می گه چرا ما ویژه نشدیم؟! می گم چون ما خیلی خیلی ویژه هستیم! می گه دارم جدی می گم، می گم منظورت فرمانداری شهرستان کازرونه که می گی ما؟! می گه بعله منظورم شهرستان کازرونه که چرا باید عقب تر از لار و جهرم و فسا باشه؟!
گفتم به خیلی دلایل که چند تا را برات می شمرم،
یکی این که ما یعنی کازرون برامون اُفت داره که فرمانداری ویژه بشیم و کلاس مون پایین
میاد یعنی افت کلاس داره یعنی در حد و قواره ی ما نیست، یعنی ما باید استان بشیم! نه
باید ایالت بشیم، نه باید جزیره بشیم یا شبه جزیره، یا بهتره که کشور بشیم و اعلام
خود مختاری کنیم که همه ی دنیا بگن کشور جدیدالتأسیس کازرون با پرچم هزار رنگ! ای وای
و ای وای شیرن کازرون! بدی ما کازرونی ها همینه که خیلی زود احساساتی می شیم و سریع
جو می گیرت مون مثل الآن که بنده جو گیر شدم! و حرف درستی نزدم! کشور چیه؟ ما باید
قاره بشیم! و پنج قاره را از تنهایی در بیارم و بشیم ششمین قاره که چه قدر هم بهمون
میاد، قاره ی کازرون! نه اینم برامون کوچیکه ما باید جهان بشیم یعنی جهان کازرون یا
دنیای کازرون! نه اینم برامون کمه ما باید منظومه ی شمسی بشیم! اصلا ما عالَمیم، ما
پل صراطیم، ما برزخیم ما دوزخیم!!! ببخشید ما بهشتیم!
آقا این که یک چیز جدیدی نیست که ما کازرونی ها
با آن روبرو هستیم، در طول تاریخ جا پای محرومیت و ناملایمی و کمبودها و مشکلات بر
بدن مان مانده و زخم بی وفایی ها و کم لطفی ها و بی مهری ها بر صورت مان خط انداخته!
و هیچ کس هم مقصر نیست جز خودمون چون ما کازرونی ها با همه ی ملت ایران فرق داریم!
ای وای و ای وای ایران کازرون،! ای وای و ای وای شیرن کازرون!
به ضرس قاطع می گم از بس که از صبح تا شب از خودمون
تعریف و تمجید کردیم و برای خودمون نوشابه باز کردیم و هی به تشویق خودمون پرداختیم
و هی برای خودمون دست زدیم و برای خودمون قُمپُز در کردیم و باد غرور به غب غب اندختیم
و لُغُز خواندیم و از اصل قضیه و از واقیت دور شدیم و به عناوین مختلف از جمله محله
ی بالا و پایینی و اصولگرا و اصلاح طلب و شهری و روستایی به جان هم افتادیم و وحدت
مون را از دست دادیم و کاری کردیم که حق مان در کشور ضایع بشه که این جوری آچمَز بشیم
و بریم تو آمپاس و این بلا به سرمون اومد و
خداوند ما را عضب کرد!
آقا ما چند هزار سال سابقه ی فرهنگی همراه با تمدن
با شکوه یگانه پرستی و یزدان پرستی داریم و افتخار مسلمانی و شیعه بودن را با خومان
داریم و زادگاه صوفیان و مرشد ها و پیران طریقت هستیم و از پیش قراولان انقلابیون و
مبارزین بر علیه ستم شاهی در کشور هستیم و
ستم دیده ی حکومت نظامی! و سرداران جبهه و جنگ علیه بیگانگان و اجنبی ها ی انگلیسی
متجاوز بودیم و دلاور مردان و جان بر کفان و شهیدان دفاع مقدسیم و مهد علم و ادب و
فرهیختگان و نخبگان و خبرگان و دانشمندان دینی و اندیشمندان علمی کشوریم و سربلند تاریخ
هستیم و ...اما در گیر نداشتن راه و جاده و سد و کارخانجات و بیمارستان و تفریح گاه
ها و غیره و غیره، حالا فرمانداری ویژه نبودن یا نشدن هم روش!
چه قدر داد زدم و داد زدیم و داد زدید و توی همین
هفته نامه ی محترم نوشتیم که بجنبید که دیر می شه، و آخر کاری که نباید می شد شد!
به ما چه که لار و فسا و جهرم فرمانداری ویژه شدن،
و حتماً می تونستن و قدرتش داشتن و شاید ما نتونستیم و قدرتش نداشتیم هر چند که لیاقت
بیشتر از این ها را داریم و قرار نیست که از اونا بگیرنش و بدنش به ما! اما من یعنی
تو یعنی ما یعنی شما و یعنی همه ی ماها یه راه حل داریم که ارایه می دیم و بقیه اش
دست مسؤولان بلند مرتبه و بلند پایه و بلند جایگاه و بلند رتبه از قبیل جناب فرماندار
و جناب استاندار و خصوصاً جناب نماینده ی محترم را می بوسه و باید پی گیری بشه و وقت
گذاشته بشه و دنبالش برن و زحمت بکشن و درسته که زمان می بره اما بالاخره نوه و نتیجه
و نبیره و ندیده مون ممکنه اون روز با شکوه را ببینن!
بله اگه این طرح یعنی استان شدن شهرستان کازرون
با مرکزیت کازرون در دستور کار هیات وزیران و وزارت کشور قرار بگیره و مسؤولان محترمی
که در بالا از اونا نام برده شد پاشنه ی کفش شون را بکشن و دنبالش بدووَن به یه جایی
می رسه حالا این که این استان می تونه با ادغام شدن دشتستان و ممسنی و فراشبند به کازرون
درست بشه طرحیه که عقلا و دست اندرکاران و کاربلدها و متخصصین امور و ایران شناس ها
و جغرافی دان ها و زمین شناسان و جامعه شناس ها و مورخین و داستان سرایان و ... می
تون روش نظر بدن!
اما این که دنبال فرمانداری ویژه باشیم یعنی به
چیز کم قانع بودن، یعنی نشدن، یعنی سر خودمون و مسؤولان را درد آوردن و وقت دیگران
را گرفتن، چون باید کاری کنیم کارستان و باید حرکتی کنیم که فرزندان مان به وجود پدران
و مادران شون افتخار کنن و اِلا قبلنا هم ما فرمانداری کل داشتیم که از دستش دادیم
یا در حدود 90 سال پیش ما صاحب شهرداری بودیم و از سمیرم تا خانه زنیان جزو کازرون
بوده و یه زمانی کازرون مرکز عالم بوده از
زمینی گرفته تا دریایی و از کیش گرفته تا بحرین و قرن هاست بلکه میلیاردها سال است
که کازرونی ها ساکن کره ی زمین بوده اند و به روایتی جضرت آدم ابوالبشر در محدوده ی
کازرون یعنی بین النهرین جلوس فرموده و ما کازرونی ها تنها کسانی هستیم که در پشت کوه
قاف زندگی می کنیم یعنی توانسته ایم قله ی قاف را که فقط جایگاه سیمرغ است را فتح کنیم
که نمونه ی بارز این ادعا این است که تخم سیمرغ را از زمین برداشتیم و نسل این مرغ
افسانه ای را منقرض کردیم و چه کسی جز ما کازرونی ها می تواند این قدر زرنگ و جسور
باشد!
به امید کازرونی آباد و زیبا
داستان داشت تعریف میکرد یا توهم زده بود!!!!!
یک عده همه چیز را به نماینده نسبت می دهند.
حالا انگار کازرون یک کشوره حساب میشه یه عده این ناحن و یه عده اون جناح! آخه دعوا سر چی؟ این شهر چی داره که تو سر و کله هم می زنین؟
برین دستشو ببوسین.........
خیلی بدبختیم ...........
فکر کنید دوستان استان بیشاپور به مرکزیت کازرون تشکیل بشه و فراشبند و ممسنی و دشتستان و... در این استان جدید باشند چی میشه!...
یعنی میشه که این اتفاق بیافته...
مثل همون ......
من تعجب می کم که چرا کازرون نما این نظر چرند و بی ادبی را تایید نموده
چقدر میگفتی محمد صادقی قویه، سری است بین سرها ،عضو هیئت رئیسه مجلسه پس کو قمپز های که در میکردی واقعا تو امپاسی ... دیدی گوش ما که دوتا پیراهن بیشتر از تو پاره کردیم نکردی حالا ... جلو مردمی که این قمپز ها براشان در می کردی ... بیا تا دور نشده از او برائت بجو یا علی ...
http://www.jahrom.gov.ir/index.php?news&do=view&sid=1274
ما میگیم علاوه بر چنارشاهیجان شهرستان شدن بالاده هم آره
به نظر من آقای محمد صادقی باید بیاد توی مساجد و بین مردم از خودش دفاع کنه و بایستی بیاد توضیح بده که اگه فرمانداری ویژه خوبه پس چرا دنبال این کار نبوده و اگه بوده چرا کازرون فرمانداری ویژه نشده و اگه فرمانداری ویژه خوب نیست یا آش دهن سوز نیست به چه دلیل و چرا فسا و جهرم این چیزی را که خوب نیست بهش رسیدن
پس نماینده ی محترم بهتره که بیاد بین مردم و به موکل هایش که اونو انتخاب کردند جواب بده و پاسخ گو باشه و به مردم بگه یا قول بده که یک فکر اساسی و بهتر برای شهرستان برای ارتقاء جایگاهش در استان داشته باشه
شاید ایشون جواب قانع کننده ای برای مردم داشته باشه چون مردم خیلی نگران هستند و دل شکسته شده اند و دل شون می خواد که کازرون در استان بعد از شیراز حرف اول را بزنهدیگر مسوولان از جمله آقای فرماندار هم باید پاسخگو باشه و استانداری و وزارت کشور
آن چه مهمه اینه که به این شهرستان ظلم شده نه به این خاطر اخیر بلکه سالیان درازی است که کسی نتونسته حق این شهرستان بزرگ و فرهنگی و تاریخی را از پایتخت نشینان یا استان نشینان را بگیره با این که از خیلی از شهرستان های دیگه لایق تریم
این شهرستان درجا که چه عرض کنم عقب گرد داشته و باید فکری به حالش بکنن
مخصوصا این که مردم از آقای محمد صادقی توقع بیشتری دارن
امیدوارم ایشون با تلاش و زحمت شبانه روزی کازرون را به جایگاه اصلی خودش در استان برسونه
فکر کردن داره دیگه..؟؟
من که از مطلب بالا چیز زیادی نفهمیدم بهتر بود برای یک مطلب مهم مقاله ای در خور و شان آن مطلب نوشته شود نه جملاتی که پشت سر هم و بی هدف و پراکنده نوشته می شه . ضمناً مطالب اینگونه را باید افردی بی طرف بنویسند و نه جناب آقای ریاضی که با کمال احترام وضعیت و جناحش مشخصه !
خب جناب عالی که بی طرف هستی و می تونی در خور و در شان بنویسی لطف کن بنویس
و در کمال احترام وضعیت و جناح شما مشخص نیست چون اسم و فامیل واقعی خودت را ننوشته ای
در کل هیچ عیبی هم ندارد که همه ی افراد با همه ی عقاید و سلایق مطالبی را در این خصوص بنویسند
و همه حق دارند که انتقاد کنند و دیگجران هم از همه ی آن ها انتقاد کنند اما شرط انصاف این است که نویسنده ی مطلب یا منتقد هم انصاف را رعایت کند و هم انتقاد کلی نداشته باشد بلکه دلیلش را بنویسد و راه کار هم ارایه بدهد
والا همه می تونن بگن ما چیزی از این مطلب نفهمیدیم پس مطلب بدیه و چون ما نفهمیدیم پس در خور و در شان نبوده
بد جوری دس رو دلمون گذاشتین آخه شما حداکثر 3تا مسئول دلسوز پیدا کن بقیش به کنار اکثرشون دنبال پست و مقامن اونایی هم که دلسوزی میکنن از شهر بیرونشون میکنیم حالا بعضیا هم خودشون میرن
مشغول باشید خوبه براتون بهتره از سکوت یه کم شعار بدین فکتون ورزش میکنه حداقلش اینه که پست های همدیگه رو میخونیم تا کلی وقت قر به هم میزیم و در کل مشغولیم آخه مگه جنبش انقلاب به چی میگنم
مگه قبل از انقلاب قرا نشد که کازرون بشه استان؟
چرا نشد؟
دوست عزیز ،آخه محمد رضاشاه پهلوی آومد کازرون و ما بهش گرجه گندیده و...پرتاب کردیم.
من فقط تعجب میکنم که چرا مردم کازرون ،زود جو گیر میشن و بدون فکر کردن به عواقب کار، میرن کار رو انجام میدن..
بابا ولم کنید..من هم مثه بقیه میرم شیراز زندگی میکنم و بی خیال کازرون میشم..
میدونی چرا؟
قصد توهین ندارم ،اما مردم کازرون برخلاف 700سال قدمت شهر نشینی، به طور مثال یاد نگرفته اند که باید سرشون به کار خودشون باشه و به شهروند دیگر کاری نداشته باشن(کمبود فرهنگ شهرنشینی)..
من از دانشجوهای غیر بومی که سوال میپرسم و میگم راضی هستین ، میگن از کازرون متنفر هستیم.
میدونی چرا؟
برای اینکه طبل توخالی هستیم،مدعی همه چی هستیم ولی هیچ چیزی تو کیسه نداریم.
باهمه(خدا،پیغمر،حکومت،شیراز،حتی خودمان)سر جنگ داریم و ...
کازرون جای ماندن نیست،چون مردم خوبی ندارد و آدمو دق مرگ میکنن..