و اجتماعي شما مردم را بر مصالح شخصي خودم ترجيح دادهام و اين نكته را بارها و بارها تكرار كردهام و گفتهام كه از امكانات موجود كه در اختيارم بوده به هيچ شكلي به نفع خودم استفاده نكردهام و بهره برداري ننمودهام و همة آنها را در خدمت جامعه و مردم و محيط به مصرف رساندهام.
نكتهي دوم: در اين مدت آنچه را به نظر ميرسيد خير و صلاح شما در آن است انجام دادم. بر اساس شرايط عصر و زمان ممكن بود در يك جا اقتضا كند كه يك موضع تندي داشته باشم، مصلحت شما بوده، ممكن است در يك جا موضع نرمي داشتهام، مصلحت شما بوده. بر اساس شرايط متغير زمان و توجه به اين دو اصل (يعني مقدم داشتن مصلح مردم بر مصلحت خودم و رعايت خير و صلاح شما افراد شهروند و همشهريان محترم و عزيز) آنچه به نظرم ميرسيد؛ خير و صلاح شماست در مواضع سياسي، اقتصادي، مسايل عمراني و مسايل فرهنگي دنبال و تعقيب كرده و انجام دادهام.
مسألة سوم: در بهبود وضع دنيا و آخرت شما... مسألة اول گسترش فضاي ديني و ظواهر اسلامي در جامعه بود. اين مسأله يك نكته اي بود كه به عنوان وظيفة اولية هر روحاني و هر امام جمعه اي در هر جامعه اي كه وارد ميشود مطرح است. آن روزي كه مسئوليت اقامه جمعه را عهده دار شدم جماعت اين شهر به تعداد انگشتان يك دست هم نميرسيد و امروز دهها نماز جماعت در سطح شهر ما و حتي در محيط ادارات و مدارس توسط روحانيت محترم شهرستان داير است. ظواهر ديني، برپايي محافل زيارت عاشورا، روضه هاي اباعبدلله الحسين(ع) كه اوايل پيروزي انقلاب كمرنگ شده بود. قبل از پيروزي انقلاب ما چيزي به نام هيأت در شهر نداشتيم دسته هايي بود مربوط به محلات ولي هيأت عزاداري نبود. گسترش هيأتهاي مذهبي و مسايلي از اين قبيل و هماهنگ ساختن آنها و جلوگيري از برخوردهاي منفي كه قبل از پيروزي انقلاب شاهد پاره اي از آنها بوديم.
بالا آوردن كيفيت عزاداري، اشعار، مسايلي كه در اين رابطه بوده اينها مظاهر ديني جامعه است كه در قالب حوزة علميه عملي شده و امروز مدرسة علمية شهرستان به عنوان يك خال زيبا بر چهرة حوزه هاي علمي شيعة كشور ميدرخشد. يعني مدرسة علمية شهرستان به عنوان يك خال در يك صورت زيباست. مدرسة علمية اين شهر هم الان در ميان حوزه هاي علمية كشور موقعيت بسيار بسيار ممتازي دارد. اين وظيفه و مسئوليت اول بوده. مسئوليت دوم گسترش و توسعة فضاي فكري و فرهنگي و تربيت نيروي انساني است. اين باورمان بوده كه زيرساخت توسعه، توسعة نيروي انساني است و از نظر فكري و فرهنگي جامعه بالندگي لازم را پيدا ميكند. براي اين كار ده سال مداوم و پي در پي براي اولين بار در تاريخ شيعه و در تاريخ كشور براي يك عالم و يك دانشمند مراسم بزرگداشت برپا شد. و اين بزرگداشت در قالب مقالهها به چاپ رسيد، كتاب به چاپ رسيد و انعكاس كشوري داشت نه منطقه اي و تأثير فراوان در رشد و بالندگي فكري و فرهنگي جامعه. تأسيس دانشگاه آزاد اسلاميكه با پول مستقيميكه من خودم دادم و ساختماني كه در اختيار آنها گذاشتم و تعهدي كتبي كه به مسئولين امر دادم اين دانشگاه را با رشتة پزشكي، دامپزشكي، كارشناسي برق و رشته هاي مورد نياز و بلندي كه جامعه به آنها احتياج دارد راه انداختيم و امروز حدود شش هزار دانشجو در اين مجموعه در حال تحصيل و فراگيري درس و دانش است و در زمينه هاي مختلفي هم در سطح كشور مقام اول و دوم و سوم را به دست آورده اند. دانشكدة تربيت دبير كه بيش از چند ميليون پول خود من با كمك دوستان براي ادارة آن مصرف كرديم و هزينه نموديم و الان هم فعال است. دانشكدة دولتي است و بناست كه انشاالله در قالب گسترده تر و بهتر و با كيفيت بيشتري مسأله پي گيري بشود كه به دوستان هم اعلام كردهام كه هر كجا كه باشم براي رشد اين دانشكده كه به عنوان دانشگاه فني اين شهرستان ميبايستي مطرح بشود در خدمت عزيزان آماده هستيم و با كمك فرماندار سابق شهرستان و يكي از دوستان كه در دفتر رييس جمهور محترم حضور داشتند، دانشگاه پيام نور راه اندازي شد يعني سه دانشگاه در يك شهر كوچك (يك دانشگاه دولتي، يك دانشگاه نيمه دولتي و يك دانشگاه مردمي) راه افتاده كه اين هم در بعد توسعة فكري و فرهنگي و ساخت و توسعة نيروي انساني مورد بحث و بررسي بوده و مسألة سوم خروج شهر از انزوا بوده كه مسألة اقتصاد شهر راه بيافتد. من 22 سال دنبال اين قضيه بودهام يعني آن زماني كه شهيد كلانتري وزير راه بوده من دنبال اين قضيه بودهام و او را براي راه ارتباطي كازرون، شيراز تحت فشار و صحبت و بحث گذاشتم و با اينكه چندين بار وزراي مربوطه اعلام كردند كه اين كار عمل نيست اما خدا توفيق داد در عصر و زمان رياست جمهوري آيت الله هاشمي رفسنجاني اين كار عمل شد...كه اين هم ديگر انشاء الله عملي است و آن احساس وظيفه اي كه در اين رابطه براي بهبود وضع اقتصاد و خروج شهر از انزوا ميكردم انجام گرفته و پياده شده اين سه تا مطلب بود كه من به عنوان مسايل اصولي و اساسي شهر مورد نظرم بود و خدا توفيق داد و پياده شد و انجام گرفت.
در پايان نكته اي كه لازم است عرض كنم اين است كه اين حوزه علميه تا الان علي رغم كارشكني هاي محافل و افراد پيدا و ناپيدا، پنهان و نيمه پنهان اين حوزه سر پا مانده و راه افتاده و عمدتاً هم با كمك شما بوده اما من از جاهاي ديگر هم براي راه اندازي اين حوزه كمك گرفتهام و كمكهاي متعددي از دوستان شيراز و جاهاي ديگر براي راه اندازي اين مجموعه به من شده. اين افتخاري براي شما و روحانيت شهر است كه تا به امروز سرپاست. طبيعتاً تا يك مدتي هم من مسئوليت دارم كه اين را سر پا نگه دارم... اما اين وظيفة شما و روحانيت شهر است. بينيم آيا اين اسب زين كردة آماده كه به عنوان يك نگين ميدرخشد را ميتوانيد در آينده حفظ كنيد يا نه؟ اين به عهدة شما مؤمنين و مردم است كه برخوردتان با اين مجموعة مذهبي چه برخوردي است و چه نقشي در توسعة آن و يا خداي نخواسته در ركود آن ايفا ميكنيد. در پايان من مجدداً از عموم برادران و خواهران تشكر ميكنم و قدرداني مينمايم و توفيق همه را از خدا ميخواهم.
(اول تيرماه 1380)