با تقدیر و سپاس از همه عزیزانی که از روی خیرخواهی و تعصب نسبت به زادگاه و وطن عزیزشان و با توقع مشارکت، همفکری در امور مربوط به شهرستان شهیدپرورشان کازرون، بی­تفاوت نبوده، و در خصوص تعیین عنوان روز کازرون، که مزین به نام شهدای والامقام بوده و خواهد بود، به اظهارنظر، و ارائه پیشنهاد و نقد پرداخته­اند.

این فضای نقد و پیشنهاد، البته در چارچوب منطق و با ادبیاتی متین و فاخر، بطوری که حرمت همدیگر رعایت، و حق مطلب هم ادا گردد؛ بسیار دلپذیر و گفتمانی سازنده خواهد بود.

ان شاءا... که پیشرفت، ترقی، تعالی در زمینه­های مادی و معنوی و آبادی و عمران کشور، استان، شهرستان، شهرها و روستاهای­مان، نقاط اشتراک­مان باشد؛ و ورای اختلاف سلایق­مان در زمینه­های مسائل سیاسی، اجتماعی، هر کس با قدم، قلم و زبان در رابطه با نقاط مشترک پیش گفته، طرحی، پیشنهادی و یا انتقادی دارد و مخلصانه ارائه نماید، مورد استقبال و حمایت قرار گیرد و اگر رقابتی هم هست، که بد نیست، واقعاً فقط رقابت باشد، به بیانی دیگر، بیاییم حداقل حول محور مصالح و منافع شهر و شهرستان­مان متحد باشیم. حول محور عقاید و سلایق که جای خود دارد و نقاط مشترک در این موارد هم که کم نداریم.

در خصوص تعیین روزی به نام کازرون، باید به چند نکته اشاره کنم:

به اقتباس از اصفهانی­ها، اصفهان شهرستانی با آن سوابق مدنیت، فرهنگ، هنر، تدین و انقلابی و مذهبی و داشتن آن همه جاذبه­های گردشگری، در عین حال روزی را که در دفاع مقدس بیشترین شهید داشته­اند، روز اصفهان نامیدند؛ حال در این فضا ممکن است به نظر مسئول محترم و زیربطی یا مرئوس خدمتگزاری برسد که خوب است کازرون هم با داشتن سوابق مدنیت، فرهنگ، دیانت و انقلابیگری و بیگانه­ستیزی و جاذبه­های گردشگری ،که در دفاع مقدس هم اگر نسبت به شهرستان­های مشابه جلوتر نباشد، عقب­تر هم نبوده است و حضور دلاورمردان و رزمندگان کازرون در گردان­هایی از لشکرهای المهدی و فجر، مهندسی رزمی الهادی، توپخانه یونس، تیپ امام حسن(ع) و جهادسازندگی و راه­اندازی و حضور در تیپ فاطمه­زهرا(س) و تیپ ذوالفقار، بیانگر شایستگی کازرون و کازرونی­هاست که روز کازرون به نام شهدا مزین و مبارک گردد که همه خوبی­ها و زیبایی­ها در آن مستتر است و روز چهارم دی ماه، روز عملیات کربلای چهار که دلاورمردان کازرونی در دو محور ایذایی شلمچه و اروند(آبادان)، در گردان­های فجر، حضرت زینب(س) و امام رضا(ع)، خط­شکن بوده­اند و با نیروی ایمان و شجاعت کم­نظیر از موانع طبیعی و مهندسی صعب­العبور گذشته و دژ و خط محکم و مطمئن دشمن را شکستند و مقدمه و زمینه و راهکار عملیات بعدی، یعنی کربلای پنج را فراهم آوردند و تلفاتی بر دشمن وارد کردند. در این روز حدود 78 شهید هم تقدیم آستان اسلام نمودند.یکی از آن روزهای با مسمی است.

آن طور که شنیده شده، این پیشنهاد از طرف سپاه ناحیه کازرون و فرمانده محترم آن در جلسه شورای فرهنگ عمومی و شورای عالی بسیج که همه از فرهیختگان هستند مطرح شده، و پس از شور در این جلسات به تصویب رسیده است، و مراسم بزرگداشت باشکوهی هم به همین مناسبت و پاسداشت 1100شهید کازرونی، برگزار شده که در نوع خود، به قول خود منتقدین محترم، کم­نظیر بوده است. به حق باید گفت دست­شان درد نکند و خدا به دست­اندرکاران خیر دهد.

اما حرف این حقیر جامانده، بل وامانده از کاروان آن عزیزان سبقت گرفته و به لقاءا... رسیده، این است که:

اولاً توقع نظرخواهی بیشتر از اقشار مختلف، خاصه فرهنگیان، دانشگاهیان، رزمندگان، جانبازان گرامی، توقع بجا و حقی است و هر چه گستره­ی نظرخواهی بیشتر، نتیجه بهتر و همه­جانبه­تر، البته این هم باید توجه داشت که همیشه و در همه موارد هم نظرخواهی به طور گسترده شاید میسور نباشد.

ثانیاً، پیام امام جمعه محترم و رئیس شورای فرهنگ عمومی شاید دال بر بلااشکال بودن این کار فرهنگی از نظر ایشان باشد.

ثالثاً، عملیات­های انجام شده با طرح­های آفندی، پدافندی، تک و پاتک، ایذایی و اصلی و محدود و گسترده، همه و همه مثل یک حلقه به هم پیوسته، مرتبط، مقدمه، راهکاریابی و تاثرگذار برای عملیات بعد و با استفاده از دست­مایه­های عملیات­های قبلی می­باشد و هر کدام به طور مجزا هم، قابل تفسیر و تحلیل است که در دانشگاه­ها و دوره­های عالی فرماندهی و ستادی، ریز و درشت آن مورد تحلیل و نقطه قوت­ها و ضعف­ها مورد بررسی قرار می­گیرد.

ثالثا در بعضی از نقدها و پیشنهادها واژه­ها و جمله­هائی بکار رفته که در اینجا نادرست و دون شان است، گرچه نویسندگان آن از روی خیرخواهی نوشته­اند ولی تذکر آن لازم است، مثل شکست، روز نامیمون، تلفات، افتخاری برای رزمندگان نبود. شکست ما و پیروزی دشمن و...؛ زیرا در همین عملیات محور آسیب پذیری دشمن شناخته شد و راه­کار مراحل بعدی یعنی کربلای پنج درهمین جا بدست آمد

و کربلای 5 در همان محور ایذایی شلمچه آغاز شد و از نظر بعضی صاحب­نظران نظامی، عملیات­های چهار و پنج با فاصله کمی که بین آن­ها بوده، یکی تلقی می­شود و بعد از آن هم دشمن همچنان مورد حمله رزمندگان اسلام بوده است.

لازم به ذکر است که اگر عملیات را شکست خورده بدانیم؛ که مهم­ترین عامل آن، گرفتن اطلاعات از تحرکات ما توسط رادارهای آمریکایی بودکه در اختیار عراق قرارگرفت؛ پس می­بینیم که رزمندگانی که به تکلیف عمل کردند و در این راه بزرگ و سخت، سرافرازانه بدون ذره­ای ترس و وابستگی دنیایی، در اوج شجاعت و شهامت، عاشقانه به سوی خدا پرواز کردند و یا فرماندهان و طراحان که شبانه­روز تلاش کردند تا به تکلیف خود عمل کنند و با همه دقت برای پیروزی کار کردند و نتیجه را به خدا واگذاردند، این­ها شکست نداشتند و سرانجام هم دیدیم که پیروزی با امام و مردم عزیز ما بود.

همچنین باید بدانیم که کربلای چهار همچون عاشورا، روز درس و عبرت و روز تجدید خاطرات حماسه­سازی­ها و ایثارگری­های آن دلاورمردان است؛ نه روز نامیمون، روز افتخار و مباهات به آن مردان بزرگی است که در این آزمایش سخت پیروز شدند و سرافراز گردیدند، تلف نشدند زیرا که حیات و زندگی را از دست ندادند، بلکه حیات و زندگی جاوید را بدست آوردند، زنده هستند و نزد خدا روزی می­خورند. و اینکه گفته شده در این عملیات هزاران نفر از بهترین جوانان این مملکت در کمتر از هشت ساعت به شهادت رسیدند. این هم نادرست و اغراق­آمیز است. ان­شاءا... که هنگام نقدکردن دقت لازم را بنمائیم و این تذکر برادرانه هم جای نگرانی نباشد. گمان می­کنم از طریق سپاه و شورای فرهنگ عمومی هم راه بحث و گفتگو در این رابطه باز، و بن­بستی نباشد.