|
محمدرضا وحیدزاده: سیدعلی میرافضلی در مقدمه کتاب «شش دفتر»، نوشته است: «کمتر پیش آمده است که تاریخ در قضاوت خود درباره افراد، بهویژه شاعران و هنرمندان به خطا رود و ناراست و نابحقی را بر کرسی عزت بنشاند و حق شایستگان را به فراموشی بسپارد...» اما همانطور که ایشان در ادامه اشاره کرده است، این قانون استثناهایی نیز دارد و محسن پزشکیان یکی از آن استثناهاست. مرحوم محسن پزشکیان از شاعران و هنرمندان انقلابی است که در سالهای پیش از پیروزی انقلاب، با تحول روحی عمیقی که در او رخ داد، با سیل خروشان مردم مسلمان و انقلابی همراه شد و قلم و هنر خود را در خدمت باورها و آرمانهای ملت خویش قرار داد. او در روزهای داغ مبارزات مردمی، اشعار بسیاری را در همنوایی با صدای خروشان ملت سرود و حتی گاهی بهصورت پنهانی وظیفه ساختن شعارهای مردم در راهپیماییها را نیز بر عهده گرفت. اما شگفت آنجاست که با این بیقراری و با وجود آثار ارزشمند بهجای مانده از وی، هیچگاه جایگاه ادبی او آنچنان که شایسته شاعری متعهد و توانمند است در اندازههای واقعیاش، شناخته نشد و بسیاری از علاقهمندان و دوستداران شعر انقلاب، تا دهههای بعد، هیچگاه حتی نامی از وی نشنیدند. اما از آنجا که پنهان ماندن چنین گوهر تابانی در لابهلای گرد و غبار زمان، کار آسانی نیست، در سالهای اخیر با اقدام فرهنگستان زبان و ادب فارسی در انتشار کتاب«شش دفتر»، قدمهای مهمی برای معرفی این چهره روشن ادبیات انقلاب برداشته شد.
از جمله کسانی که نقش مؤثری در معرفی و بازشناساندن مرحوم محسن
پزشکیان بهجامعه ادبی کشور داشت، دکتر محمدرضا ترکی
بود. همچنین دوست قدیمی مرحوم پزشکیان، محمد تمدن نیز در این راه از هیچ تلاشی فروگذار
نکرده... ما نیز در تهیه این چند مطلب ناقابل، سپاسگزار محبت این دو استاد گرانقدر
هستیم.