|
به
گزارش کازرون نما، محمد بحرانی صداپیشه و هنرمند شهیر کشورمان که سابقه حضور در
برنامه های مختلف صدا و سیما از جمله برنامه های نوروزی کلاه قرمزی و پسرخاله با
صدا پیشگی شخصیت های عروسکی "آقوی همساده" و "ببعی"، رادیو 7،
سریال خانگی کوچه مروارید و نیز بازی در فیلم های سینمایی رفیق بد و کلاه قرمزی و
سروناز را در کارنامه دارد، متولد شیراز است که پدر و مادر ایشان هردو کازرونی
هستند.
این
صداپیشه کشورمان که این روزها با کاراکتر "جناب خان" در برنامه خندوانه
و با لهجه های گوناگون و حاضرجوابی های خاص خودش و نیز کنایه ها و شوخی با شخصیت
های مختلف، حتی چهره های سیاسی محبوبیت و شهرت بسیاری یافته، شب گذشته در برنامه
خندوانه و جشن میلاد امام رضا(ع) از رامبد
جوان خواست تا بخشی از شادی برنامه را به کازرونی ها تقدیم کنند و با نام بردن از
برخی محلات کازرون و پارک کوهستانی "تنگ تیکو" این شهر(تنگ تیکاب) و
ابراز ارادت و دوستی با مردم این محلات و نیز خواندن شعری با لهجه کازرونی از
مرحوم محسن پزشکیان در این برنامه، برای شهر ابا و اجدادی خود سنگ تمام گذاشت.
گفتنی
است: علی محمد بحرانی پدر این هنرمند ارزشمند کشورمان اصالتا کازرونی و از
فرهنگیان و دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است که تا دوران جوانی در کازرون سکونت
داشته و در حال حاضر ساکن شیراز می باشد. محمد بحرانی همچنین از طرف مادری نوه مرحوم شیخ
ضیاء بحرانی است که از کسبه مشهور بازار کازرون بود.
محمد بحرانی در کنار پدرش علی محمد بحرانی
محمد
بحرانی بارها جهت دیدار با فامیل به کازرون سفر کرده که آخرین بار مربوط به سال
گذشته است که جهت شرکت در مراسم ختم عموی خود مرحوم "حسنعلی بحرانی" در گلزار
بهشت زهرا و مسجد جامع شیخ کازرون حضور یافت و دقایقی در این مجلس برای حاضران به
تلاوت قرآن پرداخت.
محمد بحرانی در جمع عموزاده ها در گلزار بهشت زهرای کازرون
زود استغفار کن
درود به مرام و معرفتت
کازرون و کازرونی به تو عزیز افتخار می کند
جناب محمد بحرانی خداوند دلت را شاد کند که دل کازرونی ها را شاد کردی
درود به مهندس علی بحرانی و خانواده ی بزرگ بحرانی کازرونی
الهی شکر
و درود به خندوانه و آقای رامبد جوان
دل مان شاد شد
جناب خان به سلامت باد
کازرون شهر منن شهر تونن شهر همن
کازرون هر کاری که سبش بکنی دوار کمن
زنده باشی جناب خان زنده باشی محمد بحرانی
زنده باد رامبد جوان
یُ مِثِ خلقِ خُدا شُو کِمیشه خُو بُکُنُم
می دِرُوشُم زیرِ بارونِ غَمِت سِیلُم کُ
تا تو بُرشَنگِ چیشِت کیفِ تو اُفتُو بُکُنُم
جیگَرِت مِثِ آهانَن می دونُم آم بَخُدا
ایقَدَر ناله بِدُم تا جیگرِت اُو بُکُنُم
نَب چِطُو وَختی مُ مُردُم تو نَگُفتی ای کی بی
نه خودت گفتی بیمیر سیم تا مُ سیت تُو بُکُنُم
مو سَلَلوتَرُم اِی آسمون اَی نقل ایَن
تا رو دَسِّت بِزَنُم چرخِ تو چَرخُو بُکُنُم
اُرسی کانِی دو سه سال پیشِ دِ ای حرفا نداره
چِقَه واکسِش بِزَنُم رُورُوَکِش نُو بُکُنُم
کازرون سر همه چیش دود گَزایِل نداره
کاشکه دانشکده تعطیل می شُ تا رُو بُکُنُم
شعر: زنده یاد محسن پزشکیان
حالا هم خیلی هنر کرده اسم شهر اجدادی خودشو آورده!