پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

شخصيت ها / شهدا / وحيدرضا جهاني آزاد / متن / خاطرات دوستان / خياطي صلواتي

مهدي تقي ن‍ژاد: مدتي بين آن‌ها اختلاف كوچكي ايجاد شده بود. دلخوري پيش آمده بود و باهم صحبت نمي‌كردند. البته كسي متوجه ماجرا نبود، فقط كساني كه رابطه‌شان خيلي نزديك بود اين مساله را حس مي‌كردند. با آن‌كه باهم صحبت نمي‌كردند اما هيچ‌وقت نشد از زبان آن‌ها درباره ديگري صحبتي و يا بدگويي بشنويم. حتي اجازه نمي‌دادند ديگران هم در حضورشان درباره طرف مقابل صحبتي كنند. هر دو از فرماندهان گردان فجر بودند و از نيروهاي قديمي. بچه‌هاي گردان هم خيلي به آن‌ها علاقه داشتند.  
وحيد علاوه بر اين‌كه فرمانده بود در اتاقي كوچه خياطي صلواتي راه انداخته بود و اگر كسي لباسش پاره مي‌شد يا به تعمير نياز داشت به او مراجعه مي‌كرد و او هم با خوشرويي كارش را انجام مي‌داد. حتي اگر از گردان‌ها و واحدهاي ديگر هم مي‌‌‌آمدند جواب رد نمي‌داد. وحيد كم‌حرف بود و سير و سلوك خودش را داشت با اين‌حال خياطي كوچكش پاتوقي شده بود براي بچه‌ها. 
معمولا موقع نماز جماعت دمپايي بچه‌ها جابه‌جا مي‌شد. وحيد جهاني‌آزاد يك قفل و زنجير داشت كه دمپايي‌اش را به نرده‌هاي در نمازخانه قفل و زنجير مي‌كرد تا با دمپايي ديگران اشتباه نشود.
يك‌روز بچه‌ها كه ناهارشان را خوردند قرار بود يك مسابقه بين حسن و رستم از نيروهاي كازرون برگزار شود. آن‌روز از تداركات گردان قدري ناهار بيشتر گرفته بودند تا اين مسابقه انجام شود. حسن و رستم باهم كري داشتند. هر دو مدعي بودند كه بيشتر از ديگري مي‌تواند غذا بخورد. دو سه نفر به عنوان داور انتخاب شدند. ليوان‌هاي پلاستيكي قرمز رنگ نسبتاً بزرگي بود كه هم در آن‌ها آب مي‌خورديم، هم چاي و هم موقع غذا با آن‌ها غذا كشيده مي‌شد. هر ليوان معادل يك بشقاب مي‌گرفت. قرار شد براي هر كدام‌شان يك ليوان ريخته شود و بعد كه خورده شد ليوان بعد تا آخر مشخص شود برنده‌ي مسابقه چه كسي است. خورشت غذا هم قيمه بود. مسابقه شروع شد تا ليوان ششم يا هفتم يا بيشتر بود كه هردو نفر باهم پيش مي‌رفتند. خورشت تمام شد و رستم كه شايد سي كيلويي از حسن سنگين وزن‌تر بود به بهانه تمام شدن خورشت كنار كشيد و حسن بشقاب بعدي را بدون خورشت خورد و برنده مسابقه شد. 
حسن جمال‌زاده اگرچه اندام درشت و بزرگي داشت پرخور نبود و بيشتر از يك بشقاب نمي‌خورد اما در اين مسابقه نشان داد كه مي‌تواند در غذا خوردن هم حرفي براي گفتن داشته باشد. روحشان شاد.
[بازگشت]