59.11% درصد از مردم كازرون در انتخابات رياست جمهوري گذشته به حجت الاسلام والمسلمين دكتر حسن روحاني رأي دادند. اين در حالي بود كه هيچ يك از گروههاي اصولگراي شهرستان نه تنها از نامزدي دكتر روحاني حمايت نميكردند بلكه به تضعيف وي ميپرداختند.
حزب مؤتلفه كازرون از دكتر ولايتي حمايت ميكرد و نمايندهي كازرون نيز مسئوليت ستاد انتخاباتياش را در سطح كشور بر عهده داشت. بيش از 250 نفر از اصولگرايان كازرون نيز به صورت رسمي حمايت خود از دكتر جليلي را اعلام كرده بودند.
حكايت اصلاحطلبان كازرون اما حكايت ديگري بود. نيروهاي شاخص اين جريان سياسي نيز در انتخابات رياست جمهوري موضع يكساني نداشتند.
1) بخشي از آنها تنها نظارهگر جريان انتخابات بودند و اين نظارهگري را حتي پس از انصراف عارف تا پايان انتخابات حفظ كردند.
2) برخي از اصلاحطلبان كازرون نيز از نامزدي قاليباف حمايت ميكردند.
3) برخي ديگر ابتدا از عارف حمايت كرده، پس از انصراف وی از روحاني حمايت كردند اما حاضر به رسانهاي كردن حمايت خود از روحاني نشدند.
4) تعداد بسيار اندكي از آنها و اگر بخواهيم دقيقتر بگوييم تنها يك نفر از اصلاحطلبان كازرون حاضر شد تا به سبك خاتمي از نامزدي روحاني حمايت رسمي و رسانهاي كند.
جالب آنکه هیچ یک از چهره های شاخص اصلاح طلب کازرون مسئولیت ستاد انتخاباتی دکتر روحانی را بر عهده نگرفتند. این ستاد چند روز مانده به برگزاری انتخابات در کازرون راه اندازی شد.
با اين حساب پيروزي دكتر روحاني در كازرون را
به هيچ وجه نميتوان به حساب هيچكدام از جريانهاي سياسي (اصولگرا يا اصلاحطلب)
موجود در شهرستان گذاشت.
در سطح كشور نيز گرچه به هيچ وجه نميبايست
نقش انصراف عارف و بخصوص حمايت خاتمي از روحاني را در پيروزي او «در همان مرحلهي
اول» ناديده گرفت اما تنها زمانيكه هاشمي رفسنجاني حمايت رسمي خود از روحاني را
اعلام كرد، يخ انتخابات آب شد و بخشي از آرايي كه قرار بود در سبد هاشمي ريخته شود
به سبد روحاني سرازیر شد.
نكتهي ديگر آنكه دكتر روحاني قبل و بعد از
انتخابات بارها اعلام كرد كه دولت وي فراجناحي و مصداق وحدت ملي خواهد بود. به عنوان نمونه وی چند روز قبل از برگزاري
انتخابات به صورت علني در پاسخ به سؤالات کارشناسان برنامه شبکه چهار سیما اعلام كرد كه «من به هیچ حزبی تعهدی ندادم اعلام هم کردم
که دولت تدبیر و امید دولت فراجناحی خواهد بود عملکرد خود من هم در طی سی و
پنج سال همین را نشان می دهد من از جناح های مختلف از افرادی که تعلق به
جرایانات مختلف داشتند استفاده کردم و هیچ وقت هم مشکل ندیدم همین الان هم
در مرکز تحقیقات استراتژیک از دو جناح حضور دارند در دبیر خانه شورایعالی
امنیت ملی که من حضور داشتم از دو جناح حضور داشتند در مجلس شورای اسلامی
هم آن فراکسیونی که من اداره می کردم آن وقت معروف بود به فراکسیون عقلا از
دو جناح حضور داشتند و من فکر می کنم این فاصلهها یک فاصلههای بیشترش
تصنعی است فاصله های واقعی نیست و ما باید این فاصله ها را کنار بگذاریم و
از همه شایستگان و نخبگان استفاده بکنیم. در طول این سالهای اخیر
خیلیها را منزوی کردند برای هیچچی، خیلی از اساتید را از دانشگاه کنار
گذاشتند برای اینکه به فلانی رای داده بود در انتخابات که خیلی خوب کاری
کرده است رای داده است مگر آزاد نبوده رای بدهد. باید همه آنهایی
که پای صندوق رفتند دستشان را ببوسیم به هر کسی که رای دادند چرا بخاطر
اینکه به فلانی رای داده شروع کردیم اذیت کردن...»
پس اين توقع كه تمام كارگزاران اين دولت از يك جناح خاص انتخاب شوند، توقع نابجايي است.
اينك بعد از گذشت بيش از هفت ماه اولين فرماندار دولت تدبير و اميد در كازرون منصوب شده است. در اين ميان عدم همسويي گزينهي مورد نظر با معيارهاي اصلاحطلبان بر آنها سنگين آمده است. البته اين توقع كه گرايش فرماندار جديد كازرون ميبايست با خواستهي اكثريت مردم همخواني داشته باشد، توقعي صحيح و بجاست اما روش مخالفت با تصميم دولت از سوي برخي از اصلاحطلبان به هيچ وجه قابل دفاع نيست.
آنها در حالي كه خود نتوانستند بر روي گزينه مناسبي توافق نمايند از دولت توقع دارند تا مجموعه شرايطي كه منجر به انتخاب اين گزينه شده است را ناديده گرفته، از اين انتصاب خودداري كند.
اين واقعيت را نميتوان ناديده گرفت كه دولت اكنون در سطح ملي با مجموعهاي از نمايندگاني مواجه است كه عليرغم دنبال كردن سياست سكوت و همراهي در قبال دولت سابق، براي دولت جديد در ماههاي اول حياتش مزاحمتهاي كمسابقهاي را فراهم آوردهاند. اين مزاحمتها وقتي با عملكرد جهتدار صدا و سيما همراه ميشود، شرايطي را فراهم ميآورد كه دولت مجبور باشد در سالهاي پاياني عمر مجلس لااقل با آن دسته از نمايندگاني كه در صدد ايجاد مزاحمت جدي براي دولت نيستند، همراهی نسبی داشته باشد.
به نظر ميرسد اصلاح طلبان كازرون بسيار زودتر از آنچه به ذهن ميرسيد شرايط نامساعدي كه براي فعاليت آنها در هشت سال گذشته به وجود آمده بود را فراموش كردهاند، شايد به همين دليل، در حالي كه دولت عليرغم مزاحمتها، تمام تلاش خود را براي ايجاد فضاي باز و بانشاط سياسي بكار ميگيرد اما آنها با نگارش نامه سرگشاده براي رييس جمهور و بكارگيري ادبيات نامناسب شرايطي را به وجود ميآورند كه نتيجهي آن چيزي جز تضعيف پايگاه اجتماعي دولت، ايجاد يأس و نااميدي در ميان حاميان دولت، فضاسازی برای شماتت حامیان دولت از سوی مخالفان و ايجاد مانع در راه تحقق هوشمندانه شعارهاي دولت نيست.
اكنون كه انتصاب فرماندار كازرون قطعي شده است، اصلاح طلبان اين شهرستان ميتوانند با اتخاذ موضعي مدبرانه همگام با جریان اعتدالگرا شرايط را به گونهاي مديريت كنند كه بيشترين بهرهبرداري را از شرايط موجود به نفع شعارها و آرمانهاي دولت ـ كه مورد پذيرش جريان اصلاحات نيز قرار گرفته است ـ به عمل آورند.
بيگمان ايجاد تقابل با فرماندار جديد نه به
نفع اصلاح طلبان، نه به نفع دولت و نه به نفع مجموعه شهرستان است. اما ميتوان
شرايط را تا انتخابات مجلس آينده به گونهاي مديريت كرد كه در نهايت، اوضاع به نفع
دولت و همراهان صادق او تمام شود.
اصلاحطلبان ميتوانند ضمن حفظ نگاهی نقادانه به عملكرد فرماندار جديد از يك سو وارد تعامل سازنده با وي شده، او را در جهت اهداف و شعارهاي دولت ياري رسانند و از سوي ديگر با استناد به اعمال نفوذ نماینده کازرون در انتخاب فرماندار هزینهی اشتباهات احتمالی وی را متوجه نماینده شهرستان بدانند.
واقعيت آن است كه گزينه انتخاب شده به عنوان فرماندار نيز داراي امتيازات غيرقابل انكاري است. حميدرضا گرامي پيش از اين، حدود چهار سال فرماندهي سپاه كازرون را بر عهده داشته است و به اين واسطه بر خلاف حداقل سه سكاندار سابق فرمانداري كازرون در دولت گذشته نه تنها شهر كازرون بلكه بخشها، شهرها و روستاهاي اين شهرستان را ميشناسد. اين بدان معناست كه او نيازي ندارد تا پس از گذشت يك يا چند سال با شهرها و بخشهاي مختلف كازرون آشنا شود. نكتهي ديگر آنكه گرامي به هر حال نمايندهي دولت اعتدال است و نميتواند جريانهاي تند اصولگرا يا اصلاح طلب را نمايندگي كند و ملزم به برقراري تعامل سازنده با افراد معتدل از هر دو جناح است علاوه بر اينكه از او نیز به عنوان شخصيتي اهل تعامل ياد ميشود.
كازروننما از نقدها و مقالات تمام صاحب نظران شهرستان با گرايشات مختلف فكري و سياسي استقبال ميكند.
رییس جمهور نباید روحیه سرهنگی داشته باشد اما استفاده بجا از سرهنگ ها که اشکالی ندارد.
خود شما هم اگر سرهنگی را بشناسید که همفکرتان باشد از او بدتان که نمی آید هیچ دفاع هم می کنید.
این جماعت وقتی می خواهند حرفی بزنند لااقل به تناقضاتشان هم فکر نمی کنند.
سرهنگ بد است اما علایی خوب است!
نظامیان و به طور اخص سپاهیان را از دخالت درسیاست واقتصاد بر حذر داشتند را چه باید کرد؟
"پیگیری مجدانهی نماینده کازرون، برخورداری از سابقهی مدیریت چند ساله در کازرون، شناخت مجموعهی شهرستان، اختلافات گستردهی موجود میان نیروهای بومی، مشکلات امنیتی موجود در برخی از بخشهای شهرستان و عدم وابستگی گرامی به جناحهای سیاسی به عنوان مهمترین دلایلی که دولت را نسبت به انتصاب گزینهی مورد نظر متقاعد کرده است."
به نظرتان تشابهی بین مطلب فعلی و قبلی وجود دارد.
کرد انتخابات هم در تاریخ 27 خرداد برگزار شد یعنی در طول این یک هفته لااقل
10 نفر از اصلاح طلبان کازرون نمی توانستند یک اعلامیه
مشترک در حمایت از روحانی بدهند؟
اينو هيچكسي نميتونه انكار كنه، از اين خبرها و نظرات به اصطلاح خودشون بيطرفانه كه عين طرفداريه هم خيلي ضايع معلومه.
مصداقشم نظر يكي از كاربران با عنوان گزارش قبلي سايته.
حداقل ضايع كار نكنيد... منتشر بفرماييد... كو روحاني كه گفت من سرهمگ نيستم؟؟؟!!! محمد صادقي اوج كارش همين بود؟! وا اسفا وا مصيبتا....
هنوز که از خبر شکایت سپاه از کازرون نما خیلی نگذشته
عزیزم! مردم ممکنه بعضی چیزا رو فراموش کنند اما نه اینقدر زود
نظر شما را شایسته توجه دیدم.
من در این مقاله نوشته بودم: «پيروزي دكتر روحاني در كازرون را به هيچ وجه نميتوان به حساب هيچكدام از جريانهاي سياسي (اصولگرا يا اصلاحطلب) موجود در شهرستان گذاشت.» این یعنی اینکه نگاهم حزبی نیست.
به نظر بنده نتایج انتخابات در کشور ما برایندی از رفتار خواص و ارزیابی عوام از شرایط موجود است. مردم بیش از آنکه به گروه ها توجه کنند به اشخاص و بزرگان نظر می کنند.
البته باور مردم به قابلیتهای فردی کسی که به او رای میدهند (غلط یا درستش را کار ندارم) در درجه اول از اهمیت است.
با تشکر
امضا محفوظ
مگر کازرون ، فقط چند تا اصلاح طلب هست، که چون آنها فعالیت آنچنانی در انتخابات ریاست جمهوری نداشته اند ، نباید انتظار داشته باشند، یک فرماندار اصلاح طلب در کازرون باشد. بحث ما خود مردم کازرون است. مردم کازرون در انتخابات ریاست جمهوری با رأی به روحانی در واقع به اصلاحات رأی دادند ، فکر نمی کرد روحانی باشد یا عارف. مردم به شخص رأی ندادند به یک فکر رأی دادند. به فکر اصلاح طلبی. بنابراین باید این فکر هم مدیریت شهر را در اختیار داشته باشد.
مردم به اعتدال رای دادند
الان هم دولت اعتدال حکم فرمانداری کازرون را صادر کرده است نه دولت احمدی نژاد
مردم هم به دولتشان آنقدر اعتماد دارند که صبر کنند تا عملکرد فرماندار را ببینند بعد درباره او اظهارنظر کنند.
اینجا فقط عده ای اصلاح طلب دارند برای منافعشان تلاش می کنند.
کازرون نما بر اساس معیارهای تعریف شده، از نقدها و مقالات تمام صاحب نظران شهرستان با گرایشهای مختلف فکری و سیاسی استقبال می کند. انتشار این قبیل مطالب به معنای تأیید یا رد مضمون آن از سوی کازرون نما نیست
موفق باشید
کازرون نما
حمایت از هاشمی، روحانی و خاتمی با اصولگرایی جمع نمی شود.
درقسمتی از مقاله خود نامه سرگشاده ... را بی ادبی خوانده ایی .
آیا این درست است.کمی رعایت انصاف وادب در نوشتن لازم میباشد.
مردم کازرون درحماسه دوم خرداد 76 هم سهم بزرگی داشتند ولی خاتمی چکارکرد با مردم کازرون یا اگر به قبلتر نظربیفکنیم که کازرون در طول تاریخ دین خودرا به ایران وایرانی ادا نموده ولی همواره نادیده گرفته شده از طرف حکومتها ...
مگر کازرون جزءاولن ومهمترین شهرهای انقلابی نبوده مگر 1100شهید در طول جنگ نداده است؟ پس چرا به اندازه یه کوره ده هم برای دولتها در سی وپنچ سال گذشته مهم نبوده؟ چرا باید یکنفر اختیارتام وتمام کازرون رادر ید قدرت خودداشته باشدوبا اینکه سالهاست از کازرون رفته ولی هنوز قدرت نمایی میکند.نماینده برای شهر تعیین میکندفرماندار جابجا میکند وهزاران کار دیگر...
تا برخی از آقایان کوته فکر چه اصلاح طلب وچه اصولگرا درکازرون مینشمندکازرون پیشرفت نخواهدکردوهرروز بدترازدیروزش خواهدبود.
از کلمه احزاب سیاسی هم کمال تبسم خاطر را بردیم وکلا نشان دادیدکه خیلی باحال وآپ دیت هستید.
باسپاس یکی از مردم کازرون
مطلب جالب وبه جایی نوشته شده است.
در اینجا بایستی به چند نکته اشاره نمود:
متاسفانه طیف اصلاح طلب شهرستان کازرون با اصول اساسی وقواعد اصلاح طلبی بسیار فاصله گرفته اند گرچه شاید این ایراد از اساس بر طیفبه اصطلاح اصلاح طلب در همه کشور وارد باشد که در چند سال گذشته در نقش مقابل وحخاف تنها ظهور یاقته اند.
در انتخابات گذشته همانطور که اشاره نمودید افراد مدعی اصلاحات که البته به جز محدود افراد شاخص بسیاری از انان تنها به واسطه حمایت از یک کاندیدای خاص نمایندگی خود را از جنس اصلاح طلبام معرفی کرده اند ،تنها به سیاه نمایی وادعای دروغین پیشین خود اصرار ورزیده وعدم تایید هاشمی را نقطه منفی وتاریک نمایی نظام معرفی نمودن که سند این ادعا را میتوان در پیام نوروزی برخی آقایان در صفحات فیس بوکی آنان مشاهده نمود.
وجالب این جاست که این طیف حتی در انتخابات شورای شهر نیز به گزینه واتحدی دست پیدا نکردن وهمین اقایان با حواشی بسیار زیاد شاید گزینه دست چندمی خود را وارد شورا نمودن.
حال بماند که این طیف در چند روز قبل از انتخابات حضور عارف وروحانی را تنها بر اساس منفعت شخصی عنوان نمودند (شاهد این ماجرا ومطرح شدن این مساله موجود است در تاریخ 15/3/92 در حیاط مسجد ...)
از این موضوع که بگذریم باید به نکته اساس اشاره نمد که متاسفانه چرا وچه شده است که انتخاب مدیران اجرایی شهرستان کازرون همواره باید با مناقشه ومطرح شدن ان از سوی افرادی صورت گیرد که حتی هیچ گونه شناخت نسبت به فرد مورد نظر ندارند؟
اگر خوانندگان به پیشینه ذهنی خود رجوع کنند این طیف در حالی مساله بومی شدن را مطرح میکنند که در مواردی چون شهرداری ،فرمانداری خود انان با پرونده سازی واتهام زنی های فراوان باعث خدشه دار شدن مدیریت شهری کازرون گردیدند (زمان فرمانداری صالح پور )
به نظر میرسد که این طیف خاکستری با فراهم نمودن شرایط غبار الود وفرافکنانه نثل گذشته به دنبال منافع شخصی خود باشند وکما فی السابق هر گاه که فردی چشم وگوش بسته به سخنان انان گوش فرا داد حمایت واگر ایرادی بر انان وارد شد با وی دشمنی میکنند.
بله حضرات مدعی هر دوجناح ویا هرجناح دیگر بیندیشید وراه حل ارائه دهید.
از این انتخاب به فرهیختگان شهرستان کازرون تبریک می گویم. به تحصیلکردگان و لایقان شهرستان تبریک می گویم. به اصولگرایان معتدل و اعتدالگرایان طرفدار دولت تبریک می گویم. به اصلاح طلبان تبریک می گویم. به کسانی که با هزار امید به دولت رای دادند جهت تغییر شرایط تبریک می گویم.اعتدال ، اعتدال یعنی انتخاب نماینده عالی سیاسی دولت در شهرستان و کسی که اساسا به دولت منتخب رای نداده ، یعنی اهل اون شهرستان نباشد ، ما احترام به نظامیان وارد می دانیم آنها حافظ مملکت و دین ناموس ما هستند اما نه دراین گزینه ، این نظر خیلیا شونه و این یعنی اعتدال، اعتدال یعنی با نظر اکثریت مردم مخالفت کردن و از نفوذ خود ودیگران استفاده جهت به کرسی نشاندن گزینه خود، اعتدال یعنی ...
انشالله همانطور که در انتخابات ریاست جمهوری نه بزرگی به نماینده گفتیم در انتخابات مجلس هم نه دندان شکنی به نماینده حاضر بگوییم و با انتخاب فرد اصلح و شاخص در کازرون نقش خود در انتخاب نماینده ایفا کنیم. نماینده محترم با انتخاب خود از فرماندار خواستند به ما بفهمانند که درست است دوره دولت تدبیر و امید هست ولی با این وجود قدرت خود را در انتخاب فرماندار نشان دادند که انشاالله به یاری خدا این قدرت پوشالی دیری نخواهد پایید که به دست دیگری افتد.
مگه تواین شهر دکترای حقوق . علوم سیاسی قطع هست که میرین دنبال سرهنگ سپاه
تااین موتلفه هست تواین شهر همینه مردم کازرون اینا انقلاب هم مصادره کردند شهر هم مصادره کردند ارث باباشونه به نظرم.
راستی آقای گرامی قبل ازهر چیزی یک بسیجیه بسیج هم یعنی هر وقت و هرکجا لازم شد باید با دل جان وارد باشی حالا میخات پست مدیریتی باشه یا داخل جنگ...
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺻﻮﻟﮕﺮﺍﯾﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﺻﺪﻕ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
در انتخابات مجلس هم باداهنگ از دهقان حمايت كرد.
شاهینم نشسسه و سیلتو میکنه و ازتو میخنده!
مدتها پیش بنده در همین بخش نظرات خبر از زین کردن اسب آقای نماینده برای تصاحب مجدد کرسی مجلس دادم.
واقعیت این است که حفظ قدرت به هر طریقی نکته ای روشن و قابل انتظار استاز افراد دارای منصب وبه خصوص فردی که عطش آن را دارد.
ولی روی سخن کنونی من با آقایان داعیه دار واژه اصلاحات است.
افرادی که در انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی تنها با هیاهو وجننجال برانگیزی سعی در تخریب خدمات نظام داشتند.افرادی که از علم امام حسین وهیت امنای مسجد برای خودشان نام وشهرت کسب کردند وداد زدند .خداوکیلی با نگاهی به مشاهدات روزهای انتخابات در ان زمان چگونه میتوان دلسوزی همین افراد را برای این شهر باور کرد؟کسانی که تنها منافع شخصی خود را در نظر میگیرند در این زمان وبا استفاده از شکاف عمیق موجود میان قشر اکثریت سیاسی کازرون که همواره مدافع ولایت با دل وجان ونه از روی ریا وزبان بوده اند دوباره سعی در مظلوم نمایی دارند.
واژه اصلاحات را به ناف یکدیگر بسته اند و شاید تقصیری هم نداشته باشند چرا که الگوی رفتاری خود را تنها بر اساس خیمه شبازان خیابانی قرار داده اند که دستبند سبزی را نماد اصلاحات می دانند.
والبته در این میان از روی وجهه سیاسی برخی از محدود افراد قابل احترام ومتشخص خودی نیز عبور میکنند واصولا همین افراد عبور کردن از افراد در ذاتشان است چنانکه در همان زمان دوم خرداد نیز از پرچمدار خودبه راحتی عبور کردند.
در حالی داعیه بومی بودن ودلسوزی کازرون را به مانند لچکی به دور سر خود نموده اند وکبک وار سر به زیر برف دارندکه در زمان اتصاب افرا د بومی در شهرستان زبان وقلم به دور از انصاف خود را بدون کنترل ومحدودیت در تخریب افراد به کار بردند.
در انتخابات ریاست جمهوری همین افراد شهامت حتی یک بیانیه بله تنها یک بیانیه صادر کردن هم نداشتند.و جوان متولد62 بدون کوچکتربن حمایتی از سوی همین طیف به اصطلاح اکثریت در آن زمان ریاست ستاد روحانی را برعهده گرفت.
بله همین آقایان با طعنه ومسخره کردن افراد تنها بیست روز بعد از انتخابات مدعی صندلی میشوند سفره می اندازند وجشن میگیرند.گویی دروغ پروپاگاندایی خود نیز باورشان شده است.
حال داعیه چه دارید؟در ان زمان 8 ساله که به اصطلاح صندلی نمایندگی را برعهده داشتید چه کردید؟جز تحصن ووطن فروشی وخون به دل رهبری کردن در مجلس ششم چه دستاوردی را به جا گذاشتید؟
شهامتش را داشته باشید ودر زیر همین نظر دستاورد خود را بگویید.
واینک روی سخنم با طیف مقابل است.
دوستان به اصطلاح اصولگرای شهرستان پس از گذشت سالها با نگاهی به افق سیاسی کازرون متوجه میشوید که تند رویی ها وانحصار طلبی ها در برخی مواقع باعث شده کازرون نه تنها عقب بماند بلکه همیشه در بزنگاه های سیاسی واجتماعی متحمل ضرر شود.
با لج بازی وچشم بستن بر واقعیات پایه اعتماد بدنه مردم سست شده ومحکوم به حمایت چشم وگوش بسته از فرد خاص شود در حالی که دامنه اصولگرایی گسترده تر ووسیع تر از نگاه های فردی است.
به صرف مخالفت با فلان آقا وفلان جریان رو به سوی افرادی که در عمل به وعده هایشان ناتوان بوده اند نیاورید.
والله کازرون در تنازع بماند همه طیف ها ومردم ضرر میکنند.
دلسوزی خود را با نرمش نشان دهید وبا محدود گرایی وخط قرمز کشیدن بر طیف جوان شهرستان از بدنه مردم دور نشوید ودر یک کلام خود را ملاک حق وحقیقت و....ندانید.
که با این وضعیت موجود مالک اشتر فرماندار شود هم بیاید کاری از پیش نخواهد برد.
کاربران عزیز و همدرد متاسفم که این را می گویم ولی کامنت هایتان خاصیتی ندارد به جز تخلیه روحی شما والّا کارها همانطور که دستور است پیش برود پیش می رود. نه آمدن دیروز محمدی را توانستید کاری بکنید و نه آمدن امروز گرامی را که زمان و دلیلش بی شباهت به آن آمدن نیست.
غروب دوشنبه بیستم خرداد ماه، مرقومه ای از جناب آقای سید محمد خاتمی دریافت نمودم. ایشان طی این نامه در مقام رهبری اصلاحات، ادامه حضورم را در صحنه انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری به مصلحت ندانسته اند. باكناره گيري دكترعارف ازصحنه انتخابات وبه صحنه امدن مثلث خاتمي هاشمي خميني دكترروحاني پيروزانتخابات كشورشد.همه ميدانندراي چهره هاي شاخص اصول گرايي دركازرون به سبدولايتي جليلي قاليباف رفته است.نماينده شهرستان كازرون ازپيشتازان حمايت ازولايتي دركشوربود.موتلفه چنددسته شدواثرگذاران ان دركازرون به ولايتي راي دادن.فرشته حكمت جليلي راانتخاب كرد.تواني بلياني كه بي ارتباط باموتلفه نيست ستادانتخاباتي قاليباف رادركازرون دردست داشته.
بااينكه اصول گرايان درشهرستان كازرون باتمام قواهركدام به سمت ستادهايي ازاصول گرايان رفتنداصلاح طلبان كه منزوي شده بودندسكوت پيشه كردندوازانزوابيرون نيامدندبه جزگروه اندكي ازانها.
اصلاح طلبان بااينكه منزوي بودنداماهرعقل سليمي ميداندكه اراانان به سبدروحاني رفته وشايداندكي نيزبه سبدقاليباف
مثلث هاشمي خاتمي وخميني دركشورنقش مهمي درپيروزي روحاني داشته اندواينهادركدام طيف قراردارند؟اياشايسته هست دركازرون طيفي فرماندارراانتخاب كندكه هيچ نقشي درپيروزي روحاني نداشته اند؟ايااين عادلانه است؟اگرهم انهاميخواهندتاثيرگزارباشنداياشايسته است اصلاح طلبان راناديده بگيرند؟اصلاح طلبان كازرون وحتي گروهي ازاصول گرايان ازانتخاب اين فرماندارناراضيندوباانهاهيچ مشورتي جهت تعيين فرماندارنشده چگونه ميخواهندانهادراينده باانهاتعامل كنند؟ايااين اعتدال است؟
مردم میدونن.
دست خدا بالاترین دستهاست
اندکی صبر سحر نزدیک است...