سید عباس کاظمینی: اين متن خلاصه ای از زندگی نامه عالم بزرگوار زنده یاد عبدالله بحرانی (مرآت الشعرا ) که توسط زنده یاد مظفر ادیبی[1] در سال 1352 شمسی بنا به درخواست زنده یاد امان اله خان امیرعضدی مدیریت وقت دبیرستان بزرگ مجرد به رشته تحریر در آمده بود . توسط استاد بزرگوار جناب آقای جمشید امیرعضدی اختصاصا برای درج در وبلاگ فرهنگ کازرون در اختیار من قرار داده اند . ضمن تشکر از استاد بزرگوار جناب آقای امیرعضدی، بدینوسیله از تمامی کسانی که اطلاعاتی دارند که می توانند این مطلب را کامل کنند درخواست دارم در صورت تمایل مطلب را جهت کامل شدن این زندگی نامه برای من ارسال فرمایند.
***
عمده افضلاء مرحوم عبدالله بحرانی متخلص به (مرآت) فرزند حجته الاسلام مرحوم شیخ محمد حسین مجتهد کازرونی در سال 1313 قمری مطابق 1273 شمسی در کازرون دیده بجهان گشود تحصیلاتش ابتداء در نزد پدر گرامی و عم بزرگوارش حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ ابوتراب بود پس از آن بشیراز رفته و در مدرسه منصوریه زیر نظر علماء اعلام حضرت آیت الله سید علی مجتهدکازرونی و حجت الاسلام حاج شیخ یوسف حدائق کسب معلومات نموده و در زمره طلاب علوم دینی در آمد و پس از تکمیل معلومات در رشته های فقه و اصول و فلسفه و حکمت همدوش برادر ولاگهر خود حضرت حجت الاسلام بهجت العلماء بتوسعه و ترویج دین مبین اسلام که وظیفه شخصی و خانوادگی خود میدانست همت گماشت این فاضل گرامی که در علوم فارسی و عربی تبحر کامل داشت نیز شاعری توانا و نویسنده ای چیره دست بود که می توانست معضلات علمی مردم را بآسانی تجزیه و تحلیل نماید در سال 1300شمسی تصمیم گرفت که بتعلیم و تربیت فرزندان این شهرستان که وظیفه دینی و وجدانی خود میدانست ، بپردازد بنابراین در سلک معلمی در آمد و پس از چند سال تدریس در دبستان با پیدایش اولین دبیرستان در کازرون از ایشان تقاضا شد که دروس عربی و تعلیمات دینی دبیرستان را عهده دار گردد . نامبرده با علاقه وافری که بتدریس داشت بنحو شایسته بکار خود ادامه داد . دانشمند عالیقدر که در خانواده علم و دانش پرورش یافته بود گذشته از کار تدریس برای مردم این شهر شمعی فروزان بود و افراد زیادی از خرمن معلومات وسیع وی خوشه ها چیده و از دریای علم و دانش او بهرمند گردیده اند وی زاهدی بود وارسته ، ادیبی سخنور ، درویش مسلک ، بسیار متواضع، فوق العاده مهربان که امکان نداشت هر کس در اولین برخورد شیفته اخلاق او نگردد و شاید هم می توانم به جرائت بگویم که در مادام العمر کسی از وی نرنجیده و مردم برای استفاضه از وجود ایشان و رفع اشکال خود بمنزلش میرفتند و همیشه در خانه اش بر روی همه باز بود و جویندگان دانش را با کمال میل می پذیرفت و مسائل مهم علمی و دینی را تجزیه و تحلیل میکرد و هیچکس بدون کسب فیض از محضرش خارج نمیشد چون تسلط کامل بر نوشتن خط نسخ داشت که بحق بسیار زیبا می نوشت و نمونه خط وی در پرونده های کنونی اداره آموزش و پرورش موجود است بنا به خواست رئیس فرهنگ وقت از ایشان تقاضا شد که در اداره متبوع خود کار نویسندگی را متقبل شود او با میل و رغبت قبول کرد و در آن زمان که هنوز ماشین تحریر در کازرون وجود نداشت کلیه نامه ها بوجه احسن با دقّت تمام و با دست کُُپیه بنمود.
در نوشتن بسیار سریع و دستی توانا داشت و نیر نوشته هایش کاملاً تمیز و بدون اشتباه بود و در قسمت شعر و شاعری در سرودن اشعار فارسی و عربی ید طولایی داشت مجموعه اشعارش در کتابی بنام جرعه السلسبیل خود جمع آوری نموده ولی تاکنون بچاپ نرسیده در مواقع فراغت محضوصاً تمام عصر ها عادت داشت پیاده روی کند هر روز در حدود 5-6 کیلومتر پیاده روی میکرد دوستان علاقمندش بیشتر اوقات با او همقدم می شدند و ایشان در راه برایشان اشعاریکه سروده بود زمزمه میکرد . بعضی اوقات روزهای تعطیل و جمعه بنا بدرخواست رفقایش روز را در یکی از باغهای کازرون بسر میبردند و با سخنان شیرین و بیان دلنشین خود اطرافیان را سرگرم می نمود وی با ایمان کاملی که بکارش داشت اغلب روزها در اداره و محل کارش نهار را صرف می نمود . استاد بحرانی در یکی از ساعات درس سال 1338 شمسی در حین تدریس تعلیمات دینی و تفسیر قرآن مجید در دبیرستان بهبهانی شمع وجودش که چهل سال روشنی بخش محافل علمی و ادبی بود ناگهان بخاموشی گرائید و قلوب عموم مردم کازرون و شاگردان وفادارش برای ابد داغدار ساخت .
آری مرحوم مرآت ضمن تدریس دیده از جهان فرو بست ولی یادش ، محبت و صفایش ، تواضع و بزرگواریش علم و دانش ، و فضیلتش و اشعار دلنشین و شیوای او برای همیشه در دل دوستداران بی شمارش باقی خواهد ماند ..
اداره آموزش و پرورش کازرون بپاس خدمات نامبرده دبستانی بنام (مرآت ) بیادبود ایشان نامگذاری نموده . از آن مرحوم یک پسر و دو دختر که همگی دارای تحصیلات می باشند به يادگار مانده است.
شد کدر مرآت فضل و دانش ازفقدان اوی
[1]. خواهرزاده مرحوم عبدالله بحراني