|
قدرت الله جوكار : شهيد محمد دهقان عضو سپاه پاسداران استان فارس و واحد بهداري مركز استان بودند. اين شهيد بزرگوار معتقد بود كه، اين القائات شيطان هست كه بعضي ها مي گويند بايد زنده باشيم و در ركاب امام زمان(عج) بجنگيم و اين حرف را براي فرار از مسئوليت مي دانستند و دليل صحبت خود را اين مي دانستند كه اگر كساني علاقه مند و شيفته امام زمان(عج) باشند امروز وظيفه شان اينجاست كه بجنگند و اگر شهيد شدند در ظهور آقا هم رجعت مي كنند و در ركاب امام عصر(عج) به وظيفه خود عمل مي كنند. در جبهه ها هيچ حد و مرزي براي خودش قائل نبود كه مثلاً عضو اين تيپ يا اين گردان يا آن لشكر باشد. يك كوله پشتي داشت كه به وسايل كمك هاي اوليه مجهز بود و با توجه به تخصصي كه داشت هر جا كه آماده عمليات بود ايشان در آنجا حاضر مي شد.
روزي در ايستگاه هفت آبادان ايستاده بوديم كه سرودي با مطلع باز هواي وطنم وطنم آرزوست، پخش مي شد. در اين زمان ايشان به شدت ناراحت و عصباني شدند. چون بنده و ايشان هم ولايتي بوديم و از زمان دبيرستان همديگر را مي شناختيم و با هم رودربايستي نداشتيم به ايشان عرض كردم كه محمد چي شده؟ چرا مدام داد و فرياد مي كني؟ گفت: اگر من به شيراز رفتم به حساب اين بچه هاي صدا و سيما مي رسم. گفتم: خوب چرا؟ گفت: تمام رزمندگاني كه در جبهه ها هستند وطنشان را شهرشان مي دانند و پخش كردن اين سرود رزمنده ها را به ياد وطن شان كه آنجا احساس مي كنند، مي اندازد و بدون شك اين اثرگذار است كه تقاضا مي كنند به مرخصي بروند و جبهه ها ضعيف مي شود. بيان و يادآوري اين خاطره ميزان دقت و تيزبيني اين شهيد بزرگوار را به ما نشان مي دهد.