بعد ازاستعفای آیتا...
آقابزرگ بنیادی امام جمعهی اسبق کازرون از امامت جمعه و نپذیرفتن درخواستهای نمازگزاران
و اقشار مختلف مردم که اصرار بر ماندن ایشان داشتند و علت عدم پذیرش را هم مشکلات جسمی
و عدم توانایی لازم مطرح کردند،
برای جانشینی و تعیین امام جمعهی کازرون، از بین
علما و فضلای واجد شرایط کازرونی، تعدادی از آقایان که در کازرون فعالیت داشتند و بیشتر
با مردم مرتبط و شناختهشده بودند، بر سر زبانها افتادند؛ از جمله فرزند خود حاج آقای
بنیادی که از مدرسین قم ، خطیبی توانا و سابقهی مدیریت حوزهی علمیهی کازرون را هم
در کارنامهی خود داشت.خلاصه در این انتخاب مهم نظر خود حاج آقا را درباره فرزندش خواستند،
ولی آیتا... بنیادی صلاح ندانستند تا موجب سوءتفاهم موروثی شدن این جایگاه نشود و
در جواب کسانی که نظر و پیشنهاد خودشان را میخواستند، فرمودند بروید دنبال آقای خرسند.
با اینکه شهید خرسند در
آن زمان هم از شاخصههای ممتازی برخوردار بود و جوان بودن او هم امتیاز مضاعفی برای
او بشمار میرفت و آقا بزرگ که در جای استادی وی بود، چه خوب او را از هر جهت شناخته
بود و او را در شأن و جایگاه امامت جمعهی کازرون میدانست. گرچه برخی به علت عدم شناخت
کافی از استعدادها و توانائیهایش و تصور اینکه امام جمعهی در تراز کازرون باید شخص
مسنتر و از شیخوخیت بالاتری برخوردار باشد انتخاب شود، لذا به لحاظ اینکه آیا آقای
خرسندجوان میتواند از عهدهی این مسئولیت مهم برآید دچار تردید بودند و پذیرش این
پیشنهاد برای آنها ثقیل به نظر میرسید.
باتوجه به این گفتگوها،
حقیر- نگارنده- یکبار دیگربرای اطمینان بیشتر، مجدداً نظر حاج آقا بزرگ را از خودش
خواستم، فرمودند که گفتم بروید دنبال آقای خرسند.
طبیعی است که شورای سیاستگذاری
ائمهی جمعه در این موارد تعدادی افراد واجد شرایط را مورد بررسی و مطالعه قرار میدهد
تا آنکه مناسبتر است، انتخاب و منصوب نماید و شهید خرسند هم یک پیشنهاد بود که مورد
بررسی و مطالعه آن شورا قرار گرفت، و بعد با همراهی و همکاری دوستان روحانی در قم پیگیریهای
لازم انجام گرفت و حجهالاسلام و المسلمین محمد خرسند جوان به امامت جمعهی کازرون
منصوب گردید و این انتصاب مبارکی بود، بهطوری که سنگر امامت جمعه طراوت جوانی گرفت
و علیرغم کسانی که از اول با انقلاب و نظام اسلامی دشمنی می ورزیدند وبا نمادها و
تجلیات انقلاب از جمله نماز جمعه مخالفت و ضدیت داشته و دارند، و هر روز انتظار وقفه
ای در امور نظام و تعطیلی فعالیتهای انقلابی و اسلامی و برچیده شدن سنگرها یکی پس
از دیگری بودند و هستند و مخالفت آنان با اقامهی نماز جمعه شدیدترو بیش از سنگرها
و نمادهای دیگر انقلاب بود و آن هم به علت تأثیرگذاری آن است و بشهادت رساندن شهدای
محراب هم بیانگر ضدیت،کینه و دشمنی آنها با این جایگاه عبادی- سیاسی است.
الحمدلله خرسند جوان موفق
شد تا جای خالی حضرات آیات ایمانی و بنیادی را به خوبی پر کند و چه خوب و پرتوان، همانطور
که در سنگر جبهههای حق علیه باطل، در لباس رزم رزمندهای تمام عیار از میهن اسلامی
دفاع کرد و به افتخار جانبازی نائل شد، حال در لباس روحانی با انگیزه و اخلاص، با صلابت
و رشادت در سنگر نماز جمعه به ارشاد و راهنمایی و ترویج معارف دینی، قرآنی و اخلاقی
پرداخت و با خطبههای آتشین از حریم ارزشهای اسلامی دفاع نمود و از زبان مردم نسبت
به نارساییها و نواقص انتقاد کرد و مطالبات بهحق مردم را پیگیری نمود.
هر هفتهای که میگذشت،
همه شاهد شکوفایی استعدادهایش، شنیدن بیان فصیح و دلنشینش، خطبههای غرا و بلیغش، انتقادهای
مخلصانه و دلسوزانهاش، صبر و حوصله و متانتش، طمأنینه و آرامش در رفتار و گفتارش،
تواضع و سادهزیستیاش، پیگیریهای خستگیناپذیرش و ... همه و همه موجب معروفیت و محبوبیت
بسیار بالایش شده بود. این خصوصیات برجسته
اخلاقی، بینش و بصیرت سیاسی، سخنرانیهای پرمحتوا و بهروزو و اجتماعی و حضور فعال
در صحنههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی از او یک شخصیت ممتاز و نافذ استانی و کشوری ساخته
بود بطوری که از نظر مقام معظم رهبری او یک امام جمعهی موفق بود.
ولی بالاتر از همهی اینها
مظلومیت او بود. بهطوری که برخی کسانی که توقع همکاری از آنها بود و خود را مدعی
دین و دیانت ولایت میدانند،ولی به دلیل منیتها و زیادهخواهیهایشان و حقد و حسادتهایشان
در تلاش بودند، پیش شخصیتها و مسئولین میرفتند و بدگویی میکردند تا او را ناموفق
معرفی کنند و زمینهی جابجائی او را فراهم نمایند و خودشان برای کازرون امام جمعه تعیین
کنند. ولی او در اخلاص و کارآمدی به حدی درخشید که مقام معظم رهبری او را امام جمعهی
فعال، موفق وپرتلاش نامیدوچه درجه ای بالاتر از این؟
ظلم ناروای دیگری که بر
او رفت، در رابطه با موضوع تقسیمات کشوری بود. شهید خرسند به جرم اینکه نهایت تلاش
خود را برای حفظ وحدت شهرستان و استیفای حقوق همهی شهرستان به کار میبرد و در برابر
باجخواهی و باجدهی برخی صاحب منصبان ومسئولین
در این رابطه، او فقط بر رعایت قانون پای میفشرد و متاسفانه، سرانجام در اثرتاخیر
دررسیدگی وعدم اهتمام لازم به در خواست مردم و ندانمکاریها، ضعف مدیریتها ونفوذضد
انقلاب در صفوف مردم شریف انقلابی ... آنچه
نباید میشد، رخ داد و موجب خسارت بزرگ جانی، مالی و آبرویی شد و در آخر به جای رسیدگی
به ناکارآمدیها و نابخردیهای برخی، بار مسئولیت آن رخداد ناگوار را به دوش امام جمعهی
مظلوم، حجهالاسلام خرسند انداخته شد و او را متهم کردند و قبل از اینکه او به دست
ابنملجم احمقی ترور شود، به دست و قلم بعضی مسئولین و عدهای ناکث ترورشخصیت شده بود
واو برای مصحلت نظام وحفظ آرامش جامعه دم فرو بست واز آنچه بعدازآن واقعه دلخراش براو
گذشت فریاد نزد، آری اوقبل از ترور فیزیکی به دست یکی از ایادی مارقین، به دست ناکثین
و قاسطین زمانهاش ترور شده بود و زمینهی به خاک و خون کشیدنش توسط یک احمق بیبصیرت
و فریبخوردهای نامرد، فراهم شده بود و سرانجام همچون امام و مولایش به دست ابن ملجمی
دیگر در سحرگاه لیلهالقدر به فوز عظمای شهادت
نائل گشت و رستگار شد و ما در فراقش همچنان
میگرییم و امید داریم که خون مظلوم بالاخره عوامل پشتپرده و محرک این قتل
فجیع و بیرحمانه را رسوا کند و به نتیجهی اعمال جنایتکارانه یشان برساند. الیس الصبح
بقریب
ألیس الصبح بقریب
...