|
دکتر کاظم پدیدار: قبل از عملیات کربلای چهار به گردان ما ملحق شد. جوانی تیز هوش، چابک، با
استعداد و پر تلاش بود. وقتی اراده می کرد کاری را انجام دهد تا آخر آن کار رامی
رفت و آن کار را به سرانجام می رسانید. در آموزشهای قبل از عملیات در گتوند شوش با
علاقه بسیاری زیادی شرکت می نمود و تمام توان خود را معطوف به فراگیري آموزش نموده
بود.
در عین بهره مندی از هوش و زکاوت سرشار، چابکی و چالاکی که
داشت کم رو و کم توقع بود. آمده بود تا به ندای امامش لبیک بگوید و خدمتی کرده
باشد. بهمین خاطر وقتی به او گفته شد که شما باید بروید و در گردان دیگری غیر از
گردان حضرت زینب (س) خدمت نمایی؛ با جان و دل پذیرفت و ادامه خدمت را در گردان
امام رضا (ع) و در کنار شهید باقری (معاون
گردان )سپری نمود.
در شب عملیات کربلای چهار و در حالیکه گرم درگیری و نبرد با
دشمن بودیم ناگهان او را دیدم که با شور و شعف و خوشحال زایدوصفی به من سلام کرد.
گفتم شما اینجا چکار می کنی. گفت دست سرنوشت مرا به این سو کشانده است. (ظاهراً از
گردان خودشان جدا و دیگر نتوانسته بودند به آنان ملحق شوند).
با انرژی و شور و اشتیاق خاصی سراغ عراقی ها می گرفت. گفت
آنها کجا هستند. می خواهم بروم و به قول خودمان دمار از روزگار آنان در آورم. خیلی
عجله داشت. کمی او را آرام کردم. گفتم صبر کن تا دیدن عراقی ها فاصله ای نیست یکی
از برادران را صدا زدم گفتم محمد رحیم را می بری تا کمی مانده به اول خط که محل
درگیريست. به ایشان گفتم کاری نمی کنی تا من خودم بیایم و بگویم چکار کنید. لازم
بود همامنگي هايي انجام دهم تا مقداري مهمات جهت پشتيباني از رزمندگان تهيه و به
آنان مي داديم. ما و عراقی ها در یک کانال
بودیم و فاصله بسیار کمی در درگیری داشتیم. نیمساعتی نگذشته بود که دیدم دونفر از
برادران محمد رحیم را در حالیکه غرق به خون و به شدت مجروح شده بود آوردند. گفتم
چه شده گفتند. عراقی ها می خواستند ما را دور بزنند و محمد رحیم رفت که از دور زدن
آنان جلوگیری نماید عراقی ها با موشک آرپی چی او را هدف قرار دادند. در حالیکه
امیدی به زنده ماندن او نبود او را به عقب فرستادیم. ولی وضعیت منطقه طوری بود که
محال بود این امر به سرانجام برسد. چند روز بعد از اتمام عملیات متوجه شدیم که جسم
مطهرش در منطقه مانده.
بابت شهدای عزیزمان که در منطقه دشمن مانده بودند و شکستی که در عملیات کربلای چهارحاصل گردیده
بود نگران بودیم و غمناک که خبر عملیات کربلای 5 واصل گردید.
اين خبر تاثير عجيبي روي روحيه رزمندگان داشت ، آخر تعدادي
از عزيزان ما در منطقه دشمن مانده بودند و آوردن اجساد مطهرشان بدون انجام عمليات
بزرگ ، غير ممكن بود. عمليات كربلاي پنج شروع شد وبه لطف خدا بعد از پیروزی در این
عملیات و گرفتن انتقام شهدای کربلای چهار ، اجساد شهدا ، از جمله محمد رحیم که
توسط عراقی ها دفن شده بودند کشف و جهت خاکسپاری به کازرون منتقل گردید.
انشاءالله که این شهدا و دوستان دیگر شهیدمان شفیع ما در
روز محشر و روز مکافات باشند.
روحش شاد و يادش گرامي باد .