|
هنوز
خرمشهر با آن خانههای درب و داغانش و خیابانهای بی سرانجامش زیباترین سرزمینی است
که میشناسم. هنوز سوم خرداد زیباترین روز زندگی من است. تا چند سال بعد از اتمام جنگ
سوم خردادها را خرمشهر بودم و الان چند قرنی است که این توفیق از من سلب شده است. نمازهایی
که در مسجد جامع خرمشهر خواندهام دلچسبترین نمازهایم بوده اند. سایههای مسجد جامع
در آفتاب گرم و کشنده تابستان خرمشهر طراوت بهشت را دارند. نخلهای خرمشهر نجیبترین
نخلهایی هستند که قامت آنان را ورنداز کردهام.
هنوز
که هنوز است "ممد نبودی ببینی" کویتیپور دلنشینترین صوتی است که روحم را
نوازش میدهد. ناخواسته صدای تلویزیون را تا آخرش زیاد میکنم و با حرص و ولع آن را
می بلعم.
برای
من هیچ ساحلی آرامش شط خرمشهر را نداشته است؛ حتی آن زمانی که نیروهای عراقی را میشد
با چشم در آن سوی شط دید. همان زمان که هنوز جنگ برپا بود برای ورود به خرمشهر باید
با وضو میبودی حتی اگر بیوضو هم بودی اشکهای هنگام طواف خیابانهای خرمشهر تو را
پاکیزه میکرد.
هرجای
خرمشهر که قدم میگذاشتی لالهای روییده بود. اصلا زیبایی خرمشهر به همین لالهها و
دیوارهای بیدر آن بود. دیوارهایی که حکم به آزادی خرمشهر دادند اما کسی حکم به آبادی
آنها نداد.
و درود به دوست خوبم حضرت تقی نژاد.
احسنت بر شما که یاد خوبیهای به فراموشی سپرده شده را زنده کردید.
یاحق
یاعلی