راه راه مي شويم : این چند بند را بخوانید:
1)جنايتي که کشورهاي استعمارگر و صنعتي در دنيا در خصوص هوا انجام ميدهند از جنايتهايي که در کشورهاي فلسطين، افغانستان و ... انجام ميشود سنگينتر است.
2) در اين خشکساليها در خصوص درياچه پريشان که دنيا بيشتر از ما اين درياچه را ميشناسند ديديم که عدهاي مسئله عبور اتوبان از درياچه را مطرح ميکردند. دریاچه پریشان ارث اجدادی نیست و درياچهها ملک شخصي هيچ کسي نيستند و هيچکسي حق ندارد در حريم درياچهها حضور پيدا کند و در صورت مشاهده کسي بايد با او برخورد شود.
3) اگر کسي حيواني را به خانه بياورد و زندگي او را به خطر بياندازد به عنوان يک جنايتکار و گناهکار به او نگاه ميشود.
4) بايد زيستگاهها، تالابها و مراکز حياتوحش را شفافسازي کنيد و اجازه ندهيم که کسي بخواهد آنها را نابود کند.
5) جهان امروزه با تمام امکانات براي بدست آوردن دلار و ريال بيشتر، انسانها را به سمت نابودي ميبرد و اين سيلها، بادهاي شديد، توفانها به خاطر توجه نکردن به طبيعت است. ايجاد صنايع بايد با رعايت قوانين حاکم بر آفرينش صورت بگيرد.
...........................................
شاید اگر یک بار دیگر و بدون ذهنیت ناشی از تیتر این یادداشت، جملات را مرور کنیم، به یاد حرفها و سخنان فعالین محیطزیستی بیفتیم که بارها و بارها بخاطر اینگونه اظهارنظرها، توسط بسیاری از مدیران سرزنش شدند و دفاعهای آنها سردستی خوانده شد.
برای یادآوری ارزش طلایی این جملات کافی ست به این نکته دقت کنیم که در شرایط کنونی که هر مدیر اجرایی به خصوص در بخش صنایع و یا طرحهای عمرانی برای بیرون انداختن توپ از زمین خودش پای محیطزیست و میراثفرهنگی را پیش کشیده و این دو سازمان را مانع اجرای طرحهای خود میداند بیان این جمله که: « ايجاد صنايع بايد با رعايت قوانين حاکم بر آفرينش صورت بگيرد» آن هم از زبان عالیترین مرجع مذهبی استان فارس تا چه حد میتواند جا را برای تقویت دفاع از باقیماندههای عناصر طبیعت باز بگذارد.
گرچه هیچ بعید نیست که برخوردهای مدیران با این اظهارات مشابه برخوردی باشد که با اظهارات آیتالله درینجفآبادی در دفاع از محیطزیست عنوان شد، اما صرف بیان همین مطالب آن هم از زبان چنین جایگاه مذهبی ـ سیاسی حداقل میتواند جای بیشتری را برای چانهزنیهای لابیستها و فعالین محیطزیستی به دنبال داشته باشد.