چيزهايي «هست» كه هويت اصالت ريشه ها و اصل و نصب ها را به
رخ مي كشند. از جمله آثار تاريخي و باستاني كه اگر چه به ظاهر خاموش و ساكت اند،
اما هزاران حرف و پيام را در گوش بيننده خود نجوا مي كنند و يك ريز براي تماشاگران
خود رجز مي خوانند. هنگامي كه مسافري به اصفهان يا كاشان، همدان، يزد و... وارد مي
شود، آثار و ابنيه اي مي بيند كه نشان مي دهد اين شهرها از گذشته هاي دور بوده اند
و باليده اند و هنوز هم وجود دارند. در حاليكه همين مسافر در فولادشهر هرگز از محله
هاي قديمي و بازار و مساجد تاريخي سراغي نخواهد گرفت؛ چراكه مي داند اين شهر شايد
هم سن پدربزرگش هم نباشد.
ما هميشه با غرور خاصي كازرون را شهري تاريخي خوانده ايم.
اما متاسفانه كمترين تلاشي نكرده ايم تا بتوانيم نمادهاي تاريخي بودن شهر را حفظ
كنيم و به تماشا بگذاريم. در طي چند دهه ي گذشته تقريبا تمام بناهايي كه قدمت و
اصالت اين شهر كهن را به نمايش مي گذاشت، يا هنر معماري بومي آن را نشان مي داد،
يكي پس از ديگري از ميان رفتند، و به ويژه در سال هاي اخير، رونق آپارتمان سازي،
تخريب بافت تاريخي شهر را چنان شدت بخشيد كه در ظرف مدت كوتاهي، چهره تمام كوچه ها
و خيابان هاي شهر به كلي تغيير كرده و دگرگون شد. به گونه اي كه انگار كازرون شهري
است كه همين ديروز بنا شده است. نمي خواهم به آنچه كه در دهه هاي اخير بر سر آثار
باستاني و ميراث تاريخي ايران و منجمله كازرون آمده است بپردازم، چراكه هدف از اين
نوشتار شرح این قصه ی پر غصه نیست و چيز ديگري است كه پس از اين مقدمه به آن مي
پردازم.
همانگونه كه گفته شد، امروز اگر در شهر كازرون چرخي بزنيد،
متاسفانه كمتر احساس مي كنيد كه به شهري با قدمت بيش از هزار سال مي نگريد. چراكه
بناهايي با قدمت چند صد ساله هم در آن نمي بينيد. يعني اگر از بقعه شيخ امين الدين
و بخشي از بازار و يكي دو مسجد صرف نظر كنيم، هيچ اثري از ديرينگي در قيافه
ساختمان هاي شهر ديده نمي شود، و اين نتيجه بي توجهي به حفظ داشته ها و كمترين
تلاش براي نگه داري ميراث نياكان است. در اين شهر هيچكس نخواست مهارت استاد بنايي
كه طاق هاي قوسي و پنج دري و پشتك و پستو و ضبطي و حوض سنگي و... را در گستره ي
زماني ده ها قرن ساخته بود، با حفظ يك خانه ي قديمي براي آيندگان و امروزيان! به
نمايش و يادگار بگذارد. هيولاي سرمايه نیز با ولعي سير ناشدني حتي خانه هاي درون
پس كوچه هاي تنگ و ترش را هم به زمین كوبيد تا آپارتمان بسازد. به گونه اي كه اگر
امروز شاعر فقيدمان زنده بود در تمام شهر يك پستو نمي يافت تا عشق را در آن نهان
سازد[1]. با اين اوصاف ارزش و اهميت كاري كه آموزش و پرورش كازرون انجام داده، بيشتر
درك مي شود.!
اين روزها هركس از خيابان شريعتي مي گذرد و چشمش به ساختمان
تازه تعمير اداره فرهنگ قديم يا كانون شهيد عسكري سال هاي اخير مي افتد، حظي وافر
مي برد از نماي زيباي اين ساختمان، و ذوق و هنر مجريان و بانيان اين طرح را تحسين
مي كند. جدا بايد دست مريزاد گفت به مديريت فرهنگ دوست و خوش ذوق آموزش و پرورش شهرستان
كه با اجراي اين طرح نو آورانه ي زيبا، گامي بس به جا در جهت حفظ هويت و نمايش جلوه تاريخي شهر و صد البته زيبا
سازي شهر برداشته است. خيابان شريعتي (ششم
بهمن سابق) روزگاري چندين ساختمان خاص در آن جا خوش كرده بود كه اداره برق، دبيرستان
شاهپور (شهيد بستانپور فعلي)، اداره فرهنگ (آموزش و پرورش)، شهرداري، خانه ي زيباي
شاكر، اولين بيمارستان كازرون (بيمارستان بهبهاني)، اداره پست و تلگراف و تلفن و...
از آن جمله اند.
متاسفانه در زمان يك شهردار كازروني! كازرون يكي از
زيباترين بناهاي اداري خود را از دست داد. ساختمان شهرداري كازرون كه احتمالا
اولين بناي اداري كازرون محسوب مي شد، و در ابتدا توسط اشغالگران انگليسي به عنوان
تلگراف خانه ساخته شده بود، فروخته شد تا آن ساختمان مدور با ورودي بسيار بسیار
زيبا متشکل از دو رديف نخل بلند که در بين آنها ماشين هاي آتشنشاني جا خوش كرده
بودند از ميان برود. به گونه اي كه امروز حتي يك عكس هم از آن ساختمان و حيات زيبا
در دست نيست. ناگفته نماند بعد از اين شهردار، شهردار ديگري كه اتفاقا او هم
كازروني بود، يكي ديگر از جلوه هاي زيباي كازرون كه براي همه ي مردم شهر نوستالژيك
بود را از ميان برد! تخريب ميدان قديم شهدا كه يادتان هست؟ ... بماند. خانه قديمي
و زيباي شاكر هم كه ارزش آن را داشت كه توسط ميراث فرهنگي خريداري و حفظ شود نيز
با بي توجهي تخريب شد تا جاي آن برجي هوا شود! اما كمي پايين تر از آن خانه،
بيمارستان بهبهانی[2] هنوز هم باقي است. اين بيمارستان كه كاشي هاي سر در آن تاريخ
ساختش را 1326 ثبت كرده اند، تا حدود ده سال بعد كه بيمارستاني جديد چند صد متر
پايين تر از آن ساخته شد، مورد استفاده قرار داشت. اما پس از ساخت بيمارستان جديد،
بيمارستان بهبهاني تعطيل و مورد استفاده هاي ديگر اداره بهداري كازرون قرار گرفت.
تا اينكه پس از انقلاب، چندين سال به
انبار دارويي اين شبكه تبديل و پس از آن هم تخليه شد. اكنون سال هاست كه متروكه و
به حال خود و به امان خدا! رها گرديده است.
به درستي نمي دانم اكنون اين مِلك در اختيار كيست؟ اوقاف يا
شبكه بهداري يا شايد هر دو! اما مي دانم هدر دادن مال و سرمايه حرام است. اين مِلك
در يكي از بهترين نقاط شهر سال هاست بلا استفاده مانده. به عبارتي مليون ها تومان
سرمايه مسكوت و بي مصرف به حال خود رها
شده است كه بي تعارف می توان آن را نوعی حق الناس توسط مديرانِ بی توجهي دانست كه صاحب
اختیار سرمايه هاي كشور و مردم اند و تصمیم گیری در مورد این اموال در حیطه وظیفه
و اختیار آنهاست. بی شک روح واقف آن نیز از این بلااستفاده گی! که با فلسفه وقف در
تعارض است، ناخوشنود است.
تصویری از درون بیمارستان
بهبهانی و وضعیت کنونی آن
نگارنده پيشنهاد مي كند اداره اوقاف، شبكه بهداشت، شهرداري،
ميراث فرهنگي، فرمانداري و...، با هماهنگي هم سرنوشت زيبايي را براي اين ساختمان
رقم زنند. حيف است بيمارستاني كه قدمت آن از بيمارستان نمازي شيراز هم بيشتر است، از
ميان برود[3]. با توجه به زيباسازي ساختمان اداره فرهنگ سابق (كانون شهيد عسكري
فعلي)، اگر ساختمان بيمارستان بهبهاني نيز با اجراي طرحي مشابه؛ با نمايي سنتي باز
سازي شود، خيابان شريعتي جلوه اي منحصر به فرد و زيبا مي يابد. فراموش نكنيم كه
موزه شهر نيز در همين خيابان واقع است. به علاوه ساختمان هاي قديمي ديگري مانند
اداره پست، و اولين دبيرستان كازرون (شاهپور
سابق و شهيد بستانپور فعلي).
اين بيمارستان با توجه به «موقعيت ممتاز» آن كه در يكي از
بهترين نقاط شهر واقع شده، و «مساحت قابل توجه»، كه قدرت مانور آن در تغيير كاربري
را افزايش مي دهد، از پتانسيل خوبي براي تبديل شدن از يك «متروكه» به يك «زيباي منحصر بفرد» برخوردار می باشد! مثلا:
با توجه به اينكه كازرون هيچ مكاني براي گذراندن اوقات فراغت
بازنشستگان و حتي كارمندان ادارات مختلف ندارد، مي توان آن را به محلي براي دور هم
جمع شدن و با هم بودن كارمندان شاغل و بازنشسته و برگزاري برخي مجالس و... [4] تبديل
كرد. بازسازي آن تا آنجا كه ممكن است با
معماري سنتي صورت گرفته و ادارات مختلف هر كدام قسمتي از هزينه ساخت را متقبل و با
توجه به ميزان هزينه كرد، از آن استفاده ببرند. واگذاري به بخش خصوصي براي اجراي
پروژه هاي خاص نيز مي تواند صورت گيرد. به هر روي تصميم گيري در مورد اين ساختمان كه چگونه و به چه منظور مورد
استفاده قرار گيرد، چندان مشكل نخواهد بود، به شرط آنكه واقعا مديراني كه سرنوشت
اين بيمارستان سابق را در دست دارند، دلسوز شهر و در زمينه فكري دوستدار فرهنگ و
هنر بوده و بخواهند كار خيري براي مردم و يادگاري نيك از عملكرد خود به جاي گذارند.
همان كه جناب عباسي بدان دست يافته است.
پاورقي ها
[1]. عشق را در پستوي خانه نهان بايد كرد ( شاملو)
[2]. بيمارستان بهبهاني يكي از موقوفات زنده ياد حاج محمدحسن
خان بهبهاني است كه جا دارد از اين نيك مرد هر چند كوتاه يادي كنيم. حاج محمدحسن
خان فرزند حاج محمدباقر متولد 1270 ه.ش در بوشهر و از تجار خوش نام بوشهر و شيراز
و رئيس اطاق بازرگاني شيراز بود. از جمله خدمات اين خير مي توان بنيانگزاري كارخانه
نساجي شيراز، وقف قريه ايجاني در خشت، ساخت دبيرستان بهبهاني در كازرون، ساخت بيمارستان
بيست تختخوابي در كازرون، بنيانگزار كارخانه سيمان در شيراز، كمك هاي مالي گسترده
به مستمندان، برگزاري مراسم سوگواري محرم در شيراز و بوشهر برشمرد. وي در سال 1338
ه.ش وفات یافت و در همان شيراز به خاك سپرده شد (منبع: دبيرستان بهبهاني از آغاز
تا كنون. تابستان 1381)
٭ يك توضيح لازم! در منبع فوق، تاريخ تولد و فوت حاج محمدحسن
خان 1236ه.ش و 1319ه.ش آمده است كه با توجه به تاريخ ساخت بيمارستان 1326ه.ش، به
هيچ وجه نمي توانست درست باشد. تاريخ هاي صحيح را دوست گرامي ام جناب آقاي روح الله
لقماني پژوهشگر تاريخ كازرون در اختيار من قرار دادند كه از ايشان كمال تشكر به عمل می آید.
[3]. كلنگ ساخت
بیمارستان نمازی در سال 1329 به زمين زده شد. در حاليكه بیمارستان بهبهانی در سال
1326مورد بهره برداري قرار گرفته بود نيز كمتر كسي مي داند كه در كازرون پنج سال
زودتر از شيراز، بلديه (شهرداري) تاسيس شده است. به عبارتي زماني كه كازرون صاحب
تشكيلات شهرداري بوده، هنوز شيراز شهرداري نداشته است!
[4]. جالب است كه دفتر كانون جهانديدگان هم اكنون ديوار به
ديوار اين ساختمان قرار دارد .
[5]. همچنان كه از دو شهردارِ مهندسِ كازروني؛ كه سوای خدماتی که کردند؛ دو یادمان قديمي كازرون (ساختمان شهرداري قديم و ميدان شهداي قديم) را از بين بردند ياد كرديم، بد نيست يادي كنيم از دو مدير آموزش و پرورش؛ يكي مدير فعلي كه البته از كار ايشان سخن گفتيم و ديگري مدير سال هاي پيش كه با حسن نيت تمام، موجبات تبديل بخشي از دبيرستان تاريخي شاهپور سابق به تنها موزه شهر را فراهم نمودند. سپاس و درود فراوان بر اين دو بزرگوار. حاج عبدالحمید مختاری و حاج كاظم عباسی .
آیا شاهد تبدیل این
به چیزی شبیه این خواهیم بود؟
بسیار پسندیده است که کازرون را از 50سال قبل ببینید خیابان شریعتی جز بافت جدید است بافت قدیم ومیانی کازرون هنوز هم ساختمانهایی دارد که میتواند حرفهایی برای گفتن داشته باشد
آموزش پرورش بهتر است روی ماموریت خودش که آموزشی و پرورش بچه های ماست کارکند تا به بناهی تاریخی بپردازد . آقای عزیز بهتر بود بجای این همه تعریف و تمجید برای یک نما کاری به درون مایه نگاهی می کردی؟؟؟؟؟؟