|
گروه اول: کساني که در جبهه حق قرار مي گيرند و به دفاع از آن مي پردازند.
گروه دوم:کساني که در جبهه باطل قرار مي گيرند و مدافع آن مي شوند.
گروه سوم: کساني که نه درجبهه حق قرار مي گيرند و نه در جبهه باطل.اصطلاحاً به گروه سوم بي تفاوت ها"مي گويند.بي تفاوتها نه هنر دفاع از حق را دارند و نه جرأت ياري باطل. بي تفاوتي، گناهي بزرگ است؛ زيرا بي تفاوتي تأييد باطل و تقويت آن است،اگر امتي دچار حالت بي تفاوتي شد و در برابر جبهه حق و باطل رنگ تماشاگري را به خود گرفت،در واقع در گروه باطل قرار گرفته است، چون ما جز راه حق و باطل،راه ديگري نداريم. به همين سبب،هنگام نزول بلا برگناهکاران امت هاي قبل ، آتش آن دامن بي تفاوتها را نيز مي گرفت؛به عنوان مثال،صد هزار نفر از قوم شعيب (يکي از پيامبران الهي)دچار بلا مي شوند،در حالي که چهل هزار نفر اين قوم اهل گناه و معصيت بودند،اما شصت هزار نفر ديگرآن،گر چه مستقيم گناه نمي کرده اند،اما در برابر گناه ديگران،بي تفاوت بوده اند.از اين رو بلايي که از طرف خداوند نازل شده بود،دامن آنها را هم گرفت.
يکي از عبرتهاي عاشورا،توجه به گناه بي تفاوتي و پيامدهاي آن است،عاشورا به ما مي آموزد که نبايد در برابر توطئه هاي دشمنان و عملکرد اهل باطل، بي تفاوت باشيم.بلکه مي بايست حق و باطل را شناخته و در مسير حق،به دفاع از آن بپردازيم و تلاش خويش را براي دفع باطل، به کار ببريم. در حادثه عاشورا نيز اين واقعيت روشن است که اگر مسلمانان بي تفاوت نبودندو از حالت تماشاگري بيرون آمده بودند و از قيام امام حسين(ع) پشتيباني مي کردند،قطعاً حادثه جان خراش کربلا تحقق نمي يافت و اهل بيت عصمت و طهارت به اسارت نمي رفت و جهان اسلام تا ابد در ماتم آن حادثه ي مصيبت بار گرفتار نمي شد. از اين رو، زينب کبري(س)، مردم کوفه را به خاطر حالت بي تفاوتي سرزنش کرده و عمل خيرآنان را به خاطر اين گناه بزرگ بر باد رفته مي داند؛ زيرا آنان با بي تفاوتي خودشان،حق را تضعيف و باطل را تقويت نموده اند؛ خطاب به آنان مي فرمايد:
«یا اَهلَ الکُوفَه یا اَهلَ الخَتلِ وَالغَدروالخَذلِ اَلا فَلا رَقَأَتِ العِبرة ولا هَدَأتِ الزَّفرَة اِنَّمامَثَلَکُم کَمَثَلِ الَّتی نَقَضَت غَزلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ اَنکاثاً...
اي اهل کوفه ! اي دغلبازان فريبکار بي وفا ! آيا گريه مي کنيد؟ پس اشک شما نخشکد و ناله تان خاموش نگردد. مَثَل شما همچون آن زن احمق است که پنبه هايي را مي رشت و نخ مي ساخت،دوباره آنچه را رشته بود، پنبه مي کرد و آنچه را بافته بود،باز مي کرد»1
بي شک قبح اين بي تفاوتي در برابر نهضت هاي الهي،منحصر به زمان امام حسين (ع) نمي باشد.در هر زماني،اين کار،غلط و از گناهان بزرگ به شمار مي آيد.امروز نيز اگر ما در برابر انقلاب بزرگ خلف صالح امام حسين(ع)، يعني امام خميني(رض) و نيز در برابرنظامي که با زحمت ايشان و جانفشاني هزاران شهيد و تلاش ملت بدين جا رسيده،بي تفاوت بوده و بدين طريق به حاکميت الهي، لطمه بزنيم، مسئول مي باشيم و در پيشگاه الهي هيچ جوابي نخواهيم داشت. از اين رو،پيروان واقعي امام حسين(ع) کساني هستند که در هر شرايطي،مدافع انقلاب،امام،ولايت و رهبري باشند و حالت بي تفاوتي را از قاموس حياتشان بزدايند.
پي نوشت :
1- نفس المهوم، ص 393