در ادوار سياست خارجه ايران، شاهد دوره هاي
مختلف با راهبردهاي متفاوت بوده ایم. در دوره قاجار، شاهان قاجار نگاهشان موازنه
مثبت بين دول استعماري بود؛ به زباني ساده يک امتياز به غرب (انگليس) و يک امتياز
به شرق(روسيه(.
در دوره مصدقي بحث هايي مبني بر موازنه منفي
مطرح شد و مقرر گرديد که به هيچ کشوري چه شرقي و غربي امتياز ندهند ولي، با روي
کار آمدن پهلوي دوم و همزماني آن با جنگ سرد، ما شاهد گرايش به بلوک غرب و اعطاي
امتيازات به آنها از سوي محمدرضاشاه بوديم.
به نظر نگارنده، يکي از رئاليستي و در عين حال
ارزشي ترين راهبرد سياست خارجي در دوره معاصر، موازنه عدمي شهيد مدرس است. مدرس در
ديدار با پرنس سعيد حليم پاشا صدر اعظم وقت عثماني موازنه عدمي را چنين تعريف مي
کند: " اگر کسي بدون اجازه ما وارد سر حدّ ايران شود و قدرت داشته باشيم، او
را با تير مي زنيم، خواه کلاهي باشد، خواه عمامهاي باشد، خواه شاپو سر داشته باشد
… ما با همه دوستيم و همين طور دستور داده شده است. "
مدرس در اصول موازنه عدمي خود به درستي مي گويد
: " روابط ما با تمام کشورها، چه همسايه و چه غير همسايه، چه مسلمان و چه غير
مسلمان، بر اساس صلح و صفا و صميميت و برادري است و ما خواهان روابط حسنه با تمام
دول جهان ميباشيم، در عين حال که خواستار صلح و صفا و روابط هستيم، به کسي هم
اجازه سلطه نمي دهيم . "
لذا با توجه به همين اصول ساده ولي حکيمانه
بايد در مسائل سياست خارجه چه در سطح کلان و چه در مسائل جزيي "عزت، حکمت و
مصلحت" مورد توجه قرار گيرد. اين اصول به ما مي گويد که در مسائل جزيي مانند
سفر فابيوس وزير خارجه فرانسه :
1-
بايد بدانيم که جمهوري اسلامي براساس اصل
موازنه عدمي با هيچ کشوري به صورت دائم، در جنگ يا صلح مطلق نيستيم. ما بر سر
رابطه با تمام کشورها هيچ مسئله و مشکلي نداريم و آنچه باعث گشايش يا قطع ارتباط
ما با محيط پيراموني مان مي شود اصول ارزشي و منافع ملي ماست.
2-
اما با وجود اصالت رابطه با همه کشورها در
سياست موازنه عدمي، بايد قبول کرد که ما راهبردمان با طرف هاي غربي و شرقي، متفاوت
بوده و هست. قبول اين اصل باعث مي شود که جامعه در چنين قضايايي دچار هيجان نشود و
عنان از کف ندهد و بداند که اختلافات راهبرديِ ما با يک سفر و چند خوش و بش و
مذاکره ديپلماتيک حل نخواهد شد؛ لذا اگر اروپايي ها بعد از چند سال رفتار ظالمانه
به سمت ما رو کرده اند بوي کباب مشامشان را نوازش داده است.
3-
اصل سوم اين است که ما معمولا با دو رويکرد
رئاليستي و ايده آليستي در جامعه مواجهيم. هر دو رويکرد، اين اصل را قبول دارند که
هر کنشي از طرف مقابل در جامعه جهاني، بايد با واکنش معقولانه ما همراه باشد. بديهي
است کشوري که از يک سو ما را به وحشيانه ترين صورت تحريم کرده و درحين مذاکرات نقش
پليس بد و نمايندگي رژيم صهيونيستي را داشته و از سوي ديگر در قضاياي منطقه اي
مانند يمن و سوريه عليه ما جبهه گرفته، بايد با يک واکنش معقولانه مواجه شود.
نبايد زير پاي کسي که خون جوانان اين مملکت را به ايدز و هپاتيت آلوده کرده فرش
قرمز پهن کرد؛ بلکه اگر سفري هم اتفاق بيفتد بايد به او فهماند که رفتار گذشته اش
بسيار وقيحانه بوده و رفتار کريمانه ما باعث شده که اندکي وقت براي جبران به او
بدهيم.
4-
تاکتيک ما در پساتوافق، بايد بالا بردن ريسک
برگرداندن تحريم باشد. آنچه خلاف عقل به نظر مي رسد اين است که کشوري که سرسخت
ترين رفتارها را با ما داشته دومين هيئت ديپلماتيک را به ايران مي فرستد. اين
رفتار ممکن است يک اشتباه محاسباتي را در طرف مقابل ايجاد کند که ما با وجود تحريم
هاي چندساله به راحتي به بازار ايران بازگشتيم؛ بازخورد اين اشتباه محاسباتي، کم
شدن ريسک برگرداندن تحريم و کاهش امنيت رواني و اقتصادي در ايران است که؛ مي تواند
پايه هاي اقتصاد لرزان ما را لرزان تر کند.
5-
اصل آخر، آسيب شناسي رفتار دو ساله ما در نگاه
پيراموني است. اينکه عده اي همه هم و غمشان بازگشت شرکت هاي غربي و شرقي به بازار
ايران باشد با روح اقتصاد مقاومتي سنخيتي ندارد. دل بستن به کارتل ها و شرکت هاي
خارجي و عدم نگاه درون زا، باعث وابستگي به خارج ميشود که اين وابستگي، اقتصاد ما
را بيش از پيش آسيب پذيرتر خواهد نمود.
مخلص کلام اينکه سياست خارجه جمهوري اسلامي بر
پايه "عزت، حکمت و مصلحت " پايه گذاري شده و فابيوس - چه بيايد و چه
نيايد – بايد اين سه اصل را با تمام وجود حس کند و بداند که ما براي عاملان حمايت
از دشمن بعثي در دوران دفاع مقدس و صاحبان خون هاي آلوده - که بخشي از جامعه ما را
به بيماري هاي مهلک مبتلا کرد – فرش قرمز پهن نمي کنيم. ما طبق گفته شهيد مدرس
سياستمان سياست بزکوهي است چرا که "سياست بزکوهي آن است که هميشه بين
الطلوعين چرا مي کند که به قدري روشن باشد که علف را ببيند، اما به قدري روشن
نباشد که صياد او را صيد کند. ما ايراني ها بايد سياستمان طوري باشد که زندگي
کنيم، اما صياد ما را صيد نکند." و با همه رابطه داشته باشيم ولي اين رابطه
نبايد دشمنان بدگهر را به اشتباه محاسباتي وادارد.
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=208201
ماده قانونی : تبصره 1 ماده 6 و 698 قانون مطبوعات و مجازات اسلامی
مرجع صالح: دادگاههای عمومی
مجازات: حبس از 2 ماه تا 3 سال یا شلاق تا 74 ضربه
* قابل تخفیف، غیرقابل گذشت
اصل مطلب ارائه شده، توسط اینجانب نوشته شده و قبل از انتشار به چندنفر از دوستان که در استانهای همجوار نیز میباشند( جهت انتشار در مجله های داخلی ادارات محل مسئولیت شان)حضوری داده بودم
بعد از انتشار این مطلب و نظرات ذیل آن در این سایت و اطلاعی که توسط دوستم جناب آقای بحرانی به بنده داده شد، برخودم لازم دانستم که سریعا توسط مسولین همان سایت (رسالت) پیگیری و اعتراض کنم و جالب اینکه مدیریت سایت ( با تلفنی که توانستم بدست بیاورم )اینگونه اظهار می دارد که هدف مطالعه عمومی است وچون نفعی برای کسی در میان نیست خیلی قضیه مهم نیست. حال خود توسط مسولینی که به اطلاع مدیریت سایت رسانده ام مرتبا پیگیرم و مدعی هستم و البته برایم مهم و با اهمیت است .
حالا اگر باید عذرخواهي کنم تا انجام وظیفه کنم. هدف بنده فقط در اختیار قرار دادن یک سری مطالعتی بوده که فکر میکنم سود بخشی خودش را داشته است. البته تا حدودی میدانم که این قضیه توسط چه کسانی دارد آب میخورد و خودشان هم مرتبا به این قضیه دامن میزنند. عزیز من مقاله سیاسی و اجتماعی و علمی کار دیروز و امروز من نیست تا الان چندین بار حتی در روزنامه کثیرالانتشار مطالب بنده چاپ شده است.
تاریخ انتشار در کازرون نما 8 مرداد