شخصيت ها / شهدا / مرتضی صالحی / متن / خاطرات دوستان / راوی: سيد علي هاشمي
هنگاميکه
ايشان را در آمبولانس از کازرون به خشت مي آورديم به آرامي در تابوت
خوابيده بود ، چهره اي بسيار نوراني و بشاش داشت، لبخندي بر لب داشت مانند
کسي که در خواب است و خدا شاهد است مانند کسي که تازه خوابيده بود. من به
بچهها گفتم مرتضي خواب است، او را بيدار کنيد که عکس پيکر مطهرش گوياي
اين مطلب است .