پیش
از ورود به بحث، از مدیران سایت وزین کازروننما تشکر میکنم که امکان گفتگو میان اهل
سخن را فراهم آوردهاند.
جناب
عبدالحسین پیروان، در نقد یادداشت جناب امانالله دهقانفرد این پرسش را مطرح کردهاند
که مردم کازرون نظر خود را در زمینه طرح تفکیک به چه نحوی اعلام کنند که مورد سوء استفاده
دشمن قرار نگیرد؟ همچنین ایشان این سوال را مطرح نمودهاند که شیوه درست انتقاد از
حاکمان چیست و مردم مطالبات خود را چگونه پیگیری کنند که کار به خشونت نکشد؟
گرچه
همین قلم، در یادداشتی با عنوان «راه حل عقلانی مسئله تجزیه کازرون» راهکارهایی را
در این خصوص به صورت گذرا، ارایه کرده است، اما با توجه به اهمیت موضوع، همچنین در
نظر گرفتن وجه امنیتی آن، لازم است این مسئله با شرح و تفصیل بیشتری مورد توجه قرار
گیرد تا موثر واقع شود.
راهکار
مورد ارایه در آن یادداشت، ایجاد یک "هیات پیگیری" به نمایندگی از مردم برای
طرح مطالبات آنان با مقامات مسئول است. در واقع مردم اگر به صورتی نظاممند و تشکلیافته
نظرات خود را به گوش حاکمان برسانند، میتوانند توقع داشته باشند که صدایشان شنیده
شود، اما اگر دیدگاه خود را صرفا از طریق برگزاری تظاهرات خیابانی اعلام کنند و برنامه
و نظام مدونی برای اقدام خود در نظر نگرفته باشند، نباید انتظار داشته باشند که مقامات
به درخواست آنان پاسخ دهند.
به
بیان دیگر هرگاه مردم بخواهند به نحوی موثر خواستههای خود را با مسئولان در میان گذارند،
لازم است که این مطالبات را در قالب یک "نهاد مدنی" مطرح کنند تا این نهاد
به نمایندگی از آنان با مسئولان وارد مذاکره شود و خواستههای مردم در محیطی کارشناسانه
و فضایی آرام به گوش حاکمان برسد.
از
سوی دیگر هنگامی که مردم مطالبات خود را از طریق یک نهاد مدنی دنبال میکنند، نظم حاکم
بر این شیوه به مقامات نیز اطمینان میدهد که پیگیری مطالبات مردمی، امنیت کشور را
به خطر نمیاندازد زیرا امکان نفوذ دشمن در میان مردم در این روش به حداقل میرسد.
به بیان دیگر هنگامی که مردم به صورت شناسنامهدار و در قالب تشکل مدنی مطالبات خود
را مطرح مینمایند، حاکمیت نیز با افرادی ناشناس و بیمسئولیت مواجه نیست که مجبور
باشد برای کنترل اوضاع به قوه قهریه پناه ببرد و فضا را امنیتی سازد.
توجه
به این نکته نیز ضروری است که تصویری که افراد از خود به جا میگذارند، نقشی مهم در
تحقق خواستههای آنان ایفا میکند. مثلا اگر مسئولان کشور، خود را با کسانی مواجه ببینند
که برای نیل به هدف خود، روشی جز تظاهرات خیابانی بیهدف نمیدانند و قادر هم نیستند
که حتی یک هیات سه نفره را برای رسیدگی به مشکلاتشان معرفی کنند، به این نتیجه خواهند
رسید که خواستههای این افراد، چندان کارشناسانه و معقول نیست؛ زیرا طرح یک خواست منطقی،
نیازی به هیاهو و جنجال ندارد و چنین مطالبهای در فضایی آرام، بهتر به نتیجه میرسد.
به
بیان دیگر در غیاب یک تشکل مدنی، کشاندن مطالبات به خیابان، علاوه بر اینکه نشانه قدرتمند
بودن نیست، بلکه ضعف برگزار کنندگان را نشان میدهد، زیرا هنگامی که افراد اعتراض خود
را به خیابان میآورند با زبان بیزبانی ازعان میکنند که در درون نظام هیچ حامی و
طرفداری ندارند به همین جهت است که چارهای جز خیابانی کردن اعتراض در مقابل خود نمیبینند.
اما
در صورت وجود نهادی مدنی، برگزاری تجمع و تظاهرات با هزینه کمتری همراه است این نهاد
بر اساس مسئولیتی که برعهده دارد، کنترل تظاهرکنندگان را در اختیار خواهد داشت و اجازه
نخواهد داد که شعارهای انحرافی در میان تجمع کنندگان رخنه کند و اقدامات تنشزا، تجمع
را به خشونت و آشوب بکشاند.
گرچه
وجود چنین نهادی پیشاپیش نیاز به برگزاری تظاهرات را به حداقل میرساند، چرا که برقراری
ارتباط با مسئولان از طریق هیات پیگیری و بر اساس برنامهای از پیش تعیین شده، بسیار
آسانتر و موثرتر است. البته این نهاد باید با ارائه مداوم گزارش عملکرد، مردم را امیدوار
و دلگرم نگهدار دارد تا آنان نیز به انجام فعالیت از طریق همین نهاد اکتفا کنند و خارج
از چارچوب آن، اقدامی را صورت ندهند.
مثلا
میتوان تصور کرد که اگر پیش از وقایع اردیبهشت ماه گذشته، نهادی مدنی با هدف حفظ وحدت
کازرون تاسیس شده بود و خواسته مردم در این خصوص را دنبال میکرد، حتی در صورت بروز
آن حوادث نیز، از شدت پیامدهای آن کاسته میشد، چرا که وجود چنین نهادی امکان جلوگیری
از آن خسارتها را فراهم میآورد و همین نهاد مدنی میتوانست با قرار دادن تجمعهای
مردمی در مسیری درست، زمینه بروز آن تخریبها را از میان بردارد.
پرسشی
که اکنون مطرح میشود این است که این نهاد مدنی که قرار است حفظ یکپارچگی کازرون را
به نمایندگی از مردم دنبال کند، باید چگونه نهادی باشد که از طرف مقامات جدی گرفته
شود؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که این نهاد باید "فراگیر" باشد و از
همه جناحها در آن حضور داشته باشند تا بتواند نظر همه مسئولان مملکتی را به خود جلب
کند. به عبارت دیگر، فراجناحی بودن پیشنیاز موفقیت این نهاد است زیرا پیشگیری از بهرهبرداری
سیاسی هر یک از جناحها از این نهاد، زمینه جلب اعتماد عمومی در این باره را فراهم
خواهد آورد.
ضمن
اینکه شواهدی در دست است که نشان میدهد، برخی اشخاص قدرتمند که خود پیگیر اجرایی
شدن طرح تفکیک هستند، در تلاشند تا خواست عموم مردم در زمینه یکپارچه ماندن کازرون
را به یک جناح خاص نسبت دهند و از این طریق به هدف خود نایل آیند، حال آنکه واقعیت
این است که وحدت کازرون مطالبهای جناحی نیست و اهالی بخشهای مختلف کازرون خارج از
جناحبندیهای سیاسی، خواهان یکپارچه ماندن آن هستند.
لطفا بادقت قانون تقسیمات کشوری مصوب 1389 تمام مواد وتبصره های آنرا مطالعه ودلیل مخالفت جنابعالی ودیگران ازاین حق اثبات شده وقانونی مردم دوبخش چنارشاهیجان وکوهمره چیست؟آیا باعدم رعایت قانون وتضییع حقوق سایربخشها این رفتارازنظر قانون وعرف پسندیده است؟چراباید باپیشرفت سایربخشها به شهرستان که براساس قانون است عده ای مخالفت نمایند؟خواهش میکنم همه با رعایت وپایبندی به قانون زمینه پیشرفت ایران اسلامی و کازرون و کوهچنارو...فراهم اوریم.باتشکر
ممنون از پاسخت وراهکار عملی تان
اگرچه در جامعه امروز جای ن۶ادهای مدنی مثل احزاب وNGoها خالی است وهمین پیشنهاد نیز به اما واگرهایی زیادی بند است
عبدالحسین پیروان
حالا اگه اینبار جلو کوهچنار رو گرفتید که بعید میدونم جدا نشه که حتما میشه و کار هم تمام شده هست دور بعد انتخابات که محمدصادقی میخاد بیاد و به گفته خودشون خشتی ها رای هم میاره چند سال دیگه نوبت خشت هستش که ادعای شهرستان شدن کنه و اتفاقا جدا هم میشه چون نماینده شون اصولگراست و دیگه کسی تو شهرستان علیه نماینده اصولگرا و همینطور با حمایت امام جمعه محترم و حوزه علمیه،اجازه عرض اندام و اعتراض خیابونی نداره که بخواد مخالفت یا آشوبی بشه رضازاده بحثش فرق داره آخه ایشون اصلاح طلبه پس انارستان و دشت بم و نودان و حتی خود چنارشاهیجان میشن جگرگوشه و جزء جدانشدنی ولی خشت انگار نه انگار که اونم جگرگوشه س و بوده و باید ادامه داشته باشه و یه شبه به اهالی خشت بخشیده میشه و کسی هم ککش نمیگزه و راحت جدا میشه
بعدشم نوبتی هم که باشه دیگه نوبت بالاده س که اونم بعداز اینکه نمایندگی محمدصادقی تموم شد اینبار یه نماینده از بالاده رای میاره و حالا بالاده شهرستان میشه و دیگه پازل تکمیل میشه و بازی هم تموم ووو دیگه هر که رود خانه خود
همش همین بود
پس بهتره هر 3 تا بخش رو خودمون همین دور شهرستانشون کنیم که تا 12 سال دیگه شهر کازرون و بخش مرکزی گرفتار این باندبازی و عقب افتادگی نشه و هم بقیه بخش ها دیگه نگن حق ما خورده شده
با سلام و عرض ادب
از اینکه مطلبم خواندید متشکرم، من با پیشرفت هیچ منطقهای مخالف نیستم ولی از نظر من راه پیشرفت یک منطقه تغییر تقسیمات کشوری نیست. در اینکه چنارشاهیجان و کوهمره به بودجه بیشتری نیاز دارند، شکی نیست؛ اما زمینه دست یافتن به این بودجه در کازرون یکپارچه فراهمتر است.
ضمنا درست است که همه ما باید قانونی رفتار کنیم اما استناد به قانون در زمینه تقسیمات کشوری، مشکلی را حل نمیکند، چرا که در این خصوص قوانین متناقضی وجود دارد و همین تناقضها موجب میشود گاهی قانون به جای اینکه فصل الخطاب باشد، اختلاف برانگیزی کند. در دو یادداشت دیگرم که در کازروننما منتشر شده به صورت غیرمستقیم به این موضوع پرداختهام.
حضور محترم جناب آقای پیروان فرهیخته عزیز
با سلام و عرض ادب
از اینکه جنابعالی اینجانب را قابل دانستید و به یادداشتم واکنش نشان دادید بسیار متشکرم.
درست است که در شرایط فعلی بر سر راه تشکیل سازمانهای مردم نهاد، موانع زیادی وجود دارد ولی مسئولان باید متوجه باشند که هدایت اعتراضات مردمی از طریق این نهادها بسیار کم هزینهتر از برخورد پلیسی با آنهاست.
ضمن تشکر از جنابعالی که مطلبم را خواندید، همانطور که شما هم اشاره کردید، اگر پای تقسیمات جدید به یک منطقه باز شود، برای آن نهایتی متصور نیست و در پایان هم علاوه بر اینکه مشکلی حل نشده، یک منطقه تکهتکه باقی میماند که مدیریت آن بسیار دشوارتر از وضعیت قبلی است.
ضمنا من با ارتقاء کازرون در تقسیمات کشوری و تبدیل آن به استان هم مخالفم چرا که معتقدم این اقدام هم هیچ مشکلی را حل نمیکند و فقط موجب پیچیدهتر شدن وضعیت میشود. حتی من در یک یادداشت به تفصیل نوشته ام که قانون دایر شدن فرمانداری ویژه را به طور کلی، قانونی نادرست میدانم چرا که موجبات رقابت ناصواب میان شهرستانها را فراهم کرده است.
بنابراین بهتر است به جای تلاش برای تغییر در تقسیمات کشوری، به مشکلات و مسائل اساسی بپردازیم و برای حل آنها در چارچوب تقسیمات فعلی، چاره اندیشی کنیم.
تشکرازمدیریت محترم کازرون نما