توی این شهر قشنگ و زیر این آسمان صاف، پشت این
قله ی قاف، زیر این کوه بناف یک اتفاق هایی رخ می ده که گفتن و پرداختن به اون
خالی از لطف نیست و شاید ذکر مواردی از اون رخ دادها و عادت ها و رفتارها و کج
سلیقه ای ها و من درآری ها و بد هنجارها و تعجب آوری ها آموزنده هم باشه، حداقل
برای بنده!
ما پشت کوه قافی ها،
ببخشید ما خواهان تونل بنافی ها، ببخشید ما سر در گم کلافی ها، ببخشید ما کازرونی
ها در صنعت همایش و مراسم تودیع و معارفه و برگزاری جلسات و یادواره گذاشتن و
سخنرانی ها و منعقد کردن مجالس ترحیم و شادباش و ... گوی سبقت از جهانیان ربوده
ایم، فقط معلوم نیست که چه کارش کردیم؟ یعنی همون گوی سبقت این صنعتی که خدمت تون
عرض کردم، پیدا نیست که کجا رفته؟!
توی این شهرستان،
این مدیر میاد، اون مسؤول خداحافظی می کنه، این سرپرست میاد، اون سرپرست میز را
تحویلش می ده، و خیلی از این رفت و آمدها! و درضمن خیلی اوقات هم یکی میاد و کنگر
می خوره و لنگر میندازه و تا عمر باقیست دیگه نمی ره؛ صلوات لطفاً ختم کنید!
من کاری به این کارا
ندارم چون اصلا به من مربوط نیست که چه کسی میاد و از کجا میاد و چه قدر می مونه
چرا میاد و چه کسی میاردش و چه کسی قدرت برداشتنش را داره و توی این عزل و نصب ها
اصلاً دخالت نمی کنم چون کاره ای نیستم چون به من ربطی نداره چون صلاح شهرستان خویش
خسروان دانند! و وظیفه ی من فقط نوشتن و تذکر دادنه و دخالت در این کارها با اجازه
ی بزرگتر ها، بعله! کار صحیحی نیست!
من بحثم چیز دیگه ای
هست و قبل از وارد شدن به موضوع مورد نظر به همین جد آ سید عطا قسم می خورم که اگه
این چیزی که می خوام بگم دروغ باشه همین الآن نصف بشم، یا همین الآن از این شهر
بیرونم کنن و بفرستنم شیراز و اون اینه که اگه در بین این مطلب از قشر خاص یا
اقشار خاص که عمدتاً خاص هستند نامی بردم یا اشاره ای نمودم نه با کسی بد هستم نه
می خوام کسی را تخریب کنم نه خدای نکرده قصد مزاح دارم و درسته که زبان سرخ سرسبز
هستم اما نه سرم درد می کنه! و نه بیکارم چون خیلی خیلی هم سر کارم! و نه اصلاً
وقت اضافه دارم! یعنی شما هر جای دنیا که زندگی کنین ممکنه بی کار باشین یا وقت
اضافه داشته باشین اما توی شهرستان ما یک آدم بی کار را 3 هزار میلیارد تومن هم
بخرید پیدا نمی شه و الحمدا... همه به نوعی سرکار تشریف دارن، تازه اونایی هم که
بی کار هستن یه نوع کار دارن که همون بیکاریه!
ما توی این شهرستان
بر اساس این که دایم و به دلایل خاص؛ این خاص بودن مرا کشته! مشغول گرفتن همایش و
برگزار کردن بزرگداشت و گذاستن تودیع و معارفه و مراسم های مختلف هستیم لذا نیاز
مبرمی هم به مجری داریم آن هم مجریان توانمند و قابل و متبحر و کاربلد و با تجربه
و خاص مناسبت های خاص؛ که الحمدا... کم هم نداریم، و خالی از شوخی باید اعلام کنم
که این دوستان عزیز هنرمند کارشان را به نحو احسن انجام می دن و در مناسبت های
مختلف اعیاد و سوگواری و مراسم های گوناگون کشوری و لشکری و هنری و اجتماعی و
ورزشی و غیره به تناوب پشت میکروفن می رن و حضار و صاحبان مجالس را به فیض می
رسونن و با هنر خاص خودشون لحظاتی را برای ما می آفرینن که می تونه خاطره ساز باشه
و برنامه هایی که قبلاً نام بردم را به سمت و سویی مناسب و قابل قبول هدایت می کنن
و برنامه را به اتمام می رسونن!
اما و اما و اما در
بیشتر این مراسم ها بعضی از این مجریان محترم که خدمت شون ارادت دارم و با همگی
اونا دوست هستم رنگ و لعاب یا پیاز و روغن زیادی به برنامه می زنن به حدی که خوردن
و هضم اون سخت میشه!
گاهی اوقات مراسم
بزرگداشت یا تجلیل از یه شخص خاص یا یک هنرمنده که مجری محترم اگه هر چیز خوبی از
این هنرمند میگه چندان اشکالی نداره که مثلاً بگه استاد هنر و فرهیخته گرامی و
نقاش بزرگ و بی بدیل و هنرمند پرتوان و ارزشمند و چیره دست و گران قدر که تماماً
خوب و به جا قابل ارزش است،
اما در مراسم های
دیگه مثلا تودیع یک مسؤول و معارفه ی مسؤول دیگه مجری محترم باید سعی کنه که از
الفاظ و القاب اضافی و پیشوند و پسوند های زیادی اونم برای یه سخنران برنامه یا
یکی از مدعوین خود داری کنه، منظورم این نیست که به اشخاص یا مقام های حاضر در
مراسم خدای نکرده بی احترامی بشه که بنده طرفدار برخورد مؤدبانه و رعایت ادب و
احترام به همه خصوصاً مسؤولان و خادمان این مردم و مملکت هستم چون احترام و تقدیر
از مسؤولان این نظام اسلامی یعنی بزرگداشت و احترام به مردم و ملت، اما وقتی یک
مجری محترم در بین مراسم مذکور مثلاً می خواد از یه مسؤول عالی رتبه ی شهرستان
دعوت کنه که روی سن بیاد نیازی نیست که بگه آقای حاج نام و نام خانوادگی ذکر سمت و
مؤمن و ولایتمدار و مردمی و یادگار هشت سال دفاع مقدس و دلسوز شهرستان کازرون!
چه لازم که این همه
القاب جلو یا پشت اسم یک مسؤول گذاشته بشه؟ من خبر دارم که حتی امام جمعه ی محترم
هم خیلی راغب نیستن که ایشون را با الفاظ و القاب خاص صدا بزنن و خودشون فرمودن که
عادت ندارن خیلی از کسی تعریف کنن هم چنان که دلم نمی خواد از خودم خیلی تعریف کنن
ضمن این که این بزرگوار فرمودن حتی از مورد انتقاد قرار گرفتن هم بدشون نمی یاد،
از سخنان ایشون در مراسم تودیع رئیس دادگستری و دادستان شهرستان کازرون 16/ 02/94
دانشگاه آزاد واحد کازرون!
با عرض شرمندگی باید
خدمت تون و خدمت شون عرض کنم که این نوع القاب گذاشتن در پیش و پس اسامی برخی از
مسؤولان و مقامات و خادم های مردم و سربازان نظام یک مقدار از صمیمیت و روابط گرم
بین مردم و مسؤولان را کم می کنه و یک فضای خشک و مقرراتی بوجود میاد که بعضی از
مردم فکر می کنن بین خودشون با منتخبین یا مسؤولان شون فاصله افتاده؛ پس نیازی
نیست که در این گونه مراسم ها اسامی این اشخاص و این مقام های مسؤول و محترم را با
این گونه اسامی دهن پر کن خطاب کنیم و چه بهتر و راحت تر که مجری محترم بگه در
خدمت آقای ... محترم هستیم، یا بگه از... عزیز تقاضا می کنم که تشریف بیارن، یا
ریاست محترم فلان ارگان در خدمت شون هستیم، تمام! صلوات بفرستین!
البته به زبان آوردن
کلماتی چون آیت ا... و حجت الاسلام و دکتر و مهندس و استاد برای آن هایی که بی
تعارف زحمت بدست آوردنش را کشیدن جایز و لازم هم هست، و همین پیشوند برای اسم شون
کافیه! اما من نمی دونم که این فرهنگ جدید الساخت و این گونه خطاب کردن افراد و
معرفی نمودن مقامات از کی و از کجا و چرا رواج پیدا کرده؟ زمانی که رسول خدا خود
را در یک کلمه عبدا... معرفی می کنه، صلوات ختم کنین!
حتما توجه کردین که
صدا و سیما وقتی با یک نماینده مجلس مصاحبه می کنه زیر نویس فقط نوشته می شه مثلاً
ابوترابی عضو هیئت رئیسه مجلس یا علی توکلی نماینده مجلس یعنی نه گفتن حجت الاسلام
والمسلمین و نه گفتن دکتر و نه آوردن اسم مهندس قبل از نام نماینده، و یا برنامه
مستقیم مناظره ها در شبکه اول سیما که با پلاکاردی کوچک که نام و نام خانوادگی این
اشخاص روی آن حک شده و جلو شون نوشته و نه دکتر و نه مهندس و نه حجت الاسلام
والمسلمین و نه یادگار هشت سال دفاع مقدس و نه این گونه لقب ها، و این ها همه برای
ما باید آموزنده باشه!
یادم اومد به
بخشنامه ی آیت ا... یزدی رئیس وقت قوه قضاییه به کلیه ی واحد های قضایی سراسر کشور
در 21/12/1368:
خودداری از به
کارگیری الفاظ و القاب نامتعارف در مکاتبات با ریاست قوه قضاییه
بخشنامه به کلیه
واحدهای قضاییسراسر کشور
با طلیعه فجر اسلام
و بعثت انبیای مقدس الهی مخصوصاً حضرت ختمی مرتبت برایهمیشه نفی
فرهنگ غیر الهی را اعلام و سیره خود و ائمه طاهرینش سلاماللهعلیهم اجمعین
را بهما می آموزد تا همواره درتمامی شؤون زندگی بر این سیاق رهنمون باشیم.
این چراغ هدایت باظهور انقلاب شکوهمند اسلامی در سراسر دنیا نورانی تر و ضیاء
بصرهای باطن را هم قوّتیفزونتر بخشید که ما از پرداختن به ظواهر
الفاظ و القاب،
احتراز و درجهت ایفای وظایفوخدمت به همنوعان خود به باطن امر و تحقق اهداف عالیه
اسلام و انقلاب عزیز اهتمامورزیم؛ لهذا کسانی که با اینجانب مکاتبه می نمایند از
به کاربردن واژه هایی همانند ( معظّم لهفرمودند)، (مقام معظّم ریاست قوه قضاییه)،
(امریه مبارک) و (اوامر آن مقام وغیره ) که نشانه فرهنگ سلطه وطغیان است خودداری
نموده و بیشتر از الفاظ قانونی و عناوینی که ناشی ازمسؤولیت باشد مثلاً (به
اطلاع رئیس محترم یا مسؤول محترم رسید، پی نوشت مرقومداشتند...)، به اطلاع آن جناب می رسانم) و غیره استفاده
فرمایند. خداوند همه ما را وسوسههای نفسانی
حفظ فرماید. «و ما ابرّء نفسی ا¤نّ النفس لامّارة بالسوء الاّ ما رحم ربی.» محمد
یزدی رئیس قوه قضاییه
هر چه قدر فضا
خودمانی و روابط اجتماعی میان مردم و مسؤولان و ارتباط بین خادم مردم با مردم
صمیمی و دوستانه باشه فاصله ی سیاسی و طبقاتی بین مردم با منتخبین و منتصبین دولتی
کمتر می شه و مردم با اعتماد بیشتر به مسؤولان شون نگاه می کنن و این کار میسر
نیست مگر این که از یه جایی شروع بشه یعنی از یک مکان عمومی و در یک همایش و یک
برگزاری بزرگداشت و در حضور چند مسؤول عالی رتبه ی شهرستان و گفتار و سخنان یک
مجری در حین اجرای برنامه آن هم بسیار متین و البته محترمانه و به زبان آوردن فقط
نام مثلاً فرماندار عزیز یا رئیس محترم دادگستری یا دادستان محترم یا شهردار عزیز
یا ریاست محترم شورای اسلامی شهر یا نماینده ی محترم شهرستان؛ به همین سادگی و بی
آلایشی و نه استفاده کردن از آن القاب که خدای نکرده مصداق تملق یا چاپلوسی یا
مجیزه گویی باشه؛ و از نگاه دیگه، مورد خطاب های محترم یا مقام های مذکور با شنیدن
این القاب و اسامی و نام های طول و دراز و خوش خوشانه خود را از قاطبه ی مردم جدا
ندونن چون شیطان است و هر لحظه در فریب انسان و وسوسه ی جاه و مقام و دور شدن از
اصل کار که خدمت کردن به مردم است نه منتصب یا منتخب شدن برای توسعه ی نام و و
نشان! خلاص!!
باید خدمت این برادر همیشه پشت صحنمون عرض کنم به نکات جالب و تعجب آوری اشاره فرمودین که صحبت در مورد آن ها خالی از لطف نیست :
یه جایی از خرده فرمایشاتتون عرض کردین که من کاری به این کارا ندارم چون اصلا به من مربوط نیست و ظیفه ی من فقط تذکر دادنه !!! میشه بفرمائید جایگاه رفیع حضرتعالی کجاست که خودتونو در مقام تذکر دادن دیدین !! صلوات لطفاً ختم کنید!
این از این و اما نکته بعدی رنگ و لعاب یا پیاز و روغن زیادی در استفاده از کلمات !!! خب برادر ارزشی شما که در این خصوص گوی سبقت و از دیگران ربودی!!!. میخوای چند تا از کلمات رنگ و لعاب دارتو بگم .بگم ! بگم ! میگم .مثلا کلماتی همچون دست بوستوم ، خاک پاتوم ، عزیزوم ، نوکرتوم و الا ماشااله... یادتون اومد !؟ اگه نومد میاد نترس !!!صلوات لطفاً ختم کنید!
مسئله بعدی که واقعا جای تاسف داره و سرشار از کم لطفی نگارنده است ایراد گرفتن از این جمله است که میگه آخه همینه گه میگم همیشه پشت صحنه ای و گرنه استفاده به حق و بجای یادگار هشت سال دفاع مقدس که انصافا شایسته اون بزرگوارم است ، نباید اینطوری شما رو تحت تاثیر قرار بده . بجز در یه مورد اونم اینه که تو اون جلسه کذایی از شما و دوستانتون تعریف و تمجید که نشده هیچ ، اسمیم ازتون برده نشده . صلوات لطفاً ختم کنید! بعله !
و در آخر به قول قدیمی تر ها یه صلوات دیگه لطفاً ختم کنید!
یکی.ندونه و پیام جناب عالی را بخونه فکر می کنه شما مجری اون برنامه به قول خودتون کذایی بودین
خب قربونت برم فدات بشم عزیزم خوش صدا خوش قیافه خوش تیپ خوشخوان تا دلت میخواد چاپلوسی کن صلوات هم ختم نکن
اما اگه مطلب بنده را کسی بخونه و فقط به خودش برنخوره و جزو کسانی نباشه که دلشون میخواد ازشون تعریف کنن و گفته های بنده را تایید نکرد شما درست می فرمایی
خب با این موضع گیری که کردی خودت را لو دادی
قربون اون قد بلند و چشم درشت و ابروی کمونت برم وقتی یه مطلب را می خونی منصفانه نقد کن نه خصمانه و حسودانه
من که گفتم باید احترام و ادب را رعایت کرد و جلو اسم بعضی ها را مهندس بذاریم
قربونت برم فدات بشم توی این شهرستان خیلی ها یادگار هشت سال دفاع مقدس هستند و بی نام نشان هستند و شما حرفی از اونا نمی زنی و چاپلوسی اونا را نمی کنی چون سمت پست و مقام ندارن وقتی شاید تو نی نی کوچولو بودی من برای اونا شعر گفتم و تعریف و تمجید کردم و دست شون را بوسیدم و می بوسم
در پایان این هنر نیست که در اون جلسه اسمی از دوستان من برده نشد بلکه بی ادبی محض بود
تربیت نا اهل را چون گردگان بر گنبد است
یه بار دیگه مطلب بنده را منصفانه بخون تا ببینی غرضی در اون نیست اگه می گی نه تا بگم
و بنویسم رعایت ادب و احترام در سطر یه سطرش شده ولی جنابعالی در عین کم لطفی و مسخره گی و لودگی پیام گذاشتی که اگه اون باشی که حدس میزنم باید بگم بعیده که یه اتوبوس پر از حرف های بی نزاکتی نوشتی و حتما خودت هم از پیامت خوشحال هستی و خندیدی اما با کسی طرف شدی که سلطان طنز نوشتنه و سیخونک زدن به مسوولان و الحمدالله وام دار کسی هم نیست و اگه از کسی تعریف و تمجید کنم اگه لیاقتش نداشت این قدر شجاعت دارم که نقدش کنم
این گوی و این میدان
حالا اگه دلت می خواد صلوات بفرست
یا این قدر جامعه اسلامی ما متزلزل شده که میتوانیم هم این باشیم هم آن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بهتر هست کمی باطنمان را به ظاهرمان یا ظاهرمان را به باطنمان نزدیک کنیم تا اینقدر شرافت و انسانیت را به لجن نکشیم.