برخی وقتها در محفل های علمی پایتخت و گوشه کنار، و یا سخنرانی های که شرکت می کنم ، برخی از همراهان  می گویند: "جناب آقای دهقانی شما کجایی هستید؟" من هم با سری بالا و گردن کشیده و با صدای رسا می گویم "من یک کازرونیم".

برخی می پرسند که" کازرون برا کجاست؟ "،"دیگری برا کدام استانه"،"وجه تسمیه کازرون چیه؟"، من هم می گم" دومین شهرستان پرجمعیت پس از شیراز در استان فارس است. با قدمتی تاریخی و فرهنگی ، وتاریخچه ای چند هزار سال ... ".

برخی هم می گویند: " آقای هاشمی دیگه! آقای هاشمی از فامیلاتونه ؟ " یا " قضیه آقای هاشمی و سفرش از کازرون تا نیشابور چی شد؟"و...

یک راست بگویم این است : کسانی که سوال نوع دو را از من می پرسند خیلی زیاد تر است آنقدر برایم برخی وقتا سخته که چرا شهری با این همه منابع تاریخی ،فرهنگی، زیستی، مکان های زیارتی و... . باید با داستان سفر خانواده آقای هاشمی به مردم شناخته شود باز خدارو شکر که با همین داستان این شهر به مردم کشور شناخته شد. البته کسانی هم هستند که بگویند" از کنارش رد شدیم رفتیم بوشهر. عجب آب و هوایی داره خیلی خوبه . اسم دریاچه چی بود؟" من هم به سرعت از دریاچه پریشان و حال پریشانش تا خودسوزی هاش می گم و دسته آخر، هر دو احساس ندامت برای دریاچه می کنیم.

شاید من نوعی ، جای برای شهر کم گذاشتم و در تبلیغ شهرم به هم وطنانم کوتاهی کردم. شاید برخی وقتا بجای انتشار فیلم و عکس دیگران باید فریاد شهر م را به گوش مردمی ، می رساندم که دوستار محیط زیست و خوب زیستن هستند.

شاید بجای پیام های غیر اخلاقی و جوک که برای قویمت های منتشر می کنیم باید وقتی برای انتقال فرهنگ ها  و معرفی شهر می گذاشتم و هزاران شاید دیگر... .

و اما راه چاره چیست؟

مردم عزیز و فهیم شهرستان کازرون خواهش می کنم شروع کنید و با برپایی  کمپین های نجات دریاچه ، فریاد پریشان ، حقیقت بیشاپور و... را برای ملت عزیز ایران منتشر و ابلاغ کنید . رسالت تبلیغ  نه !! تنها افتخار من کازرونی است، بلکه وظیفه شرعی بر گردن من است تا از میحط زیستم ، فرهنگ  و تاریخ -ام  دفاع کنم.