اتحاد قومیت ها، افزایشِ امیدها، مدیریتِ نُخبه ها ، توزیعِ
عادلانه ی بودجه ها ، رمزِ پیش رفتِ کازرونی ها
منطقه یِ تاریخی و تمدنی کازرونِ قدیم [با عرض و طول جغرافیایی
و چندین برابریِ وضعیتِ فعلی]، صدها سال «مرکزِ» داد و ستد، تولید و صادرات علم، هنر،
فرهنگ، محصولات کشاورزی و دامی و کارگاه های پارچه بافی و... بوده و علی رغم «حادثه
خیز» و «کوهستانی» بودن و مشکلات موجود در راه های دسترسی به آن، اما هیچ گاه از رونق
ترددی، اقتصادی، فرهنگی و تولیدی نيفتاده و به همین جهت است که در گوشه گوشه ی این
خاکِ «زرخیز»، مناطق پیش رفته ای بناگزاری گردیده و محلی برای رُشد، تربیت، پرورش و
تولیدِ علم و معرفی چهره های ماندِگارِ دینی و اسلامی به دیگر مناطق محسوب می شده است.
که در همین رابطه موارد زیر مورد اشاره قرار می گیرند.
۱- یکی از خصوصیات منطقه ی کازرون این است که
هر كدام از مناطقِ پیرامونیِ آن، خود «به تنهایی» در بر دارنده ی تاریخ، تمدن و سابقهی
روشن و پُر افتخاری در ابعاد مختلف بوده به گونه ای که می توان هر بخش را به صورتِ
«مُجَزّٰا» و «جداگانه» نیز مورد بررسی های کارشناسی قرار داد. «خشتِ بزرگ» با حماسه
آفرینیها، فرهنگِ مؤمنانه و مردمانِ خون گرم و کارآفرین، «شاهپورِ زیبا» با بیشابور
و امام زاده سیدحسین(ع) و برخوردار از مرکزیتِ تمدنی، زيارتي و تاریخی، «دریسِ باستانی»
با آن همه عالمانِ دینی و آبادی های شهریِ چند صدساله، منطقه ی اصیلِ «نودان» و بخشِ
«چنارشاهیجان» با مردمانِ خون گرم، با مرام و تاثیرگزار در فرهنگ و تمدنِ سرزمینی،
«بالاده و جره»ی برخوردار از تمدن های نُهُفته در «سَرْ مَشهَد»، مرکز و نواحیِ پیرامونی
و نهایتا روستای «دَوٰانْ» ، «بخشِ مرکزی» و «مرکزِ شهرستان» با آن همه حضورِ پُررنگ
در تاریخ، حماسه ها، علم، فرهنگ، مبارزاتِ ناصر دیوان ها، شجاعت ها و... تنها گوشه
ای از خصوصیاتِ این ناحیه ی بزرگ در ایرانِ عزیز بوده است .
۲- آن چه که در طولِ تاریخ کازرون را در بینِ
دیگر مناطق سرفراز نگه داشته همانا «وحدتِ» سرزميني، «اتحادِ» مذهبي و «کمک»های مردمیِ
این قطعه ی جغرافیایی به یک دیگر در «پیش آمد»ها و «رخ داد»های طبیعی و غیر مترقبه
بوده و بدیهی است در صورتِ «شِکَسْتِ» این اتحاد و از هم پاشیدنِ نگاه های برادرانه
به یک دیگر، نه تنها هیچ پیش رفتی در زمینه های مختلف حاصل نخواهد شد، بلکه مطمئنن
تاثیراتِ آن قبل از هر چیز و هر کَس «مردم»
و «ساکنانِ» آن را موردِ ضربه قرار خواهد داد. پس، ما شدیدا نیازمندِ وحدتِ کلمه و
کلام و کنار گذاشتنِ بگو، مگوهای غیرِ سازنده بین شهر و روستاها و از طرفی رفعِ اقداماتِ «وحدت شِکنانه» بینِ مردم و مناطقِ مختلفِ
شهرستان بوده ایم و در آینده نیز به شکلِ افزون تری خواهیم بود .
۳- وجودِ «مشکلات» در همه ی مناطق کشور، از جمله
استان فارس، شهرستان های تابعه و منطقه ی بزرگ کازرون چیزی نیست که قابل کتمان باشد،
چرا که «تحریم»های تحمیلی، «خود تحریمی»های داخلی، «بی تدبیری»های مدیریتی و «ناهماهنگی»
های تَقنینی، مجموعا موجب بروز ناهنجاری هایی در چرخه ی اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و...
گردیده و رفعِ این مُعضلات، نیازمندِ «عزمِ جمعی» و کنار گذاشتنِ تصمیم های «فردی»
و «جناح بندی»های یک طرفه ی سیاسی بوده و طبیعی است تا زمانی که این مشکلات در داخل
حل و فصل نشود و تا وقتی که منافعِ «همه ی» مردم بر «نفعِ» شخصی، گروهی، سازمانی و
ناحیه ای ترجیح داده نشود، قطعا امیدی نیز برای حل سریع مشکلات وجود نخواهد داشت.
۴- لازمه ی پیش رفتِ همه جانبه در شهرستان، استفاده
ی «همه جانبه» از ظرفیت های نخبگان، دانش جویان، علما و طلاب، جوانان و در یک کلام
بها دادن به «تجربه»های علمی و بهره برداریِ صحیح از امکاناتِ سرزمینی خواهد بود و
برای عملیاتی نمودنِ این واقعیت ها بالاجبار هر کدام از ما بایستی دیگری را «پوششِ»
کاری داده و به جای از صحنه خارج کردن یک دیگر، جذب حداکثری را پیشه ی خود سازیم. در
غیر این صورت نه نیروهای امنیتی و انتظامی، نه مسئولینِ فرهنگی و سیاسی و نه هم عامه
ی مردم و ساکنان محلی و بومی، امکان حل معضلات را «به تنهایی» نخواهند داشت و به جای
پیش رفتِ امور، یا به عقب سوق داده خواهیم شد و یا در خوش بینانه ترین حالت، در همین
وضعیتِ فعلی «در جا» خواهیم زد.
۵- گر چه کازرون در بسیاری از امور آن چنان که
در شأن نظام، انقلاب، شهدا، جانبازان، سابقه و تمدنِ آن بوده، مورد رسیدِگی قرار نگرفته
در عین حال بایستی توجه داشت طی چهل سالِ گذشته، این منطقه شاهدِ «پیش رفت» های زیادی،
در ابعاد مختلف بوده و بی انصافی است اگر این «واقعیت»ها نادیده گرفته شوند.
۶- البته از این که شهدای این منطقه و افتخاراتِ
آن ها در دفاعِ هشت ساله و انقلاب و نقشِ مردم شهرستان کازرون و مناطق پیرامونی در
گذشته و حال، آن چنان که باید و شاید موردِ بررسی واقع نشده، گلایه های «به حَقّی»
وجود دارد و همه ی کسانی که می توانستند و یا می توانند در این زمینه ها ایفای نقشی داشته باشند اما کوتاهی کرده اند، بایستی
خود را موردِ «مَلامَت» قرار داده و برای جبرانِ مافات، تمامیِ سعی و تلاشِشان را
در آینده به کار گیری نمایند .
۷- تعلقِ حضرت سلمان "سلام الله علیه" به مردمِ
کازرون و فارس، گنجینه ی ارزشمندی است که فوق العاده در شناختِ این منطقه، تاثیرگزار
خواهد بود کما این که در معرفیِ بیش از پیشِ مناطقِ تمدنیِ این سرزمین زرخیز به دیگر
مناطق داخلی و خارجی کوتاهی هایی صورت گرفته و می توان با مقداری « هِمَّت » ،این نقیصه
ها را جبران کرد .
خاتمه :
دشمن همیشه برای ایجاد نارضایتی و ایجاد پشیمانی بین مردم به
«نقشه»های متعددی متوسل می شود و در این میان نیازمندِ آدم هایی است که این «نقش» را
به مرحله ی اجرایی در آورند. «اختلاف»افکنی بین مردم یکی از «کارا»ترین و خطرناک ترین
حربهی سازمان های جاسوسی است و بر همین اساس همه ی ما بایستی مراقب باشیم که در این
دام گرفتار نشویم. هم مسئولین سیاسی، هم ارگان های فرهنگی، هم مامورین و مسئولینِ قانون
گزاری و اجرا کنندِگان قانون و البته، مردم و ساکنان شهر و مناطقِ اطراف باید چهارچشمی
مواظب اطرافیان و همراهانِ خودشان باشند تا خدای نکرده بارِ دیگر مشکلاتْ، ناامنی ها،
کج رفتاری ها، بدخُلقی ها، نافهمی ها و اقداماتِ دشمن شاد کُنِ روزهای آخرِ اُردی بهشت
ماه ۱۳۹۷ در این شهرِ خوبان، تَکرار نشود.
در هزاره سوم برای بیان و انتقال مفاهیم و کارکردها و تحلیل رویدادها بی گمان واژه ها و مفاهیم باستانی چندان پاسخگو نیستند!
موفق باشید