اگرچه هنوز برخي آدمهاي قديم پيدا ميشوند كه در روزها و فصلهايي از سال منتظر تغيير هوا و ابري شدن آسمان و بارش باران هستند اما قُدماي كازرون ما، همگي براساس تجربيات و باورهاي آزموده شده اي در ايام سال، تقويمي داشتند كه مطابق آن بارندگي ها و تغييرات آب و هوايي و وزش بادهاي موسمي را پيش بيني مي كردند و انتظار مي كشيدند. البته افراد فرهيخته اي هم بودند كه باورهاي هواشناسي مرسوم را بعضا با ديدگاه هاي علمي روز و تجربه هاي منطقي خود ارزيابي مي كرده اند يعني آن تجربيات و باورها، ناشي از برداشت هاي غلط ذهني و خرافي نبوده است. اين را بايد تذكر داد كه نام برخي ايام را از صُوَر فلكي تقويم هاي قديم برداشت مي كرده اند. برخلاف زمان حال، مردم قديم، خود را با طبيعت عجين مي دانستند و شايد يكي از علل بي توجهي نسل حاضر نسبت به عوامل تخريب كننده ي زيستگاه ها همين دوري از طبيعت باشد. اگرچه بشر ديروز با ابزار ساده اي سروكار داشت و با آن ها نيازهاي خود را از محيط طبيعي برطرف مي كرد اما امروز انسان ها با ابزارهاي گسترده و پيچيده اي از قعر زمين و دورترين نقاط، مايحتاج خود را تامين مي كنند و به ندرت متوجه مي شوند كه شديدا به اين طبيعت وابسته اند و اگر قحط سالي و عُسرتي پيش آيد كمي مُتنبه گرديده و بعد از گشايش آسمان مجددا غافل مي شوند.
متقدمين، متناسب با حرفه و شغل خود از تقويم هوا استفاده مي كردند. كشاورزان برحسب فصول كاشت و داشت و برداشت، دامداران برحسب ييلاق و قشلاق و پشم چيني و باروَر كردن احشام و دام ها، باغداران، كوزه گران، تُجار و بازرگانان براي سير و سياحت، صنعت گران، رنگرزان و... هر يك به نوعي به تقويم آب و هوا نياز داشتند. همان گونه كه امروز به طور لحظه اي پيش بيني آب و هوا براي همه ي اقشار اهميت دارد؛ اگرچه ممكن است موضوعيت نداشته باشد.
قابل ذكر است كه در يك سال زراعي معمولي و بدون خشكسالي، بارندگي طبق تقويم هاي مرسوم گذشته ايجاد مي شد اما در يك سال، بيش از حد انتظار باران مي باريد و قطعا در ايام خشكسالي بخش هايي از تقويم بدون بارندگي سپري مي گشت. اين جمله در قديم مصطلح بود كه مي گفتند: «ما الان در خونه ي بارون قرار داريم (يعني طبق تقويم بايد باران ببارد) »
باري، مردم قديم به ترتيب زير انتظار بارندگي داشتند:
- باران عيدي: روز اول بهار باراني مي باريد (و مي بارد) كه به باران عيدي معروف بود و در صورت بارش نويد عيدي دادن به مردم مي داد.
- باران شش يك: بارندگي در ششمين روز از بهار
- باران دوازده يك: بارندگي دوازدهمين روز از فروردين
- باران هجده يك، بيست و شش يك، سي و شش يك
- باران چهل پسين ك: يكي از تعابيرش اين است كه از چهلمين روز بهار، بعدازظهرها هوا باراني مي شود و باران مي بارد. تعبير ديگرش آن است كه از ابتداي بهار تا چهل روز مستمرا بعدازظهرها هوا باراني است. شايد نام بردن از عدد چهل نوعي اغراق بوده باشد كه غرض از آن تكرار زياد بارندگي بوده است.
- باران ميزان: بارندگي برج اول (قسمت اول) فصل پاييز را مي گفتند.
- باران عقرب: باران برج دوم فصل پاييز را مي ناميدند.
- باران قوس: بارندگي برج سوم پاييز را توصيف مي كردند كه طولاني بودن روزهاي بارندگي (باران هفت روز و هفت شب) و ميزان حجم نزولات در اين ايام زبانزد بود. لذا مردم قديم در اين خصوص ضرب المثلي داشتند كه مي گفتند: «قوس، بخور و بخوس!» يعني در اين ايام پرباراني كه هيچ كاري نمي توان انجام داد بايد فقط خورد و خوابيد!
- باران جَدي: باران اول فصل زمستان
- باران دَلْو: باران برج دوم زمستان. قدما معتقد بودند كه باران اين ايام آن قدر زياد و متراكم (اصطلاحا دم اسبي) است كه انگار آب از دَلْو (دول) ريزش مي كند!
- باران حوت (ماهي): باران برج سوم زمستان. متقدمين بر اين باور بودند كه در برج حوت هرچه باران ببارد مفيد است. چرا كه محصولات و علفزارها همانند ماهي كه بدون آب تلف مي شود، اگر در اين برج به طور مداوم به آن ها آب نرسد، خشكيده مي شوند.
- باران نيسان: نزول باران در ايام حد فاصل 23 فروردين تا 12 ارديبهشت (ماه دوم رومي) را باران نيسان نامند و آب آن را مفيد و شفابخش دانند كه درخصوص خواص و اثرات شفابخش آن در كتاب دعاي مفاتيح الجنان نكات و احاديثي آمده است.
- بادپُو: در ايام تابستان باد شديدي از جهات مختلف و از سمت كوه ها وزيدن مي گرفت (و مي گيرد) كه به آن باد پُو مي گفتند و بدين نام مي خواندند. متقدمين به تجربه دريافته بودند كه تابستان هرسال كه ميزان و شدت و مدت باد و طوفان پُو بيشتر و شديدتر و طولاني تر باشد، پاييز و زمستان آن سال پرباران تر خواهد بود و بدين گونه و بر اين باور، مردم قديم وضعيت باران سال آينده را پيش بيني مي كردند.
- باران خِرمَن پاك كن: بعد از نيمه ي تابستان و به اصطلاح قُدما بعد از طلوع ستاره ي خُنَك (يعني خنك شدن هوا) بادي از ناحيه ي غرب و جنوب غربي وزيدن مي گرفت. برزگران بعد از كوبيدن خوشه هاي غلات و حبوبات در خرمنگاه ها در نيمه ي دوم تابستان از وزش باد مزبور براي جدا كردن دانه و چوب و برگ محصولات بهره مي بردند (بادُوسي كردن: آسياب كردن با استفاده از باد) كه به آن، باد خِرمَن پاك كن مي گفتند.