در هفته هاي اخير ذيل مطلب ديدار تعدادي از هنرمندان با امام جمعه محترم كازرون، و درپي پيشنهاد يكي از مخاطبان در خصوص برگزاري همايش مرحوم محمدابراهيم شجاع نظام از همرزمان ناصرديوان كازروني در مبارزات نهضت جنوب، بحثهاي متعددي بين تعدادي از اعضاي خانواده مرحوم شجاع نظام و يكي – دو نفر بر سر سوابق مبارزاتي ايشان و برادرانش و خصوصيات روحي و اخلاقي ايشان در گرفت كه نهايتا چيز مستند و مستدلي از آن حاصل نشد جز حجمي از اتهام افكني طرفين به يكديگر و برخي حرفها كه به خانوادهها نسبت داده شد.
اما آنچه كه نگارنده در مورد مرحوم شجاع نظام از منابعي كه در دسترس داشت استخراج نمود شامل موارد زير است:
"محمد ابراهيم،فراش باشي ناصرديوان، و يكي از فرماندهان نيروهاي كازروني بود. او در محلة مصلي زندگي ميكرد و از سران بزرگ اين محل بود. وي در بيشتر جنگها در خدمت ناصرديوان بود و حتي در برخي از جنگها نيز در صورت عدم حضور ناصرديوان، فرماندهي را بر عهده ميگرفت و ضربات سنگيني به قواي اجانب وارد ميآورد. مهمترين اقدام او عليه اجانب، محاصرة پاسگاه انگليسي خانزنيان و كشته شدن دو فرمانده انگليسيها در اين پاسگاه بود. اين امر موجب انزجار بيش از پيش انگليسيها نسبت به او شد. او در پايان جنبش جنوب توسط انگليسيها چندي زنداني شد. محمد ابراهيم بعدها ملقب به شجاع نظام شد." [1]
نامه حاج مصطفي الحسيني الكاشاني به وزارت داخله در سال 1332 ق راجع به تظلم خواهي جمعي از رجال كازرون به خاطر غارت اموالشان كه در اين سند آمده "... مستدعي است حكم مؤكدي به ايالت فارس صادر و ترجمه شود كه سعي و اهتمام در احقاق حق مظلومين بفرماييد و از جملة مظلومين، اشخاص مفصلة ذيل هستند كه مكرر تظلم كردهاند: جنابان حاج محمدرضا و حاج محمد و آقا محمدابراهيم – زيد توفيقهم – بعد از تحقيق كه چه اموالي از آنجا برده شده، قرار استرداد آن داده شود و اين اشخاص از بستگان جناب مستطاب، شريعت مدار، ثقه الاسلام، آقا شيخ محمدحسين كازروني – سلم الله اليه – كه ساكن نجف هستند ميباشند."[2]
نامه خواجه باشي و محمدابراهيم به ناصرديوان، 4 شعبان 1336 ق
"موازي چهار صندوق فشنگ يك تيرة دست نخورده از معرفت حضرت مستطاب اجل اكرم آقاي ناصرديوان – مدظله العالي – واصل و عايد اقلّان چاكران مشهدي محمد ابراهيم[فراش باشي] و خواجه باشي گرديد كه انشاالله به مصرف جهاد في سبيل الله برسانيم و هرگاه به مصرف دعوا نرسيد، عينا فشنگ مزبور را آورده، تسليم حضرت معظم اليه نماييم."[3]
نامه شخصي به نام حسين به ناصرديوان در 6 شعبان 1336ق
"... الآن كه اين شرح را عرض مينمايم، سوارهايي كه حضور مباركشان فرستادهايم، مراجعت كردهاند. كمال مرحمت و همراهي را در مورد جنگ با انگليسها فرموده و از تمام افراد ملت فارس ترغيب و تحريض فرمودهاند … هم به جنابعالي مقرر فرموده، توسط آقاي [محمدابراهيم] فراش ياشي ارسال داشتم …"[4].
نامه فرمانفرما(حكمران فارس) به ناصرديوان، 15 ربيع الاول 1337 ق
" … ما تكليفمان اين بود كه اين آخرين دست خط را به شما مرقوم داريم. به وسايل تجار هم پيغام دادهايم. تكليف آخرين تو اين است خودت و غضنفرالسلطنه[برازجاني] كه مهمان تو شد و محمدابراهيم[فراش باشي] به كلي از خاك فارس برويد … "[5]. اين نامه در كتاب جنبش ضد استعماري جنوب و آزاديخواهان كازرون هم آمده است.[6]
نامه فرمانفرما به ناصرديوان، ربيع الاول 1337 ق
بر طبق گفته برخي از دوستان در خلال نظرات ذيل مطلب فوق در سايت، ظاهرا در كتاب فارس و جنگ بين الملل نيز در مورد اين شخصيت مطالبي آمده كه البته اين كتاب در دسترس نگارنده نبود، اما باتوجه به اينكه كتاب مذكور جزو منابع كتاب "ناصرديوان كازروني به روايت اسناد" ميباشد، احتمالا بيشتر از آنچه گفته شد در آن كتاب نيامده است.
بخشي از مناقشه اما به بعد از دوران نهضت جنوب برميگردد كه متاسفانه با فقر منابع در اين زمينه روبرو هستيم و تقريبا تمام آنچه امروز باقي مانده، خاطرات افرادي است كه سينه به سينه از پدر يا پدران خود شنيدهاند. تنها موردي كه در منابع در اختيار نگارنده يافت شد، به كتيبه منظوم بازسازي مسجد حاج رضا در محله مصلي برميگردد كه تقريبا مربوط به 30 سال پس از جنگهاي كازرون است. در كتاب مساجد كازرون در باب معرفي مسجد حاج رضا واقع در محله مصلي در ميدان حاج رضا مشهور به بازارچه آمده است:
"در سال 1366 ق شبستان مسجد كه رو به ويراني ميرفت، با تلاش محمدابراهيم شجاعنظام تعمير شد. متن كتيبه مسجد كه قطعهاي منظوم در ده بيت از مرحوم عبدالله بحراني متخلص به مرآت است چنين است:
بسم الله الرحمن الرحيم
پس از ستايش يكتا مهيمن علام
زبعد نعمت پيمبر و آله الاعلام/
به عصر شاه محمدرضا پناه عجم
خديو پهلوي آن شاه داريوش مقام/
به مقتدايي عبدالرحيم حاجي شيخ
محيط فقه و كمالات حجه الاسلام/
خرابه مسجد حاجي رضا شد از بنياد
چنانچه صحن شبستان نداشت هيچ دوام/
كسي نبود به تعمير آن قيام كند
به جز يگانه غيور وطن شجاع نظام/
خجسته اختر برج جلال و مجد و وقار
يگانه گوهر درج كمال و خشم انام/
مهين ستوده خصايل محمدابراهيم
كه هست ابر كرم در ره خواص و عوام/
خلاصه همچو سميّـش خليل بهر خدا
به ظرف هفته بنا كرد مسجدي به تمام/
كنون كه از پي تاريخ آن به سال قمر
ز روح قدس مدد خواستم در اين ايام/
سروش گفت كه مرآت بهر اين تاريخ
«يكي به جمع بيفزا بگو شجاع نظام»/
1366 ق
كلمة شجاع نظام به حساب ابجد، برابر 1365 ق ميشود كه با اضافه كردن عدد يك؛ سال 1366 به دست ميآيد كه تاريخ تعمير مسجد است. اين كتيبه هم اكنون در صحن مسجد موجود است[8].
بنابراين آنچه بنده در خلال اين پژوهش به آن رسيدم فقر منابع مكتوب و مستندات ميباشد كه لازم نيست مدارك خاصي هم باشد. به عنوان مثال از همين متن ابيات كتيبه نوسازي مسجد كه تقريبا مربوط به 30 سال پس از جنگهاي نهضت جنوب است، و باتوجه به صداقت و روحياتي كه از مرحوم عبدالله بحراني سراغ داريم، بسياري از خصايص و صفات جناب شجاع نظام را ميشود استخراج كرد.
به اعتقاد بنده برگزاري يك همايش موفق و مطلوب و در شأن يك مبارز، تنها با پربار بودن ابعاد علمي و استنادي آن ميسر ميگردد. همانند همايش ناصرديوان كه دو سخنران علمي (مرحوم دكتر جمشيد صداقت كيش و استاد ارجمند جناب موسي مطهري زاده نويسنده دو كتاب مورد اشاره) داشت و مرحوم دكتر صداقت كيش اسناد مكتوب بسياري را در اين همايش ارائه نمود و اينها وزن علمي همايش را تعيين ميكنند و نه چند سخنراني فرمايشي ساده.
حال به نظر ميرسد نقطه شروع و پيش درآمد يك همايش، ارائه چند مقاله و يادداشت علمي و مستند و جمع آوري اسناد، عكس، نوشتهها، خاطرات و مكتوبات مرتبط با شخصيت ايشان است كه دوستداران و خانواده و نزديكان ايشان ميتوانند به جاي بحث و مجادله و دعواي بي حاصل در ذيل يك مطلب، به جمع آوري مستندات ذكر شده در بالا پرداخته و منتشر نمايند. همچنين كساني كه ادعاي مخالف دارند. تا نهايتا با جمع بندي آنها زمينه برگزاري همايش فراهم گردد.
سايت كازرون نما در همين جا كاملا بيطرفانه آمادگي خود را جهت انتشار مطالب علمي و مستند و مستدل (چه موافق و چه مخالف) در خصوص اين شخصيت مبارز در صفحات اصلي سايت اعلام ميدارد.
[1]. مطهريزاده، موسي. كتاب ناصرديوان كازروني به روايت اسناد. نشر كازرونيه. چاپ اول. تهران 1383. ص195
[2]. همان. ص 117. سند شماره 20
[3]. همان. ص 147. سند شماره 63
[4]. همان. ص 149. سند شماره 66
[5]. همان. ص 167. سند شماره 93
[6]. مطهريزاده، موسي. كتاب جنبش ضد استعماري جنوب و آزاديخواهان كازرون. نشر قو. چاپاول. تهران 1378. ص 190
[7]. كتاب ناصرديوان كازروني به روايت اسناد. ص 168. سند شماره 94
به نظر من محله اي كه بزرگش ... باشه اصلا نبايد اشمش رو آورد.
سرگذشت شجاع نظام هم اواخر عمرش مشخص بوده كه به چه روزي افتاده. بي خود نميخواد براي خودتون كلاس بذاريد
من بارها از پدرم و بقيه قديميا شنيدم
من بارها از پدرم و بقيه قديميا شنيدم
اگر بوده که هیچ ولی اگه نبود چطور درکازرون به قدرت رسیدن این همه زمین ملک از کجا آوردند.
نتیجه که من گرفتم هردو انها مثل هم بودن هیچ فرقی بین ناصر دیوان و شجاع نظام وجود نداشته هیچ کاخی بدون ....................ساخته نمی شود
Vali barha ino shenidam.feker mikonam az ghadimashon soal konid behtar bedonan.
یا حق
این سید بزرگوار فرموده اند: هر انسانی ممکنه در جوانبش اشتباهاتی مرتکب شود.هم از اشتباهات مرحوم شجاع نظام گفته..هم از شجاعت ودلیری این بزرگوار درجنگ ..
لقب شجاع نظام که به این مرحوم دادن خیلی بزرگتر از آن است که کسی بتونه خرابش کنه.
مرحوم حاج سید محمد باقر حجازی.از بزرگانه بازارچه ومسجد حاج رضا فرموده اند: هر انسانی ممکنه درجوانی اشتباهاتی کرده باشه...این سید بزرگوار. مرحوم شجاع نظام را شخصی شجاع ودلیر وجان فدا توصیف کرده.ولقب شجاع نظام راشایسته این بزرگوار توصیف کرده.
فامیلی این ممدلی کوشککها هم شجاعی هست.همزمان دردوره شجاع نظام این لقب رو به اینا دادن..این طایفه هیچ ربطی به شجاع نظام نداره..وجدا از طایفه شجاع نظام میباشند..
درمورد جنگ نهضت وانگلیس هم اسمی از مرحوم برادران معین وتفنگچینهای این برادران نیست.حاج حسن معین بزرگترین تاجر کازرون وصاحب چند قلعه دفاعی اطراف کازرون بوده.قلعه حاج معین در امرآباد وآثار تفنگچینها ی این دلاور مرد کازرونی هنوزپا برجاس.