|
اين هم شانس شاعر خفته در خاک، محسن پزشکيان است که بعد از مرگش در سال 1358، مجموعهي اشعارش و نيز کتاب قصهها و افسانههاي مردم کازرون او به شکل زيبايي از چاپخانه سر بيرون ميآورد.
پزشکيان شاعر کيست؟ و چرا نامي
از او تا همين چند سال پيش در ميان نبوده است. پزشکيان، اهل جنوب بود،
کازرون. در نوجواني به کلاسهاي طراحي و خوشنويسي رفت، رياضي خواند در
مدرسهي کازرون و دبيرستان سعادت بوشهر. در سال 1349 به دانشگاه تهران
آمد، دانشجويي درونپوش بود، دير جوش. درون عميقي داشت، شعر مينوشت، طراحي
ميکرد. زود ازدواج کرد، در سال 1350. در دورهي دانشجويي با تلاش دوستش
محمدعلي شاکري يکتا و کمک استاد محجوب گروه ايرانزمين راديو و تلويزيون
ملي ايران همکاري کرد و گردآوري قصههاي مردم کازرون، قصههاي کَمارج و
مَمَسني و سنتها و ضربالمثلهاي کازروني را در همان سالها در کارنامهاش
گذاشت.
از سال 1350 به گروه تئاتر دوست پيوست و در نمايشنامههاي خانهي
باراني، سيزيف و مرگ و صيادان بازي کرد و خوش درخشيد.
در سال 1352 توسط ساواک بازداشت شد، 8 ماهي در بند ماند و بعد بيرون آمد. سال 1354 ليسانس گرفت، سال 1355 در سپاه دين خدمت سربازي کرد و بعد معلم شد و در سال 1357 (اسفند) «پيشنهاد اولين سرود جمهوري اسلامي (شعر، موسيقي و اجرا)» را داد و در 22 خرداد 1358 با «دريافت حکم مأموريت براي همراهي مردم کازرون به منظور سفر به قم و ديدار با رهبر فقيد انقلاب اسلامي (ره)» به اين سفر رفت. و 24 خرداد 1358 «تصادف و عروج خونين همراه با پدر و دختر خردسالش نازنين در جاده قم». (مقدمه کتاب، بي صفحهشمار)
از سال 1348 شعر نوشت تا به روز مرگ در سال 1358. از او مجموعهاي غني به جا ماند. دانشيمرد عمادالدين شيخالحکمايي، اين مجموعه را از همسرش خانم مليحه کشاورز گرفت و روي آن کار کرد و در نهايت آن را خود به 6 دفتر تقسيم کرده و به دست چاپ سپرد.
حضور محسن پزشکيان در عرصه فرهنگ ملي عملاً با انتشار کتاب و قصههاي مردم کازرون آغاز شد، هر چند پيش و پس از آن نيز مطالبي در معرفي او و اشعار بومياش منتشر شده است. (ص يازده)
شعرهاي پزشکيان به شيوهي نيمايي است و نيز غزل ميگفت و رباعي و دوبيتي. پزشکيان شاعر نقاش نيز بود و خط خوش مينوشت و صدايي خوش داشت.
خدايش بيامرزاد
ماهنامه ره آورد گيل ، سال نهم، شماره 23
متشکرم