دروووووووود
عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه ی شما عزیزان کازرونی
خصوصا شماها که همیشه موج رادیوی خودتان را بر
رادیو صدای کازرون تنظیم می کنید و به برنامه های ما توجه می کنید و ما را با
همه ی کمی و کاستی مان گوش می دهید!
بنده مجری برنامه های رادیو صدای کازرون هستم و باید عرض کنم
که برنامه ی امروز را که اختصاص دارد به استاد، به معلم، به آموزگار، و به مربیان،
به صورت تنهایی برای شما شنوندگان عزیز اجرا می کنم و باید عرض کنم از همین ایستگاه
و همین رادیو و همین میکروفن اعلام می کنم که شاگرد استادان عزیری هستم که زحمات زیادی
را برای بنده و امثال ما کشیده اند و باید عنوان کنم که شاید سهل انگاری یا گرفتاری
های معمول زندگی باعث می شود که از یک مسئله ی مهم به سادگی عبور کنیم و آن مورد چیزی
نیست مگر فراموشی در تکریم استادان و عدم اظهار شاگردی در پیشگاه این عزیران و کم توجهی
در تقدیر و تشکر از آنان!
گفت استاد مبر درس از یاد
یاد باد آن چه مرا گفت استاد
یاد باد آن که مرا یاد آموخت
آدمی نان خورد از دولت یاد
هیچ یادم نرود این معنی
که مرا مادر من، نادان زاد
پدرم نیز چو استادم دید
گشت از تربیت من آزاد
پس مرا منت از استاد بود
که به تعلیم من استاد استاد
هر چه می دانست آموخت مرا
غیر یک اصل که نا گفته نهاد
قدر استاد نکو دانستن
حیف استاد به من یاد نداد
(ایرج میرزا)
هر چند که با ورود به مهرماه و آغاز و شروع مدرسه و فرا رسیدن
روز یا هفته ی معلم جنب و جوشی در شهر و در خودمان صورت می گیرد و یاد آموزگاران و
معلم ها و استادان در خاطرمان زنده می شود، اما به نظر بنده هر روز و هر ساعت و هر
لحظه ای که هر کدام از ما انسان ها در زندگی روزانه و در طول عمرمان به موفقیت هایی
دست پیدا می کنیم بایستی فراموش نکنیم که افراد و اشخاصی به عنوان استاد پشت قضیه بوده
اند و چیزهایی را به ما آموخته اند که حال موجب شادی و نشاط و غرور و عزت و خوش بختی
ما همراه با کسب علم و هنر و اندیشه و کلام و معرفت شده است .
باید به خاطر داشته باشیم که اگر این دل سوختگان و از خودگذشتگان
در عرصه های علم و دین و هنر و ورزش نبودند، امروز خیلی از ماها حتی جمله بندی یا نیایش
و یا پیکره بندی و یا حتی صحیح دویدن را بلد نبودیم یعنی به نوعی مدیون استادان خودمان
هستیم و بدهکار زحمات شان هستیم.
خون دل خورده اند، گچ و گرد و خاک کلاس خورده اند و زجر کشیده
اند و خودشان را زمین زده اند تا شاگردان شان بلند شوند و امروز باید قبول کنیم که
خیلی از ما آدم ها بی وفایی می کنیم و حق مطلب را که احترام به آن هاست ادا نمی کنیم،
البته این جا لازم است که یک پرانتز باز کنیم و تفاوتی را قایل بشویم برای نسل های
قبل و امروزی در عزت و احترام گذاشتن به آموزگاران و استادان و مربیان خودشان! که نسل
قدیمی ها به مراتب پایبند به تمریم و عزت و ارزش دادن به استادان خودشان هستند.
امروز با ورود به مهرماه
باز به یاد بزرگوارنی افتادم که لازم است از آنان یاد کنیم و چه تریبونی بهتر از رادیو
کازرون و چه جایگاهی بهتر از رسانه هر چند که استادان و مربیان و معلمان و آموزگاران
ما نیازی به مطرح شدن یا بردن نام آن ها به عنوان این که مشهور یا معروف بشوند یا باشند
را ندارند اما اگر حتی در این ایام خاص دقایق یا ساعاتی در ارتباط با این مهربانان
و این استادان مهر صحبت نشود به آن ها جفا می شود.
کاش می توانستم از تک تک آنان نام ببرم و به تک تک آن ها با
ذکر اسم و نام و نشان شان درود بفرستم اما هر کدام از این سروران در این شهرستان به
نوعی حق معلمی و استادی و شاگردی در هر زمینه ای که به فکر آدم می رسد بر گردن ما دارند
که ممکن است نام یکی از آن ها از قلم بیفتد و شرمنده ی او بشوم و الا حق آن است که
بگویم استاد عزیز جناب آقای سیدعبدالحمید کاظمینی و استاد عباس کشتکاری و استاد علی
اصغر توکلی و حاج علی اکبر جمشیدی و گل حیدر معینی و استاد محمدهاشم دهقان و دکتر محمد
عارف و... دیگر استادان، دست بوس شما هستم و افتخار می کنم که شاگرد شماها بوده و هستم!
شنوندگان عزیز از این که تا این قسمت برنامه با ما بودید بی
نهایت سپاس گزارم و از شما نازنین ها خواهش می کنم به یک آهنگ زیبا گوش فرا دهید. تصنیفی
دل نشین با صدای استاد محمدرضا شجریان، شعر مولانا و آهنگ ساز مجید درخشانی که تقدیم
می کنیم به همه ی استادان مهر خودمان!
آمدهام که سر نهم، عشق تو را به سر برم ور تو بگوییم که نی،
نی شکنم شکر برم، نی شکنم شکر برم!
آمدهام چو عقل و جان، از همه دیدهها نهان تا سوی جان و دیدگان،
مشغله نظر برم!
آمدهام که ره زنم بر سر گنج شه زنم
آمدهام که زر برم زر نبرم خبر برم!
گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن
گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم!
اوست نشسته در نظر، من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل، من به کجا سفر برم، من به کجا سفر برم؟
آنکه ز زخم تیر او، کوه شکاف می کند
پیش گشاد تیر او وای اگر سپر برم، وای اگر سپر برم!
گفتم آفتاب را گر ببری تو تاب خود
تاب تو را چو تب کند، گفت بلی اگر برم!
آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد
و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم، آب سوی جگر برم!
در هوس خیال او هم چو خیال گشتهام
وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم! نام رخ قمر برم!
واقعا زیبا بود و امیدوارم که مورد توجه شما شنوندگان عزیز کازرونی
قرار گرفته باشد.
گاهی اوقات چنان از دست خودم ناراحت می شوم که هرگز خودم را
نمی بخشم و دلم می خواهد این موضوع را به نحوی بیان کنم تا شما شنوندگان عزیز قضاوت
بفرمایید.
به دلایلی که خدمت تان عرض کردم از یاد و احوال برخی از آموزگاران
یا استادان خودم غافل می شوم و خبر بیماری یکی از آنان را و فرو رفتنش در بستر بیماری
بعد از مدت ها از طریق دوست یا شخصی دیگر متوجه می شوم که خیلی آزار دهنده است چون
نشان می دهد که بنده از حال استاد و یا دوستم خبر دار نبوده ام!
اگر ما انسان ها و ما هم شهریان در این شهرستان نه چندان بزرگ
همیشه از حال و احوال یکدیگر با خبر باشیم هرگز پس از بیماری یا خدای نکرده فوت یک
دوست عزیز و یک معلم اخلاق و یک استاد معرفت خودمان با خبر نمی شویم که موجب شرمندگی
مان بشود!
دوستان و هم شهریان و شنوندگان عزیز برنامه رادیو کازرون؛ از
بنده که کوچک شما هستم داشته باشید که احترام به استادان و مربیان و پیشکسوتان و ارتباط
با آنان حتی طی تماس های تلفنی را در برنامه ی روزانه و هفتگی زندگی خودتان بگذارید
و بدون رودر بایستی ارادت و شاگردی خودمان را به آنان ابراز کنیم و به زبان بیاوریم
و صادقانه به آنان بگوییم که آن چه در این فن و هنر و علم و ادب و معرفت و تحصیلات
و غیره داریم به واسطه ی شاگردی آن ها داشته
و داریم و با صدای بلند به آن ها بگوییم که دوست تان داریم و بگذارید تا دیگران هم
بفهمند که ما و شما به استادان مان می گوییم دوست تان داریم چون آن ها استادان مهر
ما هستند!
ما هم از رادیو صدای کازرون به همه ی آن هایی که به ما آموختند
و یاد داده اند می گوییم دوست تان داریم و از خداوند می خواهیم که همیشه سلامت و تن
درست باشید.
دوستت دارم یار کازرونی/
دوستت دارم یار کازرونی/
دوستت دارم یار کازرونی
رادیو
صدای کازرون را هر پنجشنبه در کازرون نما بخوانید