در
بامدادین ساعات روز سی اردیبهشت ماه سال 1396 بود که ترکیب شورای پنجم مشخص شد. ترکیبی
به نسبت متفاوت با ترکیب پیشین؛ با این وجه تمایز که برخی برگزیدگان شورای جدید را
افرادی تشکیل می دادند که سال ها در عرصه ی اجتماعی کازرون حضور فعال داشته، نقد کرده
و راهکار داده بودند. حرف هایشان بوی بی خبری نمی داد و افکارشان متفاوت و پویا به
نظر می رسید. در تحلیل های ابتدایی و منصفانه می توانستیم اینگونه پیش بینی کنیم که
تجربه ی سه نفر از اعضای شورای چهارم در کنار انرژی و اندیشه ی نو اعضای جدید و فعال
می تواند امید به آینده روشنی را برای شهر کازرون رقم بزند... .اما اکنون با گذشت حدود
یکسال و دوماه از فعالیت شورای پنجم، و تقریبا یک ساله شدن فعالیت شهردار منتخب این
شورا، آن امیدها به نگرانی هایی مبدل شده که نه تنها از وعده های انتخاباتی این عزیزان
به دور است، بلکه راه به مقصدی دیگر دارد... .
تقریبا
یک سال از فعالیت شورای چهارم گذشته بود که پیکان انتقادها به سمت شورا نشانه رفت و
روز به روز بر دامن این نقدها و بعضا تخریب های غیر منصفانه افزوده شد؛ که البته بخش
قابل توجهی از آن تخریب ها و نقدها واکنشی به سبک کنش ها و شیوه ی عملکرد اعضای شورای
چهارم بود که کلیدواژگان آن شیوه ی مذموم و قابل انتقاد یک عبارت بود: "عدم مشارکت
پذیری".
اکنون
ما در قرنی زندگی می کنیم که نظریات پیرامون حکومت و حکمرانی به حد بالایی از کمال
رسیده و هر روز از دل اندیشه های حقوقدانان و دانش پژوهان علوم سیاسی و علوم اجتماعی
از سراسر دنیا نظریه و راهکار جدیدی برای اجرای شایسته تر قدرت و حاکمیت مطلوب تر آفریده
می شود. اما نکته ی مورد قبول و مطلق تمامی متفکرین و علمای این علوم این است که توسعه
و پیشرفت در هیچ جامعه ی حاصل نمی گردد، مگر اینکه تک تک مردم و شهروندان آن جامعه
به باور و توانمندی ایجاد توسعه دست پیدا کنند و این باور و توانمندی به دست نمی آید
جز با مشارکت واقعی مردم در مدیریت جامعه. اساس و بنیان نظریه عدم تمرکز اداری و جغرافیایی
که شوراهای شهر و شهرداری ها بر خواسته از دل این نظریه هستند افزایش مشارکت مردم در
امور بوده است و از بدیهیات است که این امر تا به صورت واقعی محقق نشود، نه شورای شهر
معنا پیدا می کند و نه استقلال شهرداری.
از
ضعف های بی شمار و کاستی های قانونی در حوزه ی شوراها و شهرداری ها که البته در ضعف
این نهادهای عمومی موثر است اگر بگذریم، متاسفانه بزرگترین علت عدم سعادت و توفیق شوراها
و شهرداری ها در بسیاری از نقاط ایران این است که منتخبین شورا و همچنین شهردار آن
ها پس از تکیه بر کرسی اجرا، نه دغدغه ی جلب مشارکت واقعی مردم را دارند و نه توانش
را؛ و البته روی دیگر سکه این است که دقیقا مهم ترین دلیل توفیق شهرداری ها و شوراها
در برخی شهر های ایران از جمله اصفهان، سازوکارهای کارآمد جلب مشارکت شهروندان در مدیریت
شهر و اداره ی امور جاری شهر است. این نکته را با تورقی در مجله های علمی مختلف به
زبان تخصصی و آکادمیک و با تحلیل آماری می توان اثبات کرد.
دقیقا
همین شیوه ی "عدم مشارکت پذیری" و گاهی "عدم شفافیت" که اعضای
شورای شهر کازرون در ادوار مختلف و شهرداران پیش گرفته اند موجب شده که همدلی و درک
متقابل بین این دو نهاد و مردم روز به روز کمتر شود تا روزی که زمان پایان تصدی شورا
و شهردار فرا می رسد، فعالین اجتماعی و منتقدین با هیجانی تلخ و تصنعی ایشان را بدرقه
می کنند و با انتظار تحقق بهشت زمینی از شورا و شهردار بعدی، با هیجانی کاذب از ایشان
استقبال می کنند و باز هم پس از مدتی... .
حال
چرا شورای پنجم را باید بیش از سایر شوراها در این خصوص مورد نقد قرار داد و ملامت
کرد؟ اکنون که بیش از یک سال از شروع فعالیت این اعضا گذشته و گرد و غبار هیجانات و
مانورهای انتخاباتی مدت هاست فرو خفته، کمینه ی توقع به جا و منطقی مردم و به خصوص
فعالان اجتماعی این است که شورای پنجم در این مدت یک سال زیر ساخت های مشارکت پذیری را به نحو مطلوب
فراهم کرده باشد.
کمترین
توقع این است که کمیسیون های مشورتی شهرداری و شورا تاکنون نه تنها فعالیت خود را آغاز
کرده باشند، بلکه تاکنون تجاربی در این عرصه به دست آمده باشد که بتوان به کمک آن ها
مدت باقی مانده را قوی تر طی کرد.
کمترین
انتظار از کسانی که با شعار اتاق شیشه ای شورای پنجم و شورای مردمی وارد شورا شدند
این بود که تا کنون حداقل ده ها فراخوان رسمی و موفق برای طرح های عمرانی، فضای سبز،
زیباسازی و... را انجام داده باشند... و پس از گذشت یک سال امروز بتوانند به موکلان
خود و کسانی که به آن ها اعتماد کردند دلگرمی بدهند که در مسیر درست در حال حرکت اند
اگرچه هنوز راه نرفته زیاد باشد و کار نکرده فراوان... .
به
هرحال شورای پنجم یک سال اول خود را در حالی سپری کرده که: از نظر روابط عمومی و شفافیت
بخشی به امور توسط سخنگو به شدت ضعف داشته، در مشارکت پذیری و مدیریت استفاده از خرد
جمعی در امور عمرانی نمره ی خوبی از جمع کثیری از متخصصان و فعالین اجتماعی و نهادهای
مدنی کازرون نگرفته، سازوکارهای جلب مشارکت و مشورت پذیری که حداقل آن راه اندازی کمیسیون
های مشورتی مستحکم و واقعی، گشایش دفتر مشارکت های مردمی شهرداری، ارتباط موثر و ساختارمند
با تشکل های مدنی، پیش بینی سازوکارهای راه اندازی شورایاری محلات و ... می باشد در
شورا دیده نمی شود و در نهایت در یک کلام می توان گفت که شورای پنجم و شهردارش در طی
این مدت نشان داده اند که در همان زمین مورد نقد شورای چهارم و شهردارش توپ می زنند
و نتوانسته اند از زنجیرها و کلیشه ها خود را برهانند و متفاوت عمل کنند.
بدون
شک نمی توان و نباید از زحمات و دلسوزی های اعضای شورا و شهرداری و تک تک کارمندان
این مجموعه چشم پوشید؛ اما در این مدت به اندازه ی کافی و حتی بیش از حد معمول برای
کارهای خوب یا ظاهرا خوب کف و سوت زده شده و اکنون زمان آن است که کم کم این ققنوس
سر از زیر خاکستر بلند کند و مردم را امیدوار سازد که تا سه سال آینده خواهد توانست
بال بگشاید... .
خیلی
دوستانه و خالصانه از اعضای محترم شورای پنجم و شهردار زحمت کش خواهشمندم پیش از آن
که زمان از دست برود و جز افسوس خوردن کاری از دستتان بر نیاید، به کارنامه ی یک ساله
ی خود به چشم منتقد نگاه کنید و برای مسیر سلوک آینده طرحی نو در اندازید. شک نکنید
فعالان اجتماعی آگاه و تشکل های مدنی بیدار و دلسوز اگر از شما اشاره ای ببینند به
سر خواهند دوید... .