|
بسم الله الرحمن الرحيم
محضر مبارك ابوي ارجمندم (5/1/1361)
پس از حمد و سپاس وافر و بيكران بر خداوند جهانيان كه ما را نصرت داد تا همچون سربازان صدر اسلام در لواي محمد رسولا.. پرچمدار اسلام در لواي خميني باشيم. و باز سپاس و حمد خداوند كه خانواده من هم به داشتن يك نفر در جبهه مباهات ميكنند.
دقيقاً نميدانم چند روز است كه در شوش هستم البته در جبهههاي شوش چون اين قدر برنامهها و كارهاي ضروري پشت سر هم پياده ميشود كه حقيقتاً بعضي اوقات نمازها هم اگر كسي خبر ندهد و يا اذان نگويد فراموش ميشود. ولي الحمدالله تا كنون غير از يك صبح ديگر نمازي فراموش نشده كه آن هم بلافاصله قضا شد.
بله با قدرت بيچون خداوند و به فرماندهي مهدي سلام الله(عج) و به يَد پُر قدرت سربازان اسلام به رهبري امام خميني و دستور او چهار شب پيش رأس ساعت 12 شب عمليات فجر در تمامي طول جبهه شوش و دزفول كه بيش از 40 كيلومتر ميشود، شروع شد.
رزمندگان اسلام با بانك الله اكبر نبردي سنگين بر عليه كفر پيشگان صدامي آغاز كردند، كه هنوز ادامه دارد از اخبار ميشنويد كه رزمندگان عزيز چه حماسهها آفريدند و شنيدن كي بود مانند ديدن. به خدا قسم مانند گله گاو كه با يك هي زدن فرار ميكنند صداميان كثيف فرار ميكردند ولي چه فايده همه در محاصره بودند.
به اميد خداوند در اولين فرصت انشاءا.. با تثبيت شدن اوضاع خدمت ميرسم. شايد منافقان در سطح شهر شايعاتي پخش كنند نسبت به وضع سلامتي ديگر برادران ولي همه بياساس است. الحمدالله همه سلامت هستند. با توجه به اينكه اين عمليات دهها برابر عمليات بستان اهميت داشت ولي هنوز نصف شهداي بستان ما شهيد ندادهايم براي رزمندگان اسلام دعا كنيد. شب عيد ما واقعاً خوش گذشت: زير آتش توپ و خمپاره و ميان رطوبت شنها. واقعاً سعادت ميخواهد اين چنين براي اسلام ماندن. الحمدالله خدا را شكر جاي شما سبز.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
نصراله ايماني