شخصيت ها / شهدا / عبدالمهدی ماندنی پور / متن / زندگينامه / زندگینامه شهید عبدالمهدی ماندنی پور
در سال ۱۳۳۶ در کلبه ای حقیر در خانواده ای که در برابر نور مشعل ایمانش هیچ سیاهی را یارای مقاومتنبود، فرزندی پا به عرصه وجود نهاد که نامش را مهدی گذاشتند بدین امید که یاور مهدی صاحب الزمان (عج) باشد.ایمان به خدا و عشق به ائمه به ویژه به سالار شهیدان امام حسین (ع) از ویژگیهای خاص عبدالمهدی بود و از همان آغاز تولد، طعم تنگدستی و فقر را با تمام وجودش حس می کرد. چرا که پدرش فردی روشن دل از تبار غیور مردان بیشه صدق و صفا و ایمان بود که ذره ذره وجودش را وقف خدا نمود. شهید همچون دیگران؛ با گرفتن دیپلم به تحصیلات خود ادامه داد با طلوع صبح صادق انقلاب مهدی فعالیتهای انقلابی خود را در پادگان جاسک در حین خدمت سربازی در زمان طاغوت و در دیگر صحنه ها استمرار بخشید. با پیام امام که از سربازخانه فرار کنید او فرار را با ندای مولایش استجاب کرد. و در شهر به فعالیتهای سیاسی و انقلابی خویش پرداخت. بعد از پیروزی انقلاب به علت اینکه چند ماه از سربازیش مانده بود، برگشت و دوران خدمت را به پایان رساند. بعد از پایان خدمت با شوق فراوانی که به سپاه پاسداران داشت به عضو سپاه درآمد زمانی وارد سپاه گردید درگیری خوانین از یک طرف و گروهکهای ضد انقلاب از طرف دیگر کار خود را آغاز کرده بودند و لذا مهدی با کمال جدیت با داشتن مسؤولیت پاسداری به مبارزه با آنها پرداخت با آغاز جنگ تحمیلی مأموریت حمل مهمات به مناطق جنگی جنوب را به عهده گرفت این مسئولیت او را آرام نمی کرد. تا اینکه برای مدتی عازم جبهه نبرد در آبادان گردید رسیدن به آبادان با مشقاتی روبرو شد که داستانش را همرزمان او که ۷۲ ساعت بر روی آب بودند باید شرح دهند و بعد از بازگشت به عنوان مسؤول دبیرخانه که انجام کلیه کارهای پرسنلی نیز به عهده داشت انجام وظیفه نمود همزمان با تشکیل تیپ فاطمه الزهرا (ع) و تولد دومین دخترش فاطمه جبهه را بر پشت جبهه ترجیح داد و با شوق فراوانی در تاریخ ۲۷/۶/۶۱ عازم جبهه گردید و با قبول مسؤولیت فرماندهی گردان امام حسین (ع) از تیپ فاطمه الزهرا (س) به فعالیت خویش ادامه داد. اما دیری نپایید که دشمن زبون چون تاب این پاسداران حق را نداشت در جبهه دهلران او را شهید نمود. مهدی با نام صاحب این زمان به دنیا آمد، در جستجویش زیست و سرانجام مهدی گویان دعوت حق را لبیک گفت.امر امامش و شور حیاتش وحدت بود. صلابت غیرتش، رفعت عبادتش نماز بود. شبش، نور اخترش، جان پیکرش شهادت بود. کتاب مکتبش، صحف محشرش، سوره مقصدش قرآن بود. تفریحگاه دنیایش، میعادگاه هر روزش قبرستان بود. و اینها نمونه ای از خصوصیات آن عزیز بود.