|
منصور روشن ضمیر: خورشید به آرامی لبخند شیرین خود را بر لاله های سرخ دشت و تپه های شوش دانیال در یکی از صبح های اواخر بهمن ماه 1363 می نشاند که با چهره ی نورانی شهید عارف احمد رضوانی روبرو شدم . او را بسیار مسرور یافتم به گونه ای که لبخند گواه رمز بزرگی در قلبش بود. علت سرور قلبی او را که بر چهره اش نمایان بود با اصرار جویا شدم . بیان نمود که :
" بعد از مدت زمان عمر سپری شده همراه با طلوع فجر صادق و گلبانگ دعوت به نماز عاشقان توانستم دو رکعت نماز عارفانه و با خضوع و خشوع تمام و حضور قلب بخوانم . "
گویا مژده وصل را در قنوت همان نماز به او داده بودند . آری بعد از این نماز در مرحله دوم عملیات بدر نیمه دوم اسفندماه 1363 بود که سر در راه معبود هدیه کرد و به مولایش اباعبدالله اقتدا نمود . در حین مبارزه با اصابت گلوله تانک به درون ماشین سرش از تن جدا شد . رفت تا در سماع شهیدان بی سر رقص کند .