در فصل نقد منابع تحقیق، توضیحاتی در باب اهم منابعی که مؤلف از آنها بهره برده است، دیده میشود؛ منابعی که جزو کتب علمی و اساسی به شمار میروند و گستردگی تتبع و مطالعه نویسنده کتاب را هویدا میسازند. به نظر نگارنده این سطور، میتوان فصول این کتاب را به دو بخش تقسیم کرد؛ یکی آنچه در باب زندگی شیخ ابواسحاق و اساتید او و دیگر مسائل تاریخی با بهرهگیری از منابع قدیمی آورده شده و دوم، آن بخشهایی که در آنها، عقاید و افکار و شیوه صوفیانه شیخ بررسی میشود.
- خورشید کازرون (پژوهشی در احوال و افکار شیخ ابواسحاق کازرونی)، تألیف دکتر الیاس نورایی، تهران: یار دانش، 1391.
کتاب «خورشید کازرون» از جمله تألیفات دکتر الیاس نورایی، استاد زبان و ادب
فارسی دانشگاه رازی کرمانشاه و از اهالی غرب کشور، شاید تنها کتاب علمیای
باشد که در باب شیخ ابواسحاق کازرونی (352-426 ق)، عارف و بنیانگذار
سلسله مرشدیه، تألیف شده است. این کتاب را باید به دلیل منحصربهفرد بودن و
پیشگامیاش پاس داشت؛ حتی اگر بتوان ایراداتی در آن یافت. همین جا باید
اضافه کنم که تا آنجا که بنده اطلاع دارم، در مجلات و نشریات علمی کشور هم
تنها چهار مقاله در این باب منتشر شده است. البته باید مقدمه کتاب
فردوسالمرشدیه و برخی از دیگر کتب کازرونی همچون «کازرون در آیینه فرهنگ
ایران» مرحوم مظفریان را به این تحقیقات افزود. به هر حال، مسلّم این است
که با وجود چنین تحقیقات و معرفینامههای اندکی ـ و با توجه به وضعیت
اسفناک آرامگاه وی و مجموعه مرشدی ـ نباید امید و توقع داشت که این شخصیت
بهحق بزرگ و ارزشمند به هموطنان معرفی شود و مورد توجه قرار گیرد.
در این یادداشت قصد دارم بهاختصار به معرفی و بررسی این کتاب بپردازم.
واضح است که نقد مفصل کتاب و بیان وجوه گوناگون آن، فرصت دیگری میطلبد.
کتاب «خورشید کازرون» در 102 صفحه به قطع رقعی انتشار یافته است و فصول
مختلفی را در بر دارد: مقدمه، نقد منابع تحقیق، تولد شیخ ابواسحاق کازرونی،
اساتید شیخ، سفرهای ابواسحاق کازرونی، تفکر مذهبی شیخ ابواسحاق، توحید و
خداپرستی شیخ ابواسحاق، شیوه تصوف شیخ ابواسحاق، اعمال صوفیانه و کارهای
شیخ ابواسحاق، مریدان شیخ ابواسحاق و سلسله کازرونیه، خواجو و شیخ ابواسحاق
کازرونی، سیمای ابواسحاق در خمسه خواجو، تصاویر خواجو از ابواسحاق در
خمسه، کرامات و مقامات شیخ ابواسحاق، اقوال شیخ ابواسحاق، وفات شیخ
ابواسحاق و وصایای او و بقعه شیخ ابواسحاق. در پایان نیز فهرست منابع و
مآخذ و همچنین فهرست اعلام آمده است.
این کتاب در اصل تحقیقی بوده که دکتر نورایی در سالهای تحصیل در دوران
دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران بهعنوان تحقیق در متون عرفانی
به استاد یگانه زبان و ادب فارسی، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی (به پیشنهاد
خود استاد) ارائه کرده است.
در فصل نقد منابع تحقیق، توضیحاتی در باب اهم منابعی که مؤلف از آنها بهره
برده است، دیده میشود؛ منابعی که جزو کتب علمی و اساسی به شمار میروند و
گستردگی تتبع و مطالعه نویسنده کتاب را هویدا میسازند. به نظر نگارنده
این سطور، میتوان فصول این کتاب را به دو بخش تقسیم کرد؛ یکی آنچه در باب
زندگی شیخ ابواسحاق و اساتید او و دیگر مسائل تاریخی با بهرهگیری از منابع
قدیمی آورده شده و دوم، آن بخشهایی که در آنها، عقاید و افکار و شیوه
صوفیانه شیخ بررسی میشود. در بخش اول، نویسنده اغلب گردآورنده منابع اساسی
و نقلکننده آنهاست که عموماً در تحقیقات پیشینیان در باب شیخ ابواسحاق
هم دیده میشوند اما در بخش دوم، تحلیل دکتر نورایی در باب مسائل صوفیانه و
افکار و عقاید شیخ چشمگیر و معتبر است. البته میتوان بخش سومی هم به دو
بخش پیشگفته افزود؛ بخشی که نویسنده کتاب به تأثیرپذیری خواجوی کرمانی
(689-753 ق) از شیخ ابواسحاق کازرونی اشاره میکند و آثار این شاعر مشهور
را به این قصد بررسی مینماید؛ توضیح اینکه پژوهشگران، پیش از این، تنها به
صورت کلی به این مسئله اشاره کرده و به نقل ابیاتی از خواجوی کرمانی
پرداختهاند، اما در این کتاب، آثار مختلف خواجو بهتفصیل بررسی شده است.
«تصاویر خواجو از ابواسحاق در خمسه» هم بخش جالب و مبتکرانهای است که تسلط
نویسنده را بر مباحث علم بیان نشان میدهد. در این قسمت، تصاویر
شاعرانهای که خواجو در توصیف شیخ ابواسحاق سروده است، از دیدگاه صور خیال
بررسی شدهاند.
در پایان لازم میدانم جهت آشنایی بیشتر با قلم نویسنده و بهعنوان حسن
ختام، بخش پایانی این کتاب را که در بر دارنده نکات قابل توجهی درباره شهر
کازرون و آرامگاه شیخ ابواسحاق است، نقل کنم:
«در طی سفر مختصری که بنده به کازرون داشتم و از نزدیک این مکان را زیارت
نمودم، متوجه گردیدم که زائران آنجا و اهالی اطراف، همه از کرامات و بزرگی
شیخ سخن میگفتند. برخی آن را تکیه ابواسحاق و برخی خانقاه شیخ و مزار و
زیارتگاه نیز میگویند. اهل علم و عامه مردم همه او را زیارت میکنند و
نذرهایی به نام او به مسافران هدیه میدهند.
بارگاه او عارفانه و فقیرانه و بیرونق است و آنگونه که شایسته شیخ است
بازسازی نشده است. یکی از نکات ضعفی که در این بارگاه وجود دارد، آن است که
توضیحات کافی جهت اطلاعات زائران نصب نشده. تنها چند سطری درباره تولد و
وفات شیخ با خط امروزی وجود دارد. یک متن یکصفحهای که همچون نامه قاصدان
گذشته (طومارگونه) میباشد، در آنجا آویزان است. این متن پنج یا شش سطر است
که به عربی شکسته نوشته شده ولی متأسفانه کسی را نیافتم که آن را بخواند
یا خوب ترجمه کند. احتمالا هدیه یکی از زائران این مکان در زمان گذشته بوده
است.
مردم امروزه برای شفای بیماران و سلامتی و غیره به زیارت بارگاه شیخ
میآیند و خاص و عام از ارادت به او صحبت میکنند و عدهای در روز عاشورا
نذرهایشان را آنجا تقسیم میکنند. البته خود شیخ هم شافعی بود و در کلام
خود از روز عاشورا یاد کرده و در این روز مساکین را اطعام مینموده است.
به هر حال، مزار شیخ ابواسحاق چون انگشتری در نگین کازرون میدرخشد و به
این شهر رونقی عرفانی داده است و شیعیان آن دیار و دیگر مذاهب با دیده
احترام و اخلاص به بارگاه شیخ و مقام او ارادت میورزند و او را واسطه
اجابت دعایشان با معبود قرار میدهند و همچون خورشیدی درخشان در آسمان
کازرون، مراد و مقصود اهل دل و دلسوختگان راه کمال و عرفان است.»
خدایش به سلامت بداراد!