|
یکی از مهمترین خصایصی که این شهید بزرگوار داشت ، مسئولیت پذیری او در هر کاری بود . مخصوصاً مسئولیت پذیری نسبت به دین مقدس اسلام و همیشه دوست داشت از جانش برای اسلام مایه بگذارد . یکی از خاطره هایی که از آن شهید بزرگوار به جا مانده است از زبان یکی از دوستانش شده است که یک روز که شهید علی چوپانی در حال انجام وظیفه بود . دوستش در همان موقع اسلحه اش خراب می شود و به شهید می گوید : اسلحه ات را به من بده تا من جای شما در کنار چادر نگهبانی بدهم . اما شهید قبول نمی کند و می گوید : من حاضرم به جای تو پاسداری و نگهبانی بدهم ولی اسلحه ام را به کسی ندهم و حفظ بیت المال را واجب تر از همه چیز می داشت .
این شهید بزرگوار علاقه زیادی به خواندن نماز و قرآن داشت و خیلی تلاش بسیار داشت تا قرآن را از بر کند و نماز را به طور کامل یاد بگیرد . تا اینکه با تلاش خود و خواهرش توانست با سن کم اندکی که داشت نماز را به طور کامل یاد بگیرد و قرآن را روخوانی کند . تا اینکه موقعی رسید که باید به سربازی می رفت . دیگر مجالی نشد که بتوانم در حفظ کردن قرآن به او کمک کنم چون دیگر مثل قبلاً همدیگر را نمی دیدیم .
این شهید بزرگوار علاقه شدیدی به قوم و خویشان داشت و همیشه از خدمت سربازی می آمد هر موقعی که بود ابتدا وضو گرفته نماز را می خواند بعداً در کنار خانواده می نشست و به گفتگو می پرداخت . این شهید همیشه می گفت خواهرم من باید نماز و قرآن را یاد بگیرم ، شاید زمانی هم مثل همین حالای من یک نفر از رفقا یا قوم و خویشان از من تقاضا کردند که باید تو هم به مادر خواندن قرآن و نماز کمک کنی و من از در آن موقع نتوانم واقعاً خیلی برایم سخت است ، به همین دلیل قرآن و نماز را سریع یاد گرفت و به جند نفر هم یاد داد .
از زبان خواهر بزرگوار شهید