|
شهید صدرالله شیخیان در سال 1337 به دنیا آمد . شش ساله بود که قامت کودکانه اش را برای برپایی نماز قامت راست کرد . بعد از اتمام دوران تحصیلات راهنمایی ، در مغازه نجاری پدر به کار مشغول گردید . حسن معاشرت و خلق محمدی اش او را در میان دوستان و آشنایان ، شهره ساخته بود . صدرالله با کسب تجربه هایی در کار ، به بوشهر رفت و آموزش رانندگی را پیشه خود ساخت . در ایامی که به لحاظ موقعیت کاری به بوشهر می رفت ، کازرون ، شهر زنان و مردان مبارز، در برابر طاغوت زمان قامت برافراشته و فریاد رعد آسای خویش را به آسمان بلند کرده بود . در همین ایام بود که صدرالله مجبور شد ، تن به خدمت سربازی بسپارد . قبل از اعزام به خواهرش گفته بود : " من برای ظالمان خدمت نمی کنم و بالاخره روزی باز خواهم گشت . " درست یک شبانه روز بعد، به خانه مراجعت کرد . در دوران حکومت نظامی ، با جرات و شجاعتی وصف ناپذیر به جهاد علیه مزدوران دست زد و در آن روز وقتی که تابوت سرخ شهید عبدالحسین خدیو، بر شانه های ستبر و مردانه ی صدرالله شیخیان به آسمان می رفت ، مزدوران شاه راهش را سد کرده و از وی خواستند که تابوت را به زمین بگذارد و صحنه را ترک نماید؛ اما صدرالله که تاب زورگویی نداشت ، مقاومت کرد و همچنان تابت را بر شانه ی خویش گرفت . مزدوران نیز با دیدن این وضع و ابراز شجاعت رعنا جوان پر شر و شور ، به تفنگ دست برده و با رگباری ، قامتش را به دشتی از شقایق های سرخ مبدل ساختند .