امید است با حمایت از ملکی کازرون و احیای صنایع دستی کازرون از جمله گیوه کازرونی که با نام اختصاصی «ملکی» شناخته میشود، باردیگر شاهد به راه افتادن کارگاههای متعدد ملکی دوزی در بازارهای کازرون باشیم.
استاد عمادالدین شیخ الحکمایی، پژوهشگر موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران معتقد است:
به نظرمی رسد که در حوزه فعالیتهای اقتصادی چه در ایران به صورت عام و چه کازرون به صورت خاص، بیش از هرچیز باید روی صنایع دستی سرمایهگذاری شود.
ظاهرا کوچک است، اما اگر به خوبی برنامهریزی شود، بهتر از هرکاری جواب میدهد. با محیط زیست سازگار است، و سرمایهگذاری آنچنانی هم نمیخواهد. برای آن که چیزی برند شود، سالها کار و تلاش و سرمایه لازم است، اما ما برندهای خودمان را داریم که به راحتی آن ها را کنار گذاشته و به دنبال چیزهایی میرویم که اگر هم به نتیجه برسد، کلی مشکلات جانبی خواهد داشت و ربطی به «هویت کازرون» هم ندارد.
مثال سادهاش همین «گیوه ملِکی» است. به استناد متون هفتصدساله، گیوه کازرون برای ملوک و دیوانیان ساخته و ارسال میشده است. این موضوع در مکاتبات خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی هم آمده است. تا آنجا که میدانم الان تنها یک ملکیدوز در کازرون باقی مانده است - که عمرش دراز و کارش پررونق باد - اما اگر کمی روی این محصول ویژه تبلیغ و سرمایهگذاری شود، صدها نفر در شهر و روستا میتوانند به روارچینی و شیوهکشی و ... مشغول شوند و چندین کارگاه تولید گیوه ایجاد شود.
کافی است این صنعت کازرونی بتواند در چند نمایشگاه بین المللی شرکت کند و به خوبی معرفی شود.
کافی است چندسالی، کار سازندگان پیشخرید شود. چه اشکالی دارد که همه مسوولین و کارمندان، و دبیران در برخی مراسم، گیوه بپوشند؟
چرا برای هدیهها و جوایزی که به دانشآموزان شهرستان( با کمک اولیا) داده میشود، ملکی و گیوه دانش آموزی داده نشود.
چرا به برگزیدگان مراسم مختلف و میهمانان نهادهای رسمی گیوه ندهیم.
تردیدی نیست که «گیوه یا همان ملکی کازرون» با کمی تبلیغ خوب، مشتریان خوب و فراوان داخلی و خارجی و به ویژه همین کشورهای عربی خواهد یافت. وظیفه امروز ما برنامهریزی برای این امور و نجات و تداوم و گسترش صنایع دستی و «هویتی کازرون» است. کار کار امروز است. فردا که فلان شهر و کشور این صنایع را به نام خود ثبت کرد جز داغ و حسرتش بر دل ما نخواهد ماند، تا دیر نشده «صنایع دستی کازرون» از جمله «گیوه ملکی کازرون» را در یابیم.