چندي پيش پاسخ پرسشي دربارهي حجاب را بر روي وبلاگ گذاشتم. هفتهي گذشته سايت «الف» لينك آن مطلب را در قسمت وبلاگهايش قرار داد و تعدادي از هموطنان عزيز پس از مطالعهي اين پرسش و پاسخ نظرات و يا اشكالات خود دربارهي آن را در قسمت نظرات وبلاگ نگاشتند.
اكنون به نطرم رسيد ميتوان مجموع اين پرسش و پاسخها را به عنوان يك مطلب مستقل منتشر كرد.
ابتدا پرسش و پاسخِ قبل را مجدداً نقل ميكنم و آنگاه پرسش و اشكالهاي خوانندگان و پاسخهاي آنها را جهت مطالعهي شما عرضه ميدارم:
***
پرسش قبلی: چرا اقلیتهای مذهبی در ایران باید حجاب داشته باشند آنها که مسلمان نیستند؟ اگر پاسخ شما این است که 90 درصد ایران مسلمان هستند و آنها هم باید رعایت کنند و قانون کشور است، خب! در فرانسه هم 90 درصد افراد غیر مسلمان هستند و منع حجاب هم قانون آن کشور است و مسلمانان در آنجا اقلیت هستند؟
جواب:حجاب از الزامات دين اسلام است و لذا كسي را نميتوان ملزم كرد كه به واجبات دين خود عمل نكند اما بيحجابي نه از واجبات ساير اديان است و نه اينكه محجبه بودن براي آنها حرام شده است تا الزام كردن آنها به رعايت حجاب در كشور اسلامي (به وسيله وضع قوانين حكومتی) بر خلاف تعاليم ديني آنها باشد. بر اين اساس اگر چيزي واقعاْ در دين مسيح حرام شده باشد كشور اسلامي ايران، مسيحيان موجود در ايران را ملزم به انجام آن فعل حرام نمیكند همچنانكه اگر چيزي بر اساس تعاليم آنها واجب باشد قوانين ما آنها را مجبور به ترك آن واجب نميكند.
***
اشكال: استدلال کاملاً مخدوش است. سئوال این است که آیا هر چه در دین واجب شمرده شده دولت اسلامی میتواند آنرا برای مردم تکلیف کند؟ پس هر کس که نماز نمیخواند را هم مجازات کنید؟ دوم اینکه الزامی بودن حجاب برای غیر مسلمانان از کدام قاعده شرعی میآید؟
پاسخ:اين درست است كه هرچه در دين حرام يا مذموم اعلام شده است لزوماً ممنوعيت قانوني ندارد و همچنين تمام آنچه واجب شده الزام قانوني ندارد. آري برخي از امور گناه است اما جرم نيست اما تمام گناهاني كه از جنبهي فردي خارج شده و سلامت جامعه را تهديد ميكند جرم نيز محسوب ميشود. عدم رعايت پوشش اسلامي تنها جنبهي فردي و شخصي نداشته بلكه باعث آلوده شدن فضاي فرهنگي جامعه و گسترس فساد و فحشا ميشود لذا دولت اسلامي ميتوان با مرتكبين به اين گناه برخورد كند.
الزامي بودن حجاب براي غير مسلمانها نيز از احكام حكومتي اسلام است.
***
اشكال: این نظر شخصی و دینی شماست نظر اقلیتهای دینی فكر میکنم این نباشد زیرا بر اساس قوانین کشورهای اروپایی تظاهر به یک فکر دینی است که ممنوع میباشد درست است از نظر ما غلط است فکر میکنم این حجابی که ما به زور به شهروندانی خصوصاً تهرانی اعمال میکنیم آبروي خانمای باحجاب را میبریم! در لبنان و بقیه کشورهای اسلامی مثل مالزی و اندونزی و غیره حجاب خیلی بهتر و راحتر است.
پاسخ:دوست عزيز! ما دقيقاً قوانين برخي كشورهاي اروپايي را زير سئوال بردهايم و آنها بايد پاسخگوي رفتار ضد اسلامي خود باشند. در آن كشورها تظاهر به هر فكر ديني ممنوع نيست به عنوان مثال در همان كشورها معابد و مساجد علناً فعال هستند. رفتار آن كشورها حتي با اعلاميهي جهاني حقوق بشر (كه ادعاي التزام به آنرا درند) مخالف است زيرا بر اساس اين اعلاميه هر كس در عمل به دستورات ديني خود آزاد است.
***
اشكال: هرچند توجيه جنابعالي دربارهي بيحجابي در خارج را نپذيرفتم اما سوال من اين است كه الزام به حجاب در كشور را كه بعضاً با توسل به زور و ضرب و شتم و هتاكي به دختران جوان توأم ميباشد را بر اساس چه ملاك و معياري ارزيابي ميكنيد و آيا آنرا جايز ميدانيد يا خير ؟ تا آنجا كه من از آيات قرآن برداشت كردهام توصيه به حجاب كه از آن به وجوب حجاب ياد ميشود حتي منجر به كيفر اخروي هم نميگردد چه رسد به اينكه فردي يا حكومتي براي آن مجازات دنيوي برقرار كند يا اقدام به هتك حرمت افراد نمايد!
پاسخ:برداشت شما دربارهي گناه عدم رعايت حجاب آن هم در محيط علني جامعه و نوع عقوبت آن كاملاً اشتباه است. قوانين اسلامي را ميبايست به صورت يك مجموعه ديد. قرآن و سنت در كنار يكديگر هستند و اجتهاد وسيلهي برداشت از اين دو منبع براي بيان حكم خداوند است.
اسلام برخلاف بسياري از مكاتب رايج تنها يك مكتب و سليقهي فردي نيست بلكه يك دين اجتماعي نيز ميباشد كه ادعاي توانايي ادارهي جامعه را دارد. اگر بيحجابي مثل شكمپرستي بود كه گناه و ضرر آن تنها متوجه فرد گناهكار ميشد دليلي نداشت كه با وضع مقررات اجتماعي با آن برخورد شود اما ضرر بيحجابي تنها متوجه شخص گناهكار نيست بلكه اين گناه باعث آلودگي اجتماع و ترويج بيبند و باريهاي اخلاقي نيز ميشود لذا وظيفهي اجتماعي مسلمانان امر به معروف و نهي از منكر بدحجابان است لكن هيچ كس حق ندارد خودسرانه مرحلهي سوم امر به معروف و نهي منكر (برخورد فيزيكي با افرادي كه علناً گناه ميكنند) را انجام دهد و اين وظيفه تنها بر عهدهي مراجع قانوني (مثل نيروي انتظامي و قوهي قضاييه) گذاشته شده است. مراجع قانوني نيز ميبايست در برخورد با گناه مرحله به مرحله عمل كنند و اگر نياز به تعزير مجرمين است پس از حكم قاضي و مطابق با قانون باشد. به هر حال هيچ كس برخوردهاي غيرقانوني را (به فرضي كه اتفاق افتاده باشد) تأييد نميكند.
***
اشكال: آیا پیامبر هم این کار را کرد؟ علی (ع) چطور؟ این سوال را فقط جهت اطلاع خودم میپرسم نه رد فرمایشات شما. اگر پاسخ بفرمایید ممنون میشوم
پاسخ: پرسش شما به عنوان بيان مصاديقي از رفتار پيامبر اسلام(ص) و يا اميرالمؤمنين علي(ع) در مورد برخورد با افرادي كه پوشش شرعي را رعايت نميكردند نياز به بررسي تاريخي دارد كه متأسفانه بنده تاكنون اين بررسي را انجام ندادهام اما از برخي روايات حساسيت فراوان پيامبر اسلام(ص) و اميرالمؤمنين علي (ع) نسبت به اين قبيل موضوعات برداشت ميشود.
در اينجا چند نكته قابل تذكر است:
1. برخورد با اشخاصي كه حدود شرعي پوشش را رعايت نميكنند از قواعد كلي اسلام همچون لزوم صيانت جامعه از گناه علني در محيط اجتماع، لزوم برخورد با مفسدين و اصل امر به معروف و نهي از منكر برداشت ميشود.
2. مسلمين در صدر اسلام پس از نزول آيهي «حجاب» پوشش اسلامي را رعايت ميكردند
3. پوششهاي زنندهاي كه بعضاً در جامعه مشاهده ميشود از اختصاصات عصر و زمان ما و ارمغان نوظهور فرهنگ غربي است و الا اين ميزان از برهنگي و پوششهاي مهيّج در عصر زمان پيامبر اسلام (ص) و ائمهي اطهار(ع) حتي در ميان كفار باب نبوده است و سابقهي طولاني ندارد.
***
اشكال: قانونگذاران کشورهای ديگر، قوانين کشور خود را بر مبنای واجبات دينی تعين نمیکنند، بلکه بر اساس صلاحديد و شرا يط روز جامعه قانون گذاری ميکنند، چون داعيهي حکومت دينی ندارند و دليلي نميبينند که از دريچهي ديد شما به موضوع نگاه کنند بنابراين همانقدر که اجرای واجبات دينی در ايران مهم است، پيروی از اجرای قانون مصوب در آن کشورها برای حفظ قوام جامعهي آنها بسيار مهم است. اگر 90 درصد مردم يک کشور فکر ميکنند که حجاب به قوام جامعهي آنها صدمه ميزند، همانطور که اقليتها در ایران بخاطر قانون حجاب را رعايت ميکنند. مسلمانان محجبه هم بايد قوانين جاری در کشورهای ديگر را مراعات کنند تا بتواند از تمام مزايايی که به خاطرش در آن کشور زندگی ميکنند بهرهمند شوند، در غير اين صورت چرا يک کشور اسلامی را برای سکونت انتخاب نميکنند؟
پاسخ: برادر عزيز! ما نگفتيم آنها قوانين كشور خود را بايد بر اساس دين ما تنظيم كنند اما انتظار داريم كه مانع مسلمانان ساكن در آن كشورها براي عمل به واجبات دينشان نشوند. همچنان كه كشور ما مانع از عمل اقليتهاي ديني به واجبات دينشان نميشود.
برادر عزيز! آنها از نفوذ اسلام مي ترسند و براي جلوگيري از حجاب انگيزههاي سياسي دارند و الا رعايت حجاب حتي به قوام فرهنگي و اجتماعي جامعهي آنها نيز كمك خواهد كرد. علاوه بر اين هيچگاه 90 درصد مردم آن كشورها نيز به مجبور كردن مسلمانان به مخالفت با دستورات اسلام راي ندادهاند.
رفتار كشورهاي اروپايي در اجبار مسلمانان به مخالفت با دستورات ديني خود مخالف صريح اعلاميه جهاني حقوق بشر هم هست چون طبق اين اعلاميه هركس در عمل به دين خود آزاد است. اما لزوم رعايت حجاب براي غير مسلمانان هيچ مخالفتي با دستورات ديني آنها ندارد
***
اشكال: آیا فقط در ایران مسلمان داریم؟ یعنی شما بهتر از بقیه کشورها اسلام را می شناسید؟! برای اطلاعتان در هیچ کشور مسلمانی حجاب اجبار نیست. البته در بعضی شهرهای مذهبی مانند مکه و مدینه اجباریست ولی نه در همه شهرها. کدام کشور مسلمان را می شناسید که حجاب اجباری باشد؟
بعلاوه شما می فرمایید حجاب در دین اسلام اجباری است. خب چرا در مملکت اجباری است؟ مگر همه در ایران مسلمانند؟ مگر نگفته اند لا اکراه فی الدین! چرا باید اجبار باشد بر حجاب؟! می خواهیم با زور افراد را وارد بهشت کنیم؟!!! سعی کنید اگر می خواهید با منطق حرف بزنید منطقتان را همه قبول کنند نه اینکه بگوییم چون در دین ما اجباریست همه باید بپذیرند
پاسخ: دوست عزيز! در فهم مسايل اسلامي راي اكثريت ملاك نيست بلكه ما مباني مكتبي خود را داريم و ديگر كشورها هم مباني خودشان را.
امتياز ما بر ساير كشورهاي اسلامي اين است كه كشورمان بر اساس فقه شيعي اداره ميشود و بزرگترين مرجع ديني ما همان بالاترين مرجع سياسي كشور است و اين مساله ما را در عمل به تعاليم اسلام پيشگام كرده است.
آيهي «لااكراه في الدين» مربوط به مجبور كردن كفار به پذيرش اسلام است نه الزام مسلمانان به رعايت قوانين دينشان اما خداوند متعال در آيه 36 از سوره مباركهي احزاب ميفرمايند: «وَ ما كانَ لِمؤْمِن وَ لا مؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّه وَ رَسوله أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرهِم: وقتي خداوند و رسول او امري ميكنند هيچ گونه اختياري براي هيچ زن و مرد مسلماني در مخالفت با آن امر وجود ندارد.»
بخشي از پاسخ پرسش شما را در ضمن پاسخ سئوالات ديگر عزيزان دادهام.
***
بد جایی تمام شد..
جواب ها کاملا صحیح ولی غیر منطقی بود...
مگه اينكه شما بتوني دليلي بر غير منطقي بودن اون بياري.