|
شب است . تنهایِ تنها گوشه ای از این کره بزرگ خاکی نشسته و با خود خلوتی کر ده ام تا فارغ از هیاهوی زمانه و زرق و بر ق های فراوانی که هر کدام از آنها انسانها را با ساز خود به رقص مخصوصی وا داشته است به دنبال جواب مناسبی برای سوالاتم باشم .
مشکلاتِ بسیاری که امروزه کم وبیش همه ی ما انسانها با آن دست و پنجه نرم می کنیم مثل گرفتاری های روزمره ، اینکه چرا با یک سانحه یا اتفاق عزیزانمان را از دست می دهیم و به ناچار باید با دست خود آنها را در دل خاک دفن کنیم ؟
اینکه هر کس امروزه در یک جایِ زندگی اش با یک موضوع ناپسند و غیر دلخواهی باید بسازد و تسلیم روزگار باشد ؟
اینکه چرا خود یا یکی از اعضای خانواده مان باید از نوعی بیماریِ جسمی رنج برده و کاری هم از دست کسی بر نیاید ؟
اینکه هیچ وقت پول جیبمان جوابگوی ذهن و آرزو های بزرگمان نیست و چاره ای هم جز مدارا کردن نداریم ؟
اینکه برای رسیدن به هدفی ، تمام تلاشمان را بکار می بندیم و همه ی لوازمِ آن را فراهم می کنیم ولی ناکام می مانیم ؟ و هزاران سوال ِ دیگری که هر کدام ساعت ها ، روز ها و بلکه ماهها جای تأمّل و تفّکر دارد.
ما انسانیم ، پس همه ی سوالات را باید پاسخ دهیم بلکه بتوانیم واقع بینانه تر زندگی کنیم ؟
همه ی این سوالاتِ به حق ما ، جوابی روشن دارد و آن اینکه مافوقِ قدرت ما انسانها قدرتی وجود دارد که می خواهد با همه ی توانائیمان ما را متوجه ضعف ها و ناکامی های بسیارمان کند تا دست از خود بینی، سر کشی و تکبّر ، برداشته ، از مسیر اصلی ِ عبودیّت و بندگیِ خداوند بی همتا خارج نشده و تسلیم ذات اقدسش باشیم.
او می خواهد اینگونه به ما انسانها که تمام مخلوقات عالم را به اسارت عقل یا جسم خود در آوره ایم بفهماند که با همه ی این موفقیّتها هنوز نتوانسته ایم با اختیار کامل تمام زندگیمان را به دست خودمان رقم بزنیم .
به اصطلاح امروزی ها ریشمان گروِ خودمان نیست اما دریغ از چند لحظه توقّفِ بجا ، برای تفکّر و حرکتی مدبّرانه!
بیایید بی خود و بی جهت از آن قدرت بی انتها فاصله نگیریم و تقلاّی بیهوده و بی فایده نکنیم .
عزیزان، فرار از این مهم راهی جز بازگشت به خود او نخواهد داشت.
امیرِ مومنان ،علی (علیه السلام) می فرماید: "اِتَّقُ الله وَ فِرُّوا اِلی الله مِن الله": از خدا بترسید و از او به سو یِ خودش فرار کنید.
به راستی اگر به سوی خدا نرویم ، به کجا توانِ پناه بردن داریم؟ اگر تسلیم امر او نباشیم مطیع امر و بنده ی چه کسی هستیم؟
بیایید به فلسفه ی آفرینشِ انساها بر گردیم . قبل از اینکه خلق شو یم چه بو دیم؟ و بعد از اینکه از دنیا می رویم سرنوشتمان به کجا ختم می شود ؟ برای اطاعت و بندگیِ خدا همین بس که مارا از عدم ، پوچی و نیستی به هستی تبدیل کرد .
نبو دیم و امروز بدون اختیار هستیم . نه آمدنمان با خودمان بوده و نه توان مقابله با عزرائیل وقتی قصد جانمان کند را داریم.
در ابتدای دنیا مجبور به آمدنیم و در انتها مجبور به رفتن، بین این دو اصل مهم با این همه ناتوانی ، ضعف و گرفتاری بالاخره چه باید کرد........
گذار بود
بسیار تاثیر گذار بود. ای کاش ما انسانها می فهمیدیم که خداوند متعال بین این دو جبر (زمان به دنیا آمدن و زمان از دنیا رفتن) این اختیار را به ما داده که آزادانه زندگی کنیم. و راه درست را از بین راه های نادرست برگزینیم. با تشکر -رنجبر
احسنت بر این کسی که نظر قبلی را داده .من با اینکه بعضی از جاهاش حذف شده ولی فهمیدم که در باره چی میگه . این آقا حتی در ساعات برگزاری ... برای دوستانش سالن فوتبال میگرفت وآنها را به بازی می فرستاد تا در ... شرکت نکنند . ودر ایام انتخابات شورای شهر قبلی از ... می گرفت
تا ... کند . واقعا متاسفم
اگه فحش دادن بهتر نيست اصلا مطلب رو درج نكنيد.
خیلی چاکر
نوکر ارادت گلی نترسی مرد غیرت داری باوفایی
باصفایی
خلاصه ایکه مردی
خیلی چاکر
نوکر ارادت
گلی
نترسی
مرد ی
غیرت داری
باوفایی
باصفایی
خلاصه ایکه مردی