شخصيت ها / شهدا / جهانبخش دهقانی / متن / زندگينامه / زندگینامه شهید جهانبخش دهقانی
آن سرباز فداکار اسلام در سال 1341 در روستای بورکی علیاء در خانواده ای فقیر ولی مذهبی غنی و پر محتوا چشم به دنیا گشود. از آنجائی که در روستاها همیشه چهره هائی به نور الهی و خداشناس برمی خیزد سرباز فداکار ما هم از قبیل همین بندگان خدا بود. سنین کودکی را در آغوش گرم خانواده خویش سپری نمود و در سن هفت سالگی وارد محیط مقدس مدرسه مکان تحصیل علم و دانش شد. دوران ابتدائی را در زادگاهش به موفقیت به اتمام رسانید. به علت محدود بودن و کمبود امکانات در روستا جهت ادامه تحصیل راهی کنارتخته شد. و روزانه چندین بار 6 الی 7 کیلومتر راه را با آن گرفتاریهای زمستانه و تابستانه طی می نمود. در همان اوان عمر و کودکی برای رسیدن به هدفش از هیچ کوششی دریغ نداشت. با همه این مشکلات دوران راهنمائی را به پایان رسانده و جهت ادامه تحصیل عازم شهر کازرون شد و در رشته اقتصاد در دبیرستان شهید مطهری مشغول تحصیل گردید. و دوران تحصیل هم چنانکه دانش آموزی ممتاز و رتبه دار بود در صحنه دیانت و سیاست هم خاری در چشم ملحدان و منافقین بوده و سربازی فداکار در سنگر مدرسه بود. تا اینکه با مدرک دیپلم اقتصاد فارغ التحصیل شد و به زادگاهش برگشته و شروع به تبلیغات اسلامی و مذهبی کرده و مردم روستا را با مبانی و اهداف انقلاب اسلامی آشنا نموده تا در خط انقلاب اسلامی حرکت کنند . در همین اوقات بود که بوسیله ارگانهای مسول به خدمت مقدس سربازی فراخوانده شد با شور و شوق فراوان که از ایمان و تقوای او سرچشمه می گرفت ندای مسولین را لبیک گفته و وارد پادگان آموزشی کرمان گردید. پس از طی مدت کوتاهی آموزش ( 2 ماه ) با جمعی از دوستانش داوطلبانه به اهواز منتقل شده و در لشکر 92 زرهی اهواز تیپ 3 مستقر در تپه های الله اکبر را از وجود مزدوران بعثی پاک نموده و در وهله دوم امان را از دشمن گرفته و به مواضع آنها در گلستان شهداء بستان عزیزان شهر بستان حمله ور گردیده و در این عملیات پیروزمندانه دشمن را به عقب راند. عملیات بزرگ فتح المبین فرا رسید در این زمان که تجربه و تخصصهای زیادی در سنگر نفر بر پی-ام- پی آموخته بود عاشقانه به سوی عملیات شتافت .او از رزمندگانی بود که امام عزیز و رهبر کبیر انقلاب فرمود من دست این رزمندگان که دست خدای بزرگ بالای آن است می بوسم و بر این بوسه افتخار می کنم که این از الهامات الهی بود و نشان دهنده مقام والای سرباز اسلام بودن به پیشگاه خدای متعال است. عملیات با موفقیت کامل اتمام یافت یاور مخلص امام و ایثارگر قهرمان جهت ملاقات با خانواده محترم خویش و بستگانش به مرخصی آمد در روزهای استراحت و مرخصی خود اهالی روستا و خانواده محترم خود را از رشادتهای بی دریغ رزمندگان آشنا نمود. و پس از پند و اندرزهای آموزنده خود به خانواده عزیزش دو روز قبل از اتمام مرخصی با عزم راسخ عازم مناطق جنگی شده و در همین حال بود که عملیات علی ابن ابیطالب (ع) شروع شد و در سنگر نفربر پی – ام – پی با دلی سرشار از نور ایمان و سری پر شور چنان مزدوران عراقی را تارومار نمودند که در نهایت از خاک ایران بیرون شدند و در خاک خود عقب نشینی کردند و سرانجام نفر بر پی – ام – پی این شیران شب چون رشادت بی حدی از خود نشان داده بودند مورد خشم دشمن قرار می گیرد و آن را هدف قرار می دهند و مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و منفجر می شود و این سرباز که سراپا عشق و ایمان به خدا در وجودش تجلی نموده بود و سرباز امام زمان گردیده و مردانه چون شیر خدا علی ابن ابیطالب (ع) از جبهه خداحافظی نمود و به کاروان شهدای دلباخته اسلام پیوست و به سوی ملکوت اعلی پرواز کرد. روح و روانش شاد باد.