|
مشخصه غذایی هر شهر و دیاری بستگی به انتخاب نوع مواد غذایی
دارد. این کازرون عزیز ما هم با هندوانه خوریش، زبانزد خاص و عام و دیار جنوب و سرزمین
ایران و بخش عظیمی از آسیا و ولایات وسیع آمریکا و بخش زیادی از سرزمین های آلاسکا
و کشورهای اسکاندیناوی و قسمت شرقی کهکشان شیری و کمی هم در کهکشان های همجوار شده؛
علتش هم اینست که هنگام چرخ خوردن زمین، ناگهان بخش سبزی در کره زمین دیده می شود که
رنگ سبز دارد و گلوله گلوله است و این وضعیت ناشی از دپو هندوانه در فصل تابستان در
کازرون است.
ده کیلومتر قبل و پانزده کیلومتر بعد از سرزمین مبارکه کازرون،
شما شاهد کپرهایی هستید که در اول گمان می کنید تکیه های عزاداری ماه محرم صفر است.
ولی نه، اشتباه برداشت کرده اید، اینها تکیه نبوده بلکه دکه های فروش هندوانه است.
هندوانه خوری در کازرون از آیین های خاص است. ساعت 10 که می
شود هر کس در هر خانواده هندوانه خود را بر می دارد و با کارد و چنگال و چاقو و تبر
و دیلم می افتد به جانش و پس از آن با کارد تمام محتویات هندوانه را می کِرونند "یعنی
آنقدر گوشت هندوانه تا عمق می خورند که درون پوست هندوانه سفید می شود. آقا ساده بگم
کف را می تراشند". سپس پوست را با سلام و صلوات می گذارند دم درب حیاط تا افراد
خاص بیایند و آنرا برای حیوانات علف خوار ببرند. اگر پوست کرونده و تراشیده نشده باشد،
بر آنها معلوم می گردد که ساکنین این خانه غریبه اند و اهل کازرون نیستند.
خاطره جالب یکی از دوستان:
تابستان بود و من به دعوت استاد دکتر عاشوری نژاد رفته بودم
منزلشان، ایشان هم خود و هم خانمشان دکترای ادبیات دارند. البته دخترشان دکترای ادبیات
ندارد بلکه پرستاری ادبیات دارد.
القصه، نشستیم و موبایلم افتاد پشت مبل... خدا بده برکت دیدم
به جای موکت کف اتاق فقط هندوانه بَڑاست که خودنمایی می کند. گفتم دکتر این چه رسمیه
که اینهمه هندوانه تلمبار کرده ای، حضرتشان با لهجه شیرین کازرونی فرمودند. "رَسم
رَسمِ کازِرلَندَن"
در دلم گفتم خدایا این کازرون هم مثل رادیان و تلویزان بکنند
کازران که کمی رسوم و رسومشان بهبودی یابد. آخه دکترای ادبیات و چسبیدن به هندوانه
خوری سنتی کازرون، جل الخالق.