آقای دادستان، دست مان به عبای تان!

ای داد، ای بیداد، ای فریاد! مدت هاست که؛ و بهتره بگم که انگار این روزها صدامون به گوش کسی نمی رسه! و به قول یه دوست ارزشی و دل سوز شهرستان که می گفت: ما کازرونی ها هنوز نمرده دارن قلب و کبد و کلیه هامون را اهدا می کنن!
ای خدا به دادمون برس که هر چی به بعضی از مسئولان های! شهرستان می گیم دست مون به دامان تون توجه نمی کنن!
توی شهرهای مردم تا یه جایی یه تَل و تپه وجود داره یا پیدا می شه می یان و با هزار طرح و برنامه ریزی، گل و سبزه و چمن و درخت می کارن و یه جاده ی زیبای بهاری براش درست می کنن تا هم جای تفریح باشه و هم فضای سبز درست بشه و هم تاثیر در جو آب و هوایی شهر داشته باشه و هم جلوه ای زیبا به چشم انداز شهر بده و روح و روان و جسم و جان آدم را تازه کنه! ولی افسوس که توی این شهر همه چی برعکسه و تپه های مشرف به شهر خصوصاً شمالی ها و شمال غربی ها را بعضی از سودجوها صاف می کنن و بعضی ها مجوز براش صادر می کنن و بعضی ها بند و تبصره براش درست می کنن و ناگاه که تپه های طبیعی و بایر روی کاغذ تبدیل به زمین کشاورزی میشه و تغییر کاربری می گیره و میشه زمین مسکونی و ساخت و ساز روش می کنن. ای وای و ای وای، کاش مردم بیشتر به حقوق شون در مورد فضاهای سبز و محیط زیست و منابع طبیعی و مستثنیات و اراضی جنگلی و زمین های بایر و موات و ... آشنا می شدن و آنانی را که به این حفوق دست درازی می کردن بیش تر می شناختن و مسئولانی را که رانت خواری می کردن را بازخواست می کردن و به محاکم قضایی می سپردن تا ...!
چه فایده که فلان مسئول سال ها در یه سمت برده و خورده و به بیت المال دست درازی کرده و منابع ملی و کشوری و طبیعی را به تاراج داده حالا به همین مفت و مجانی از کار برکنار بشه و در جایی دیگه سمت بگیره! آهای؛ کمک! آقای دادستان، دست مان به عبای تان! کوه ها را که دارن سوراخ می کنن و سنگ ها تبدیل به شن می شه، و ریزگردها روی سر و توی حلق مون نفوذ می کنه و سرطان و بیماری ها پشت در خونه هامون به انتظار نشستن و مردم شهر دارن به همین دلایل فوج فوج از شهرستان مهاجرت می کنن! حالا کاری به اونا نداریم ولی تپه های دور شهر را چرا صاف می کنن اینا که ملک شخصی نیست، اینا که به شخص خاصی تعلق نداره اینا که زمین زراعی نیست که تغییر کاربری بگیره! اینا اصالت شهر کازرونه و شأن و شخصیت جغرافیای این شهرستانه! این تپه ها را که نباید صاف کرد و خیابون توش کشید. تو را به خدا این کارا را انجام ندین و بیاین در عوض این تپه را سبز کنید.
یکی بیاد به داد ما برسه یکی بیاد به فریادمون برسه! قربون امام حسین (ع) برم که گفت: هل من ناصراً ینصرنی. کاش یک یاری دهنده پیدا می شد که ما را یاری بده! خیلی عجیبه ها، توی این شهر صبح که از خواب بیدار می شی متوجه می شی که آفتاب گرم تر از همیشه داره می تابه و خورشید بیشتر از همیشه توی آسمونه و خبری از سایه نیست! دنبال این هستی که چی شده چه اتفاقی افتاده و این طرف و اون طرف نگاه می کنی تا اِ اِ اِ، آخ آخ آخ، واخ واخ واخ، سی سی سی، اون تپه شب تا صبح که مردم در خواب ناز بودن توسط کسی یا کسانی و با مجوز های اداره ای یا ارگان هایی با نقشه های قبلی و با طرح های سودجویانه ای صاف و هم سطح زمین شده.
حالا تغییرات در اکوسیستم منطقه و از بین بردن قسمتی از محیط زیست و تخریب منابع طبیعی و نابودی بسیاری از گونه های گیاهی و گل های شب بو و انقراض خیلی از جانوران و خزندگان و حذف قسمتی از شناسنامه ی جغرافیایی شهر به یک طرف و بی احترامی به فرهنگ و تاریخ و تمدن و فکر و اندیشه ی کازرونی ها از طرف دیگه.
چه کسی پاسخ گوی این رفتار و کردار و اعمال نامطلوب و نامتعارف و نا به جای بعضی هاست. ای خدا کشور امارات عربی توی این فکره که چه جوری یه تپه ی بزرگ و یا یه کوه را در قسمتی از کشورش درست کنه تا باعث بشه آب و هوای گرمش کمی تغییر کنه، اون وقت ما کازرونی ها با دست خودمون نعمت های خداوندی را داریم نابود می کنیم!
چه قدر که بعضی از ما آدم ها به خاطر منافع شخصی و سود جویی و رانت خواری داریم به فرزندان و نوادگان و آیندگانمون ضربه می زنیم و لطمه وارد می کنیم و از بهشت کازرون، جهنم آدم سوزون می سازیم! چرا بعضی ها به جای این همه خرج و مخارج و کوه بری و تپه صاف کنی و با این همه وسایل و ابزار و مال و منالی که دارن نمی یان تونل بناف را سوراخ کنن! و چرا نمی یان یکی دو تا زیر گذر یا رو گذر توی شهر بزنن تا مشکل این بار ترافیکی وحشتناک که چند سال دیگه گلوی مردم را می گیره حل کنن!؟ و چرا نمی یان چند پارکینگ خودرو در سطح شهر و خصوصاً کنار میدان مرکزی و بازار بسازن، یعنی درست کنن و البته که درآمد زا هم هست و البنه که به جای آه و نفرین، دعا و پدر بیامرزی هم داره!
چرا این آدم ها کارهای عام المنفعه در سطح شهرستان انجام نمی دن؟ لازم نیست کارخانه ی سیمان احداث کنین تا چند جوان بیکار سر کار بره! اگه راست می گین چند کار مفید در سطح شهرستان بکنین که به درد مردم بخوره و مشکلی را حل کنه. مثلا آسایشگاه سالمندان بسازین! مثلا کلنیک تخصصی پزشکان درسن کنین! مثلا چاله و چوله های سطح شهر را پر کنین و کوچه و خیابون های خراب را آسفالت کنین و مثل گذشتگان املاک را وقف کنین! و حالا که این قدر وضع مالی شما خوبه، چند خانواده ی مستضعف را تحت پوشش بگیرین و یا چند صندوق قرض الحسنه ی حمایت از محرومان دایر کنین یا مقدار ناچیزی از این همه پولی که البته خداوند بهتون داده در صندوق های قرض الحسنه بخوابونید تا اون انسان های خدا دوست و مردم دار که در این صندوق ها به محرومان و مستضعفین خدمت می کنن دست شون باز بشه و خدابیامرزی براتون بفرستن!
آهای یکی بیاد به داد این ملت مظلوم کازرون برسه که کوه خوارها و تپه خراب و صاف کن ها دارن می خورنمون! کاری نکنید که دست به دامان آقای دادستان محترم بشیم!
آقای دادستان عزیر لطفا کمک! دست مان به عبای تان، لطفا شما به دادمون برسین. آقای دادستان، همان طور که در قضیه ی کارخانه ی سیمان ورود کردید و درود نصیب خودتان کردید و دستوری فرمودید که صدها دعای خیر برای تان داشت در این مورد هم لطفا دخالت کنین. از اون طرف دارن کف شکنی می کنن و از این طرف تپه شکنی! از یک طرف آب مان را می برن و از یک طرف آبروی مان را! چون این تپه ها هویت و شخصیت و آبروی کازرون است! خواهش می کنم نذارید تا با آبروی ما کازرونی ها بازی بشه!