اين هم شانس شاعر خفته در خاک، محسن پزشکيان است که بعد از مرگش در سال 1358، مجموعهي اشعارش و نيز کتاب قصهها و افسانههاي مردم کازرون او به شکل زيبايي از چاپخانه سر بيرون ميآورد.
مصطفي رحماندوست گفت: من و محسن پزشكيان در دوره دانشجويی در دانشكده ادبيات با هم همكلاسي بوديم و من هميشه به محسن حسوديم ميشد... اولين شب شعر از سلسله شب شعرهاي شعر حافظ كه به مناسبت روز بزرگداشت شعر وادب فارسي تشكيل شده بود امروز بعداز ظهر در تالار مهر حوزه هنري با حضور محسن مومني، رئيس حوزه هنري؛ يوسفعلي ميرشكاك؛ مصطفي رحماندوست و ديگر شاعران برگزار شد.
ميزگرد نقد و بررسي مجموعه شعر شش دفتر محسن پزشکيان در شهر كتاب
نشست امروز ما بحث و گفتوگو درباره کتابي است که بهتازگي به همت گروه ادبيات انقلاب اسلامي فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي منتشر شده و شامل شش دفتر از مجموعه اشعار محسن پزشکيان است.
محمدرضا تركي در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران:
محمدرضا تركي در بخشي از نشست «نسبت شعر انقلاب و شعر گذشته و جهان» يكي از شاعران فقيد و فعال انقلابي دهه 50 به نام «محسن پزشكيان» را معرفي كرد و گفت: تاكنون درباره وی حرفي به ميان نيامده است. اگر زنده ميماند، حتماً از قلههاي ادبيات انقلاب اسلامي محسوب ميشد.
در تعطیلات نوروزی صورت پذیرفت:
به گزارش كازروننما در مهر سال گذشته جناب آقاي قزوه پس از كسب جايزه بيست و يكمين دوره كتاب فصل در بخش شعر ، ارزش مادي و معنوي اين جايزه را به مرحوم پزشكيان تقديم نمود. به همين واسطه، در نوروز امسال با حضور نمايندهي وی در كازرون، اين جايزه به همسر آن مرحوم اهدا شد.
گفتوگو با دوست و همکلاسي مرحوم پزشکيان مصطفي رحماندوست
جداييهايي که پس از دستگيري محسن توسط ساواک پديد آمد، مقدار زيادي بينمان فاصله انداخت. اما کمابيش ميدانستيم که کي چهکار ميکند. من ديگر محسن را گم کردم. بعد از اينکه فارغالتحصيل شديم، يا اون زندان بود من فارغالتحصيل شدم، يا من زندان بودم او فارغالتحصيل شد. روزهاي آخر فارغالتحصيلي همديگر را نديديم. تا اينکه خبردار شدم در کازرون آدم بسيار انقلابي و فعالي شده و مردم را به طرف خيابانها حرکت ميدهد
به گزارش کازرون نما ، گروه ادبیات انقلاب اسلامی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مجموعهٔ اشعار مرحوم محسن پزشکیان را بهعنوان یکی از نمونههای قابلِ تأمل شعر پیشگام ادبیات انقلاب اسلامی منتشر میکند.هدف از انتشار شش دفتر محسن پزشکیان این است که غبار غربت از چهرهٔ دیوان او بزداید و اسباب توجه منتقدان و سخنشناسان را به این مجموعهٔ نفیس فراهم آورد.