پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

شخصيت ها / شهدا / احمد رضوانی / متن / خاطرات خانواده / قرارمان قرآن خواندن بود نه قرآن بردن

 

مجید رضوانی : پس از مراسم خاکسپاری احمد شهید والامقام محسن خسروی مرا به همراه مادرم سوار بر یک دستگاه خودرو پیکان سواری نمود . در داخل ماشین آقا محسن رو به مادرم کرد و گفت : مادر می خواهم مطلبی را به شما بگویم ولی می ترسم ناراحت شوید از طرفی هم اگر نگویم نمی فهمید که احمد که بود ! مادرم در جوابش گفت احمد در وصیتش مرا به صبر و تحمل سفارش کرده است هر چه که باشد از خبر شهادت احمد که بدتر نیست ، پس بگو عزیزم راحت باش. محسن لب به سخن باز کرد و گفت در جبهه وقتی که با هم در چادر نشسته بودیم احمد رو به من کرد و گفت : برادر محسن می خواهم از شما درخواستی داشته باشم . گفتم بفرما ، احمد گفت وقتی که پدرم فوت کرد من از شب تا صبح بر روی جسد او قرآن می خواندم اما حال در این فکرم که اگر خداوند لیاقت شهادت را به من داد کسی نیست که بر روی جسدم قرآن بخواند که با هم عهد بستیم که هر کسی زودتر شهید شد نفر دوم بر جنازه اش قرآن بخواند . به همین خاطر دیشب من رفتم و بر روی جسد احمد قرآن خواندم ؛ کم کم وقت اذان صبح در پیش بود و من هم خواستم جهت نماز محل را ترک کنیم و در منزل استراحت کنم و آماده مراسم خاکسپاری شوم که یک دفعه چشمم به جیب پیراهن احمد افتاد ، درون آن را نگاه کردم دیدم یک قرآن در داخل آن هست ؛ به یاد عصرهای جبهه افتادم که احمد با همین قرآن شروع به خواندن می کرد لذا برای یادگاری آن را برداشتم و به خانه رفتم ؛ هنوز چند دقیقه ای نگدشته بود که احمد را به خواب دیدم ، به ایشان گفتم احمد جان من به عهد خود وفا کردم شما که متوجه شدید ؟ دیدم احمد خیلی راضی نیست گفتم چرا ناراحتید ؟ رو به من کرد و گفت : قرار ما چیز دیگری بود! گفتم مگر عهد ما قرآن خواندن نبود؟ ایشان گفت : چرا ! گفتم پس چرا ناراحتی؟ در جوابم گفت : محسن جان قرار ما قرآن خواندن بر جسد بود نه قرآن برداشتن از جیب! که ناپهان از خواب پریدم و سریع به قبرستان رفتم و قرآن را در جیب احمد گذاشتم؛ بعد از آن به مادرم گفت : مادر جان، به خدا شهدا زنده اند و همه چیز را می بینند و می فهمند و از مادرم خواست دعا کند که به سالگرد احمد نکشد چرا که دیگر طاقت ندارد.

پس از 10 سال این خازره یادم آمد و چون قدری بزرگتر شده بودم به این فکر افتادم که شهید محسن خسروی چه تاریخی شهید شد؟ به مزار آن شهید والامقام رفتم و دیدم او نیز در کمتر از یک ماه به سالگرد احمد به درجه رفیع شهادت نایل شده بود .
 
[بازگشت]