پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۱۱۲۰۱
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۲ - ۱۲:۲۹
به نظر این حقیر سراپا تقصیر اگر باران و بوران به زبان نوشتار و یا گفتار معیار نوشته می‌شد و در دیالوگ‌ها هم از واژه‌های کازرونی استفاده‌می‌شد و یا حداقل دیالوگ‌ها به گویش ساده‌ی کازرونی بدون واژه‌های تحریفی و تصحیفی نوشته می‌شد خیلی‌بهتر بود چون همه‌ی آن‌هایی که سواد خواندن و نوشتن دارند می‌توانستند به خوبی آن‌ها را بفهمند و لذت ببرند و با چند واژه و اصطلاح کازرونی‌ها هم آشنا بشوند.

به پی ماچان غرامت بسپریمن                             غرت یک وی روشتی از امادی (حافظ)

راستش را بخواهید، این بنده نه ناقدم و نه منتقد و نقد کار دیگران هم برایم بسیار سخت‌است به خصوص اگر کار استاد بزرگواری چون دکتر محمد عارف باشد، اما چون جناب حاج‌آقا صنعتی دوست ارجمندم چندبار پیشنهاد و اصرار فرمودند، شرمم آمد که چند برگ کاغذ را سیاه نکنم و خود را در مهلکه‌ی عذاب نیندازم و از همه مهم‌تر زیره به کرمان نبرم.

دلم می‌خواهد یک‌بار دیگر برگردید و بیتی از حافظ را که در آغاز کلام آورده‌ام. بخوانید، فهمیدید چه نوشته؟ حافظ این بیت شعر را به گویش شیرازی‌های قرن هشتم سروده‌است؛ فرض کنید حافظ تمام غزلیاتش را به گویش آن روز می‌سرود آیا حافظ، حافظ امروز بود؟ مسلما نه! چون همین الآن بسیاری از باسوادان ما و تحصیل‌کرده‌ها از خواندن اشعار حافظ عاجزند. حتی آن‌هایی که دستی در ادبیات و شعر فارسی دارند، باید چندبار غزلیات حافظ را مرورکنند تا آن را بفهمند. البته اشعار سعدی راحت‌تر و روان‌تر است. چرا؟

هم‌چنین اگر مرادی‌کرمانی، قصه‌های مجید را به گویش مردم کرمان می‌نوشت، به‌نظر شما این قدر برد داشت و آیا می‌توانست به این سرعت در میان مردم جا بازکند، تا آن‌جایی که به زبان‌های دیگری نیز ترجمه‌‌شود که باز هم فکر نمی‌کنم.

در این‌جا باید یک پرانتز بزرگ بازکنم و در مورد گویش و لهجه خدمت‌تان عرض‌کنم که در حوزه‌ی زبان‌شناسی، زبان معیار تقسیم می‌شود به زبان نوشتار و گفتار (محاوره‌ای)، زبان نوشتار، زبان کلیه‌ی مقالات، کتاب‌ها، اشعار و داستان‌ها، نمایش‌نامه‌ها و فیلم‌نامه‌هاست و زبان گفتار که زبان مردم تهران و تحصیل‌کرده‌هاست بیشتر در نمایش‌نامه، داستان، رمان و فیلم نامه در جایگاه دیالوگ به‌کار می‌رود. البته ممکن‌است بعضی داستان‌ها به‌طور کلی به زبان گفتار نوشته‌شود چون قراراست همه‌ی مردم ایران با گویش‌ها و زبان‌های مختلف آن‌ها را درک‌کنند. علاوه بر این دو زبان، گویش و لهجه هم داریم، در مورد گویش می‌گویند: گویش همان زبان فارسی‌است که در یک منطقه‌ی جغرافیایی خاص آن جاشده‌است و از نظر اصطلاحات، لغات (تحریف و تصحیف‌شده)، ترکیبات و دستور زبان با زبان نوشتاری و گفتاری تفاوت‌های فاحشی دارند، تا آن‌جایی که مردم غیر آن منطقه و ناآشنا با آن گویش از درک آن عاجزند مثل گویش مردم قم، یزد، روستای دوان خودمان و یا گویش لری. در مورد لهجه هم می‌گویند: اگر مثلا یک شیرازی و یا یک اصفهانی بخواهد به زبان معیار گفتاری یا نوشتاری صحبت‌کند، از ته‌تلفظ‌هایش معلوم می‌شود که گوینده شیرازی، اصفهانی و یا مثلا کرمانی‌است به این می‌گویند لهجه. حال با این تفاصیل می‌خواهم خدمت‌تان عرض‌کنم که نوع زبانی که در باران و بوران به‌کار رفته‌است ، به نظر این بنده گویش‌است و نه لهجه؛ چون هم از نظر دستوری و هم از نظر واژگان با اصل زبان معیار تفاوت‌هایی دارد که اگر از واژه‌های تحریف‌شده و تصحیف‌شده بگذریم در این گویش به واژه‌هایی برخورد‌می‌کنیم که صد در صد کازرونی‌است و ممکن است ریشه‌ی پهلوی هم داشته‌باشد. مثل بُرشنگ، مِزلنگ، تنگُر و ...

کتاب باران و بوران – از گویش که بگذریم – کاری ارزنده و زیباست ، با نثری دل‌نشین پر از اصطلاحات و ضرب‌المثل که بیشتر آن‌ها خواننده را مجبور می‌کند تا آخر با کتاب همراه‌شود؛ در ضمن باید بگویم که نویسنده چون اصرارداشته این کتاب را به گویش کازرونی بنویسد و تلفظ‌ها و جملات کازرونی را با فونتیک زیرنویسی کند، حتما کار طاقت‌فرسایی انجام‌داده
البته این نکته هم باید عرض‌کنم که بنده با کاربرد واژه‌های اصیل مناطق مختلف نه تنها مخالف نیستم بلکه اصرار می‌ورزم چون کاربرد آن‌ها نه تنها لطمه‌ای به زبان فارسی وارد‌نمی‌کند بلکه به گنجینه‌ی لغات فارسی هم اضافه‌خواهدکرد مثل کاری که هوشنگ مرادی‌کرمانی در داستان‌های خمره و مجید و یا دولت‌آبادی در جای خالی سلوچ کرده‌است.

حالا برویم سر اصل مطلب، باران و بوران را خواندم؛ اما به سختی و بیشتر اوقات مجبورشدم به زیرنویس‌ها مراجعه کنم و از الفبای فونتیک که به‌خوبی نوشته‌شده‌بود استفاده‌کنم با این‌که بنده جد بر جد کازرونی‌ام – البته ضعف بنده هم بوده- ؛ قبول‌کنید که گویش هر منطقه‌ای اگر در قالب گفتار باشد برای مردم آن منطقه و شاید غیر آن منطقه فهمیدنش از راه گوش بسیار آسان‌تر است تا خواندن همان گفتار در قالب نوشتار.

به نظر این حقیر سراپا تقصیر اگر باران و بوران به زبان نوشتار و یا گفتار معیار نوشته می‌شد و در دیالوگ‌ها هم از واژه‌های کازرونی استفاده‌می‌شد و یا حداقل دیالوگ‌ها به گویش ساده‌ی کازرونی بدون واژه‌های تحریفی و تصحیفی نوشته می‌شد خیلی‌بهتر بود چون همه‌ی آن‌هایی که سواد خواندن و نوشتن دارند می‌توانستند به خوبی آن‌ها را بفهمند و لذت ببرند و با چند واژه و اصطلاح کازرونی‌ها هم آشنا بشوند.

در مورد محتوای کتاب هم باید عرض‌کنم قبل از مطالعه فکرمی‌کردم که با کتابی روبرو هستم که همه‌ی اپیزودهایش،  ویژگی‌های داستان کوتاه، داستانک و یا داستان‌های نمایش‌نامه‌ای در بر دارد مثل « ما امباردار عادل می‌خویم» شروع می‌شود، معما(گره)ی یافتن کسی که عادل باشد و با یک چشم به همه نگاه کند طرح می‌شود و بعد از کلی تعلیق و انتظار که خواننده را به دنبال خودش می‌کشد خواننده را با اصل غافل‌گیری در بهت و حیرتی خنده‌آور رها می‌کند، که در نوع خودش بسیار جالب و جذاب‌ بود اما در داستان «خاگ پیرزن» به نظر این بنده بخش اول آن گزارشی است که می‌تواند مقدمه‌ی یک مقاله باشد و بود و نبودش در کل داستان(خاطره) تاثیری ندارد چون خود داستان می‌توانست اهمیت یکتخم‌مرغ را در ان بحبوحه بیان‌کند.

در مورد اولین اپیزود کتاب – خرِ شاه- هم باید بگویم پنج شش تا بند اول آن، همه خاطره‌های خطی است بدون هیچ معما و گره‌ای؛ البته خود داستان خر شاه می‌توانست مایه‌ی داستانی جذاب و طنزآلود باشد؛ از نظر بیان هم باید عرض‌کنم که کل کتاب هم طنز بود، هم فکاهی و هم مطالب جدِّ جد که این هم برمی‌گردد به انتظار بنده که فکر می‌کردم تمام باران و بوران طنز و شوخی است .

و اما در پایان:

کتاب باران و بوران – از گویش که بگذریم – کاری ارزنده و زیباست ، با نثری دل‌نشین پر از اصطلاحات و ضرب‌المثل که بیشتر آن‌ها خواننده را مجبور می‌کند تا آخر با کتاب همراه‌شود؛ در ضمن باید بگویم که نویسنده چون اصرارداشته این کتاب را به گویش کازرونی بنویسد و تلفظ‌ها و جملات کازرونی را با فونتیک زیرنویسی کند، حتما کار طاقت‌فرسایی انجام‌داده – برای من یکی که خیلی سخت است – شاید هم برای خود استاد عارف کاری آسان بوده‌است اما باید اذعان‌کرد که زمانی زیاد و وقت فراوانی لازم‌است تا چنین اثری از سرانگشت قلم فکر به درآید. ثبت خاطرات جبهه و جنگ و انقلاب به هر صورت اگر در میان مردم مثل «خاک‌های نرم کوشک» و «دا» جا بازکند یعنی حفظ ارزش‌های مردمی که نمی‌خواهند در برابر زورگویان تاریخ، قدّ علمِ خود را خم‌کنند، مردمی که در جبهه‌ها با گرسنگی و تشنگی و یا با چند قطعه نان خشک، جنگیدند و پیروز شدند.

در پایان هم از نویسنده‌ی فرهیخته و بزرگ، استاد دکتر محمدعارف و ناشر محترم آقای صنعتی که برای حفظ این ارزش‌ها مایه می‌گذارند، به عنوان یک شهروند کوچک کازرونی تشکر می کنم.

 

نویسنده: محمدکاظم دهقانیان‌فرد
مطالب مرتبط :
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
دکتر محمد عارف
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۲:۱۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۶
0
3
دهقانیان فرد گرانسنگ،
با درفشی سپید به پیشواز آینه ات می آیم و از خداوندگار زیباییها برایت آفتاب را آرزومندم.
باری پس از پرواز قناری سوم من و قناری بان ام به نگاهبان قناری های ایران قول دادیم که اینبار لحن پرندگانمان را آنگونه که تو می پسندی و او نیز، تغییر دهیم که برای قناری بازان ایران نیز ترانه هایی تازه به پرواز در آوریم. که او نیز چون تو آواز قناری های شهر سبز را دوست می دارد و من تا الان نتوانسته ام نوای دل انگیزشان را آنگونه که تو می پسندی و انان، تغییر بدهم،
عزیز جان!
خوب کردی به خانه ام سر زدی. کلام مهرانگیزت را همواره کنار آینه ای که برایم فرستاده ای می گذارم.

دوستدارت
دکتر محمد عارف
16/10/1392
تهران
علی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۲۸ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۸
0
0
استاد عزیز پرانتزی را که باز کردید را ببندید
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۱۰/۰۶
اذان صبح
۰۵:۳۱:۲۸
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۳۵
اذان ظهر
۱۲:۰۴:۵۲
غروب آفتاب
۱۷:۱۱:۵۹
اذان مغرب
۱۷:۲۹:۳۹