مُشارِكتِ حداكثریِ آگاهانه، كنار گذاشتنِ اختلافاتِ مُتَعَصِبانه، مُقَدمه یِ انتخاباتِ مُدَبِرانه .
قسمتِ ششم: از سلسله یادداشت های "بررسیِ عواملِ تاثیر گذار بر انتخابات های کازرون، راه های «شناختِ» کاندیداها و «تفکیکِ» شعاری ها از شعوری ها!"
حضورِ
آگاهانه ی مردم در انتخابات و گُزینشِ عالِمانه
ی کاندیداهای تأیید صلاحیت شده توسط مراکزِ نظارتی و اجرایی، یکی از ساز و کارهای مُشارِکت
افرادِ جامعه در تعیینِ سرنِوِشت و طبیعتا واگُذاریِ بخشی از اختیاراتِ قانونی، مَدَنی
و شرعیِ خود به یک یا تعدادی از نُخبِگان، عالِمان، مُتِخصِصان و کارشِناسانِ سیاسی،
اقتصادی، فرهنگی، بین المللی و... خواهد بود و طبیعی است به هر میزانی که «دِقَّت»
و «هِمَّتِ» ساکنانِ حوزه های رأی گیری افزایش یافته و با شور و شناختِ بیش تری تُوأم
گردد، در نتیجه، هم مقبولیتِ افزون تری نسبت به ارکانِ حاکمیتی و قانون گزاری حاصل
خواهد شد و هم نمایندِگان با صلاحیت و پُر صلابت تری در مجموعه های مورد نظر به تصمیم
سازی، تصمیم گیری و امورِ نظارتی خواهند پرداخت. با در نظر داشتِ این مساله، امورِ
زیر موردِ اشاره قرار می گیرند.
۱)- مشارِکتِ عمومی در تعیینِ سرنوِشت،
به نوعی حضورِ همه گانی در پایِ صندوق های رأی گیری را طلب می کند و این مُعادِله به
گونه ای است که هر اندازه به تعدادِ رأی دهَندِگان افزوده شود، طبیعتا مشروعیتِ نمایندِگان
انتخابی، مقبولیتِ انتخاباتِ مورد نظر، مسئولیت پذیریِ مُنتَخبین و پُرسِش گریِ مردمی
نیز افزایش خواهد یافت.
۲)- یکی از مشکلاتِ اساسی در بخشِ
عمده ای از انتخاباتِ گذشته، به ویژه در بین مردمِ شهرنشین کازرون، «قَهرِ» خودخواستهی!
اقلیت های تاثیر گذار بر نتایجِ انتخاباتی و یا بی تفاوتیِ ناخواسته ی عده ای از ساکِنانِ
حوزه های رأی گیری نسبت به سرنوشتِ چندین ساله ی خود و نسل هایِشان بوده، امری که با
کمالِ تأسف نه تنها هیچ فایده ای را نصیبِ این مجموعه ها نکرده بلکه ضررهای جبران ناپذیری
را نیز بر پیش رفتِ ساختارهای فرهنگی، مدیریتی، زیربنایی، عمومی و خصوصی به دنبال
داشته و طبیعی است در چنین اوضاعی بروزِ هرگونه ناملایمی، ناهمسویی و ناهماهنگی، بیش
از همه، بر عهده ی ناهمراهانِ انتخاباتی خواهد بود.
۳)- بخشِ مرکزیِ شهرستان کازرون،
مخصوصا عده ی قابل توجهی از کازرونی های ساکن در مرکزِ استان و شهر، سال هاست که حضورِ
فعالانه ای در امورِ انتخاباتی نداشته و از این که شناسنامه هایِشان فاقدِ مُهرِ انتخابات
است! بعضا با افتخار و نیکی یاد می کنند! و این در حالی است که همین افراد معمولا بیش
از دیگران از رفتارها، برخوردها و ناهمسویی های نمایندِگان شهرستان گلایه مند بوده
و البته بیش ترین ضررها نیز متوجه آنان گردیده و طبیعی است لازمه ی حلِّ مشکلاتِ گذشته،
آشتی نمودن همین افراد با صندوق های رأی و حضورِ مُشتاقانه، فعالانه و صادقانه در
تمامیِ انتخاباتِ آینده خواهد بود.
۴)- فراموشمان نشود نمایندگانِ مجلس
و یا سایرِ مُنتَخِبانِ انتخاباتی حتی با حضورِ «اقلیتی» از مردم نیز راهیِ محل مأموریت
خواهند شد، در این صورت اما تنها کسانی که مُتَکی به رأیِ اقلیت های قومی، قبیله ای
و بخشی هستند مُنتَفِع گردیده و تعرفه ها نیز به جاهایی منتقل می شوند که مسئولینِ
شُعبه ها، مامورینِ نظارتی و... از هماهنگی های بیش تر!؟ و نگاه های نزدیک تری برخودار
خواهند بود!.
۵)- تَعَصُباتِ خُشکِ قومیتی، منطقه
ای، خانوادگی، فامیلی، سیاسی و حتی مذهبی! [که متاسفانه بعضا در مناطقی از استان و
شهرستان به چشم می خورد]، یکی از مُخَرِب ترین عواملِ جلوگیری از پیش رفتِ جوامع، بر
هم زننده ی نظم و انضباط اجتماعی و عقب ماندِگی های فرهنگی، اقتصادی، زیربِنایی و
ساختاری بوده به گونه ای که اکثَرِ اوقات موجبِ بسته شدنِ چشم ها، ناشنوایی گوش ها
و تعطیلیِ فکرها و اندیشه ها گردیده و متاسفانه همین امر در مناطقِ کم تر توسعه یافته،
سبب سازِ روی کار آمدنِ نمایندِگانی با اندیشه ورزیِ پایین تر از سطحِ عمومی جامعه
می شود.
۶)- اختلافْ آرایی هایِ مُتَعَصبانه
ای همچون دهاتی و شهری!، اصلاح طلب و اصول گرا، چپی و راستی، اعتدالی و تندرو و یا
تَمَرکُز بر وابستگی های نسلی به اقوامِ محترمی همچون تُرک، لُر، فارس، کُرد و...،
اصالت دادن به «زادگاهِ» افراد همچون خِشتی، دریسی، چنارشاهیجانی، والاشهری، نودانی
و کازرونی، مَحَلِه گراییِ بی مبنایی مانندِ سُفلیٰ، وُسطی و عُلیا و... آن هم بدونِ
در نظر داشتِ لیاقت، دیانت، صداقت و توانایی های کاندیداها، نه تنها موجِباتِ پیش رفتِ
این مناطق، اقوام و جناح ها را در پی نخواهد داشت، بلکه تجربه نشان داده چنین نمایندگانی
پس از ورود به مجلس و دیگر مراکزِ تصمیم گیری، ضرباتِ غیر قابلِ جبرانی را بر کشور،
استان، شهرستان، عمومِ مردم و اعتمادِ مردم به حاکمیتِ دینی نیز وارد خواهند نمود
.
در
هر حال یادمان باشد که مردم و پیکره ی تَمَدُن سُویِ شهرستان بزرگ کازرون، طیِ دوره
های گذشته، از همین تعصباتِ غیرِ مُنطَبِق با تدبیر و اندیشه، ضربه های مُهلِکی را
دریافت نموده و عقل حُکم می کند که پیمودنِ مسیرهای اشتباه گذشته، اعتمادِ چند باره
به افرادِ تجربه شده اما ناتوان در حلِّ مشکلاتِ اساسی، شاخ به شاخ شدنِ بی حاصلِ مجموعه
های نُخبِگان، بزرگان و دل سوزانِ شهرستانی، فاصله گیری از صندوق های رأی گیری و یا
حمایتِ چشم، گوش و عقل بسته! از افراد، به صِرف وابستگی های منطقه ای، قومی، سیاسی
و... همه و همه خیانت به «هُویت»، «تاریخ» و «سرنوشتِ» همه گانی بوده و یقیناً تک تکِ
افراد در قصور، تقصیر، گناه و یا ثوابِ این اقدامات شریک خواهند بود .
ان
شااله ادامه دارد...