در يكي از حملات دشمن، سربازي به نام عباس نظري كه براي آوردن آب رفته بود، دنبال چيزي ميگشت. مرا كه ديد، گفت: «جناب سروان! دستم نيست!» بعد تا وقتي بيهوش نشده بود، نوحه اباالفضل (ع) ميخواند و با دست چپ سينه ميزد.
فارس: سرهنگ بهروزرضا اهرابي، از فرماندهان دفاع مقدس گفت: محرم سال 66 در منطقه حاج عمران واقع در شمالغربي ايران و در عمق 55 كيلومتري خاك عراق بوديم كه نيروهاي بعثي عراق با كمك منافقان كوردل، براي تصرف ارتفاعات 2435 كه به نام شهيد غلامحسيني معروف بود، حمله كردند.
وي ادامه داد: در حمله نيروهاي عراقي به ارتفاعات شهيد غلامحسيني با رشادت و از جان گذشتگي سربازان جان بر كف اسلام با شكست مواجه شدند اما تلفات زيادي نيز به نيروهاي خودي كه در ارتفاع شهيد غلامحسيني مستقر بودند وارد شد و به علت شدت آتش دشمن و تكهاي متعدد عراقيها، رساندن آب و غذا به خط مقدم ممكن نبود.
اين فرمانده دوران دفاع مقدس اضافه كرد: من در آن زمان فرمانده گروهان بودم كه فرمانده دسته سوم كه در ارتفاعات شهيد غلامحسيني بودند با من تماس گرفت و گفت كه مدت 2 روز است كه به سربازان آب نرسيده و بچهها ديگر تاب تشنگي ندارند.
سرهنگ اهرابي اظهار داشت: من به همراه 3 نفر از سربازان، 2 گالن 20 ليتري آب تهيه كرديم و قرار شد تحت هر شرايطي آب را به دسته 3 برسانديم.
وي اضافه كرد: وقتي از محل عراقيها عبور ميكرديم يكي از تانكهاي عراقي به ما شليك كرد و بر اثر انفجار، دود به همراه گرد و خاك به هوا برخاست و ما براي اينكه مجدد زير آتش دشمن قرار نگيريم فرياد زديم بچهها بدويد.
اين فرمانده دوران دفاع مقدس اظهار داشت: وقتي از سربازاني كه همراهم بودند خواستم كه آنجا را ترك كنند، ديدم كه سرباز عباس نظري روي زمين چيزي را جستجو ميكند، گفتم عباس سريع اينجا را ترك كن ممكن است دوباره شليك كنند، عباس گفت: «جناب سروان دستم نيست» وقتي به او نگاه كردم ديدم دست عباس از آرنج قطع شده است.
سرهنگ اهرابي ادامه داد: در مسيري كه عباس را به اورژانس منتقل ميكرديم، عباس گفت «جناب سروان! من هم مثل حضرت عباس(ع) كه دشمن دستش را براي آوردن آب به خيمهها، قطع كرد؛ هنگام رساندن آب به همرزمانم، دستم توسط دشمن قطع شد» و تا زماني كه عباس بيهوش نشده بود، نوحه حضرت ابوالفضل العباس(ع) را ميخواند و با دست چپ سينه ميزد؛ به راستي كه براي عاشقان حسين(ع) هر روز عاشورا و همه جا كربلاست.