شخصيت ها / مبارزين / غلامرضا باقری نژادیان فرد / متن / مقالات / برداشتي از زندگاني مرحوم غلامرضا باقرينژاديان فرد
مهدي اسدزاده: 28 مرداد ماه 1332 هجري شمسي است . مردم كازرون دست به تظاهرات زده اند و با شعار يا مرگ يا مصدق و مرگ بر شاه به سوي ميدان خيرات در حركتند. هنوز مردم به ميدان خيرات وارد نشده اند كه عكس هاي مصدق در زير پاهايشان قرار مي گيرد و عكس هاي شاه بر بالاي سر و شعارهايشان اين گونه تغيير مي پذيرد كه مرگ بر مصدق و فرياد جاويد شاهشان با ناله اي ضعيف از گلو هاشان بيرون مي آيد . خيابان ها پر شده است از نظاميان و اراذل و اوباشي كه از سپيده دم در خيابان ها حضور پيدا كرده اند.
10 سال از آن روز مي گذرد . هنوز شهر كازرون همچون ساير شهرها سياه پوش رحلت مرجع عاليقدر تشييع حضرت آيت ا... بروجردي است. عده اي از علما و مومنين راهي بلاد قم و نجف شده اند تا مرجعيت بعدي را شناسايي و به مردم معرفي نمايند.
اكنون اين كاروان دوباره به كازرون برگشته است . هر كس يكي را معرفي مي كند . اما آنان كه توانسته اند به حضور روح ا.. خميني شرف ياب شوند ، ايشان را به عنوان مرجع خود برگزيده اند. خبرها هر روز از طريق راديو و جرايد كشوري در شهر پخش مي شود .
امروز 15 خرداد ماه 1342 است . خبر دستگيري خميني آنان را كه به حضورش شرفياب شده اند را سخت تحت تاثير قرار مي دهد و به خيابان ها مي كشاند. اما در كازرون علي رغم فرياد هايي كه هر از چندي بلند مي شود هيچ خبري نيست .
آنان كه فهميده اند چه خبر است و خميني كيست و لب به اعتراض گشوده اند و مردم را به تظاهرات خوانده اند توسط شهرباني بازدداشت شده و به شيراز منتقل مي شوند و به آن ها ديوانه خطاب مي شود كه قصد دارند شهر را به آشوب بكشند. اينان به تيمارستان شيراز منتقل مي شوند. اما آنان از آن جا فرار كرده و به كازرون برمي گردند و زندگي پنهاني خويش را تا زماني كه آب از آسياب بيافتد برمي گزينند . اما باز در اين زندگي مخفي به آگاه ساختن مردم مي پردازند.
چندين سال از آن واقعه گذشته است . كسي را در كازرون ياراي آن نيست كه حتي كلمه اي در انتقاد از رژيم حاكم بگويد . همه از هم مي ترسند.
بهاييان و ساير فرق انحرافي و ضاله كه مترصد فرست بوده اند در روستاهاي كازرون و حتي در شهر به تبليغ پرداخته و عده از روستاييان ساده را به كيش خود كشانيده اند تا از آنان در راستاي مقاصد شوم خود بهره ببرند.
ماركسيست ها نيز آغاز فعاليت كرده اند و در مدارس كازرون به عضو گيري مي پردازند. در يك چنين زمانه اي ، يك نفر بايد قد علم كند و اين جو خفقان را بگشايد و فرياد آزادي خواهي سر دهد كه آزادي را نه حكومتي مي تواند از يك جامعه سلب كند و يا هديه بياورد. اين جامعه هست كه بايستي آزاده باشد يا بنده . و آزادي يك جامعه آزاد و يا فرد آزاد را كسي نمي تواند بگيرد الا با مرگ و اين است كه حسين بزرگ معلم آزادگي جان خود را داد تا به تاريخ بگويد آزادگي پيشه كنيد حتي اگر دين نداريد.
غلامرضا باقري نژاديان فرد كازروني ، راه و رسم شمع شدن را از مولاي آزادگان حسين آموخت و پا در عرصه عشق نهاد و از همه وجودش گذشت و فرهنگ حاكم بر جامعه زمان خويش را به فرهنگ آزادگي بدل كند .
او نه روحاني بود و نه از قشر روشنفكران زمان خودش كه در دانشگاه تحصيل كرده باشد و اكنون جو روشنفكري او را گرفته باشد و اكنون براي خود نمايي يا عمل به تكليف روشنفكرانه خويش پا در صحنه مبارزه گذارد ، آن هم يكه و تنها.
او كه اسلامش را از مكتب اهل بيت گرفته بود و اكنون بر خود تكليف مي ديد كه بايد جامعه خويش را زنده و بيدار كند تا عليه استبداد و استعمار قيام كند و حكومتي بر پايه شريعت اسلام به پا كند عده اي از دانش آموزان راكه در آن ها حس مسئوليت پذيري بيشتري ديده مي شد را به دور خويش جمع نمود و با تشكيل اولين جلسات سير مطالعاتي آنان را وارد عرصه مبارزه با طاغوت و فرق ضاله اي جون بهاييت و مكاتب الحادي چون ماركسيسم نمود و اولين تشكل را با عنوان تشكل امور ديني به راه انداخت .
تشكلي كه بعدها با كانون اسلامي و پس از انقلاب به انجمن هاي اسلامي تغيير نام داد و تا اكنون با همه فراز و نشيب هايش به عنوان قديمي ترين و موثرترين تشكل در شهرستان كازرون همچنان فعاليت مي كند و چون خاري در چشم ضد انقلاب است و همچنان روشنگر راه جوانان و نوجوانان كازروني.
اين تشكل كه به همت اين بزرگ مرد آزاده كازروني بنا شد، با ساير تشكل هاي استان فارس و يا حتي كشوري همكاري مي نمود و رابط اين تشكل با ساير انقلابيون خود مرحوم غلامرضا باقري نژاد يا در اكثر مواقع مهندس رجب علي طاهري ( اولين نماينده مردم كازرون در مجلس شوراي اسلامي و موسس سپاه پاسداران استان فارس) و برادر ايشان دكتر طاهري بودند كه در شيراز سكونت داشتند و از انقلابيون به نام استان فارس هستند.
جمع كوچك آنان در مدارس كازرون روز به روز و سال به سال فعالتر شد و توانست در مدت كمي تمام مدارس را تحت پوشش قرار دهد.
مبارزه با بهاييت و ماركسيسم همزمان با مبارزه با استعمار و استبداد قرار داشت و خطر هر چهار مورد را با هم برابر مي دانست .
مرحوم غلامرضا باقري نژاد در روز تنها 2 ساعت را براي امرار معاش خود و خانواده خود به فعاليت مادي مي پرداخت و خداوند تبارك همين مقدار را برايش آن چنان تبرك مي كرد كه در طول عمرش نه تنها از نظر مادي و مالي در تنگنا قرار نگرفت بلكه به نيازمندان نيز كمك مي نمود و علاوه بر آن خرج مبارزه را نيز از جيب خويش مي پرداخت.
شهريور ماه سال 1351 است . محمد باقر باقري نژاد ، برادر مرحوم غلامرضا توسط ساواك دستگير و پس از چند ماه خبر دستگيري او و جمعي از دوستان او در ارتباط با مبارزه مسلحانه عليه رژيم ستم شاهي اعلام شد .
مرحوم غلامرضا و برادرش علي رضا به همراه خانواده براي ملاقات راهي تهران شدند .
خبري در كازرون پخش شد كه همه مومنين و انقلابيون كازرون را سخت متاثر كرد . غلامرضا باقري نژاد و همسرش به همراه 2 كودك خردسالش و برادرش علي رضا در نزديكي تنگ ابوالحيات در آتش سوختند تا چون شمعي روشنگر راه آنان باشند كه در ظلمتكده زمان خويش به سر مي برند و اين چنين شد و از همان روز شاگردانش راهش را ادامه دادند و كساني را در اين تشكل پروردند كه در سال هاي 56 و 57 باعث افتخار كازرون شدند .
اينان كه با آزادي تمام رهبري امام خميني را پذيرفته بودند و الگوي مبارزاتي خويش را مرحوم غلامرضا باقري نژاد قرار داده بودند آن گونه مبارزه كردند كه دژخيمان مجبور شد تا شاگردان مستقيم مرحوم باقري نژاد كه اكنون رهبري انقلاب اسلامي را در كازرون بر عهده گرفته بودند بارها به بهانه هاي مختلف بازدداشت و از شهريور 57 در كازرون چون 11 شهر ديگر ايران حكومت نظامي اعلام دارد.
اين تشكل در طول انقلاب با تشكيل هسته هاي مبارزاتي در محلات مختلف كازرون و حتي در روستاها به معرفي حضرت امام خميني و اسلام راستين گام برداشت و با تشكيل كتابفروشي خرد به عرضه كتب انقلابيون مسلمان چون شهيد مطهري و دكتر علي شريعتي و... و همچنين محلي براي توزيع رسايل حضرت امام و اعلاميه ها و نوارهاي سخنراني ايشان پرداخت كه دو بار مورد هجوم كمونيست هاي به اصطلاح انقلابي قرار گرفت و در آتش سوخت و سرانجام توسط ساواك تعطيل شد.
همچنين با داشتن چند مداح هيئت هاي عزاداري را به سوي هدفمند شدن و پاك كردن زنگارهاي خرافات و تحريفات از دين شد و اين هيات ها را محلي براي اعلام نظرات خود قرار داد.
در سال 56 نيز با مراسم ترحيم شهادت حاج آقا مصطفي خميني به صورت علني وارد عرصه مبارزه شد.
در حال حاضر مي توان گفت كه تقريبا تمام كازرونيهايي كه در عرصه هاي سياسي ، فرهنگي و اجتماعي و علمي در سطح كشور و استان و حتي شهر حرفي براي گفتن دارند ، كساني بوده اند كه روزگاري در اين تشكل فعاليت داشته اند.
گرامي باد ياد و خاطره مرحوم غلامرضا باقري نژاديان فرد كازروني كه كازرون و كازروني در طول يك قرن اخير كسي چون او را به چشم نديده كه اين گونه در راه خدا گام بردارد و فرهنگ و انقلاب كازرون مديون زحمات طاقت فرساي اوست.